۳ پاسخ

شیر خودت میدادی ؟
واسه بعدش ک سینه سنگ میشه چه کردی شما

منم خودم مریض هستم،شدیدا استرس از شیر گرفتنش رو داشتم،ولی خداروشکر یک ماه پیش دیگه خودش،شبا بیدار نمیشد،و به راحتی شیر شب قطع شد

دوساله شده تازه شیر شبو گرفتین؟!

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
سلام مادرهای عزیز
میشه لطفا تجربهٔ از شیر گرفتن های کوچولوهاتون رو با من به اشتراک بذارید ؟
پسرم‌ به تازگی دو‌ سالش شد و خدا رو شکر این توان و لیاقت رو خدا بهم داد که دو سال بهش شیر دادم
دیشب خیلی یهویی و بدون اقدام قبلی تصمیم‌گرفتم متوقف کنم شی دادن رو
اینم بگم که پسر من کلا در طول روز اصلا شیر نمیخورد و بدش میومد و فقط و فقط و فقط ظهرها موقع خواب و شب ها موقع خواب باید شیر بخوره بخوابه
دیشب کلی قصه گفتم و حرف زدم و توی رختخواب وول خورد تا بالاخره خسته شد و خوابید تا هشت صبح اصلا بیدار نشد برای شیر
هشت صبح بیدار شد خیلی خوابش میومد هنوز و دلش میخواست بخوابه و کلافه بود
دلم سوخت واسه کلافگیش و بهش شیر دادم و خوابید تا ۱۲
امروز عصر اولین بار بود که خواستم بدون شیر بخوابونمش برای خواب ظهر
طفلک خیلی غُصه داشت
خیلی کلافه بود
چند بار هم نق زد و بغض کرد و اشک ریخت
منم دلم داشت می‌ترکید براش
اما مقاومت کردم و یک ساعت و نیم طول کشید تا خوابید
و من غمگین ترینم الان 😔
شما چه جوری جوجه هاتونو از شیر گرفتید ؟
چرا من اینقدر غمگین شدم ؟
به نظرتون اینکه یهویی قطع کردم بد بود ؟
باید تدریجی قطع کنم ؟
مثلا صبح ها بهش شیر بدم تا بخوابه ؟
اگر صبح شیر ندم همون هشت بیدار میشه دیگه و کلافه است و بداخلاق
چه کنم ؟
برای خشک شدن شیر باید قرص بخورم ؟
لطفا تجربه هاتون رو بگید
چون بچه اولم هست
آدم با تجربه هم اطرافم نیست
ممنون میشم
مامان آوا مامان آوا ۲ سالگی
تجربه روز پنجم و ششم ترک شیر آوا

دیروز تا ساعت دو یادش هم نکرد بعد که امد گفت نانا گفتم چی شده گفت ای ای، فقط لباسمو زد بالا بوسش کزد سرش رو گذاشت روش و خوابید 🥲🥲 حال خودم یکم بهتر بود چون روز چهارم خیلی گریه کردم عجیب حالی بود،
دیگه عصر هم بردمش پارک شب هم باباش سردرد داست نتونست ببره خوابش کنه بیاد دیگه خودم تو تاب خوابش کزدم بعد تو بغلم به خواب عمیق رفت و تا صبح تخت خوابید
تا شب چهارم تو خواب عمیق بهش شیر میدادم ولی دیشب ندادم و درخواست هم ندیدم، البته شام یخنی خورد خییلی دوست داشت حسابی سیر شده بود، صبح واقعا خوشحال بودم که راحت خوابیده
امرو حتل خودم خیلی خوبه و حس خوشحالی دارم که خودش بهم گفت مامان به به چون قبلاً نمیخورد درست ، هم صبحانه درخواست کرد هم نهار و یاعت ۱:۳۰هم دوباره تو بغلم بخواب رفته تا الان ، خداراشکر دوروزه خواب روزش دوباره تنظیم شده
واقعا دارم گذر میکنم از روزایی که بخاطرش استرس وجودمو میگرفت
خدایا ممنونم
بماند به یادگار
💞💞💞🎉🎉💞💞💞
مامان سورنا مامان سورنا ۲ سالگی
سلام دوستان
میخوام از تجربه خودم برای از شیر گرفتن بهتون بگم که خب پیش نیازش اول اینه که حال روحی خودتون خوب و بالا نگه دارید
من اول سعی کردم پسرمو از اتاق خودمن ببرم تو اتاق خودش بخوابه آذر ماه سال پیش اینکار و مرذم زمانی که ۱۹ ماهه بود چند شب اول من پیشش خوابیدم از شبای بعد خوابش که میبرد میرفتم اتاق خودمون و هر وقت بیدار میشد میرفتم شیر میدادم و بر میگشتم
از اول اسفند ماه گذشته وعده های بعد از صبحانه تا زمان خواب ظهرشو قطع کردم و برای خواب ظهر شیر میخورد و اگه عصر هم شیر میخواست میدادم دو هفته که گذشت وعده های عصر تا خواب شب رو هم قطع کردم
و برای خواب ظهر و خواب شب و حین خواب شب شیر میدادم
تا اینکه از خواب شب ۳۱ ام فروردین بهش گفتم ممه رفته و دیگه اخ شده با ماژیک سیاه سر سینه هامو سیاه مردم و وقتی دید گفت اوف و اه اه و رفت رو تشکش دراز کشید من و پدرش کنارش دراز کشیدیم و هیچ حرف و حرکتی نکردیم وانمود کردیم خوابیدیم اونم یواش یواش بعد از بک ساعت خوابید بدون هیچ کمکی و شد شب اول
ساعتای پنج صبح بیدار شد و شیر میخواست کلی گریه کرد ولی تا سینمو دید گفت اوف و اه اه و دیگه نخواست و ازم پنکیک خواست درست کردم خورد و رفت بازی تا حدودای ساعت ده صبح تو بغلم خوابید تا دو ساعت بعدشم بیدار شد بازی مرد تا حدودای ساعت ۷ عصر تو ماشین بودیم خوابید تا ساعت ۹ شب که بیدار شد پلو خورد و خوابید تا صبح فقط یکبار بیدار شد برای شیر که بهش آب دادم و خوابید از فرداشم هر وقت شیر خواست نشونش دادم گفتم اه شده دیگه رفت پی مارش امروز سه روزه قطع شیر انجام شده
و کثمن فقط روز اول درد سینه داشتم که با مسکن اوکی شد
خواستم تجربمو بهتون انتقال بدم تا شما هم مثل من راحت این مرحله رو رد کنید