پسرک در برج آفتاب
اول کلییی شن بازی کرد
بعد با زحمت نصف میان وعده ای که براش برده بودم رو تونستم بهش بدم. (ناهارش رو خونه داده بودم و بردم خودمونم همونجا ناهار خوردیم)
بعدش رفتیم طبقه بالا که آرایشگاه کودک داشت. اسمش رو گذاشتن تو نوبت و چهل دقیقه ای طول کشید که توی اون مدت رفتیم شهربازی که همون طبقه بود.
درنهایت نوبتمون شد. صندلی ها همه به شکل ماشین طراحی شده بودن. آرایشگرها دوره های ارتباط با کودک گذرونده بودن. بهداشت محیط خوب بود. برای هر کودک یک مانیتور روبه روش وجود داشت که میتونستیم انیمیشن موردعلاقه ش رو انتخاب کنیم. انتخاب ما گوکوملون بود.
خداروشکر همه چیز به خوبی پیش رفت و رایان با آرایشگر و محیط ارتباط خوبی گرفت. نتیجه کارم توی تصویر می بینید.
این دومین بار بود که موهاش رو کوتاه کردیم.
بار اول آرایشگاه کودک توی مجتمع اوپال و این بار هم اینجا که البته نتیجه اینجا راضی کننده تر بود.
عکس های سمت راست هم اولی شهر شنی
و باقی شهربازی هست

تصویر
۷ پاسخ

ای جونم انشاالله جشن دانشگاه رفتن و دامادیش بره ارایشگاه مامانش 😍
خیلی هم عالی خیلی اینجور ارایشگاها خوبه واسه کوچولو سرگرم کنندس و باعث میشه از چیزی نترسن و سرشونو تکون ندن

آدرسشو لطف میکنی عزیزم

مبارکش باشه

چقدر میگیرن ؟؟

چقدر بچه های این دوره قرتی شدن اخه😍

عزیزم پیام منو دیدین؟

عزیزم میشه لطفا بیای پیوی

مبارکش باشه عزیزم😍😍🌹من پسرمو به زور می‌برم آرایشگاه از آخرم که میام همیشه پشت گوشش یا پشت گردنش زخمه چون آروم و قرار نداره

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
وااای اشتباه من رو نکنید یه وقت.
پیرو پست قبلی که به پسرم امروز انیمیشن دستشویی رفتن نشون دادم!
چشمتون روز بد نبینه باز داشتم پوشکش می کردم که مثل همیشه اذیت می کرد و نمی ذاشت و مدام شلوارکش رو می داد دستم و پوشک رو از دستم می گرفت پرت می کرد. البته این کار رو چند وقتی هست انجام می ده. خلاصه منم پیش شوهرم با یه آرامش خاصی براش توضیح دادم که الان نمی شه مامان جون هروقت گفتی پوپو و پی پی دارم و خودت نشستی رو پاتی بعد دیگه پوشک نمی کنم. در کمال ناباوری رفت جلو در حموم (فرنگی تو حمومه) اشاره و جیغ جیغ که من رو ببر اینجا.
منم گفتم الان که پاتی نخریدیم برات فردا بابات می خره می ریم. ایشونم خودش رفت داخل و با دست کوبید به فرنگی که یعنی پس این چیه!
من 🤪
شوهرم😅
پسرم🤨
خلاصه دیدم فایده نداره فرنگی رو در حالت بسته شستم و با دستمال تمیز خشک کردم بعد پسرک لجباز رو گذاشتم روش. اونم به شدت ذوق کرد.
حالا دیگه مگه میومد بیرون. جیشم نکرد ولی نیم ساعت اون تو نشسته بود روی فرنگی که درشم بسته بود🥺
شوهرمم تو سالن فقط بهمون می خندید. آخرشم کل دستام رو چنگولی کرد تا آوردمش بیرون. حالا فکر کنید دیگه چطور دوباره پوشک آوردم و پوشکش کردم!!! 😱
اینقدر گریه کرد و جیغ زد که قرار شد فردا صبح زود باباش یک عدد تبدیل فرنگی و یک عدد پاتی بخره و بیاره.
نتیجه اینکه اغلب اوقات اون چه که فکر می کنیم و برنامه می ریزیم نمی شه!
بچه ها واقعا قابل پیش بینی نیستن🤐
عکسم ربطی به ماجرا نداره. اولین شب یلدا با پسرک هست وقتی تقریبا نه ماهه بود.
چه زود بزرگ می شن و اذیتاشونم با خودشون بیشتر و بزرگ تر می شه! 😓
مامان الی🍋 مامان الی🍋 ۲ سالگی
سلام مامان های گل
روزتون بخیر
امروز اومدم تجربه ام رو درمورد کاپ قائدگی باهاتون به اشتراک بذارم🌸

اگه شماهم استفاده کردید نظرتون رو بگید😊

راستش من بخاطر حرف و حدیث ها دوسال برای امتحان کردنش مقاومت کردم
میگفتن چندشه، عفونت میاره، اذیت کننده هست و …
در اخر امسال گفتم فوقش امتحان میکنم اگه راضی نبودم میندازم آشغال.

واقعیتش این هست که آدم تا یک چیزی رو امتحان نکرده اصلاااا نمیتونه راجبش نظر بده
۹۹ درصد نظرات مخالف هم برای اون عده ای بود که اصلا امتحانش نکردن!
طبیعی هست همیشه همین بوده. وقتی یک چیز جدید میاد همه در برابرش مقاومت میکنن
درمورد نوار بهداشتی هم اوایل همین بود که میگفتن باعث کیست، نازایی، میوم و کلی بیماری دیگه میشه

خلاصه اردیبهشت سفارش دادم و برای اولین بار امتحان کردم
دوره اول از نظر روانی یکم برام سخت بود
چون هم قلقش دستم نبود هم بدنم بهش عادت نداشت!
اما یه خوبی داشت که اصلا ادم متوجه پریود بودنش دیگه نمیشه
لباس ادم کثیف نمیشد
شبا با خیال راحت میخوابیدم
درست مثل روزای عادی دیگه بود برام
برای همین دوره های بعد هم ادامه دادم و قلقش دستم اومد
میتونم بگم یه محصول فوق العاده برای خانوماست مخصوصا ما مامان ها که تو این دوران نمیتونیم استراحت بکنیم

ادامه در تاپیک