ومنی که بچه یه ساله ونیم دارم وخیلی پایسته همیم موندم چیکاربایدبکنم 🥲انشالله فقدبرای زایمان بستری بشیم وبچه سالم باشه
منکه میخوام بزارم پیش شوهرم
من مامان اولیام
اما وقتی ابجیم به دنیا اومد رو یادمه😂
خیلی منتظرش بودم و دوستش داشتم
موقع زایمان هم خونه مامان بزرگم بودم بعدش ساعت ملاقات تونستم برم مامانم رو ببینم
یادمه اصرار میکردم زیرتخت قایم بشم و برنگردم خونه مامان بزرگم🫠🫠🫠
حالا اون ی شب پیش باباش میمونه دیگه چی میشه مگه
نی نی دومی دختره یا پسر
دختر منو نگهبان دم در راه نمیداد من هنوز تو زایشگا بودم بعد دیده بود خیلییییی این بچه ناراحت شد بهش گفته عب نداره بیا برو دلش سوخته خخخ بچم با عمه اش اومد تو زایشگا منو دید البته اتاق خصوصی داشتم توی زایشگا بعد رفت شب خابید پیش خواهرشوهرم و باباش روز بعدم اومد بیمارستان کادوشو ک از طرف داداشش گرفتع بودیم بهش دادیم و بعد رفتیم خونه هممون مشکلات اصلی برای من بعذش شروع شد قشششنگ دو سه ماهی طول کشید تا برادرشو پذیرفت البته عاشقش بود ازاول ولی حساس شده بود
منو آخرشب اوردن تو بخش دخترم اومد یه سر بهمون زد یه یه ربع پیشم بود بعد دیگه گفتم تو برو خونه با بابا بخاب من فردا شب میام خیلی راحت قبول کرد بچم🥹🥲
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.