۱۶ پاسخ

ترسوتراز من که نیستی من فوبیا دارم اما توکل به خدا وقتی به نی نی فکر میکنی لحظه شماری میکنی فقط جوجتو بغل بگیری دیگه به هیچی فکر نمیکنی

آش کشک خالته بخوای پاته نخوای پاته🤣🤣🤣

طبیعیه عزیزم منم هرچی میرم جلو استرسم بیشتر میشه اما ایشالا خدا به هممون کمک کنه

منم می‌ترسیدم جوری که کل طایفم نگرانم بودن نمی‌دونستم چه غلطی بکنم همشم می‌خواستم برم خونه خودم نمیزاشتن به یه سختی یکی راضی شد سزارینم کنه از بس استرس داشتم حتی وقت بهم نداد یهویی رفتم بیمارستان نوار قلب بگیرم من فرستاد زایشگاه بعدم معاینم کردن رحمم هیچ باز نشده بود بعدم بهم سوند وصل کردن دکتر خانوادمم فرستاده بود رفته بودن تنها بودم بردنم اتاق عمل هنوز باورم نمیشد می‌خوان عملم کنن خیلی‌ بد بود از استرس عین دیونه ها اطراف نگاه میکردم آمپول داخل کمرم زدن دیگه باورم شد همه چی داره تموم میشه وقتی صدا گریشو شنیدم مردم براش تپلی بود😍 بعد از نیم ساعتم بردنم ریکاوری اول بعدم دخترم آوردن تا بهش شیر بدم وقتی دیدمش زدم زیر گریه بعد هم که پاهام یه ذره حس اومد بردنم ریکاوری دوم هم اتاق عمل هم اون دوجا شکمم جوری فشار دادن که😭😭 بعدم شوهرم و خالم اومدن بلندم کردن گذاشتن رو اون یکی تخت و ۸ساعت بعدش اومدم پایین و بچه داری شروع شد😁

من بچه اول هستش نمیدونم زایمان چجوریه پس فعلا نمیترسم😐

منم همینجور بودم
ولی چه بگم که دیونه بچه بودم و اونم دختر
شب و روز خواب نداشتم ترسم هم فقط از تعریفای که شنیده بودم
ولی زایمان کلا یه چیز متفاوت از گفته ها و شنیده ها بود چون همش فکرم و تلاشم به لحظه وصال بود بارداری.زایمان کلا شیرین چون بعدش یکی رو داری که از وجود خودته😍
زایمان کردم نی نی رو که دیدم کلا همه چیز برام فراموش شد

یه چی بگم آروم بشی😁میتونی بشماری چندتا زن چند دفعه طبیعی آوردن یا سزارین کردن ؟؟؟ینی تو از اونا ضعیف تری؟؟؟ببین درسته میگن سخته ولی غیر قابل تحمل نیست ک اگه بود یه آدم دوباره همون راه رو نمی‌رفت

منم از هردوش میترسم خوابا عجیب میبنم

به این فکر کن یکی دو روزه تموم میشه می‌ره

به بعدش که جگر گوشه رو بغل میگیری می ارزه به اون موقع فکر کن

این ۹ ماه سختی کشیدی ،اون یه مدت هم روش ،فکر نکن بهش

بزارهمون روزبترس

هم دردیم خواهر😂

راهی که همه میرن

راهیه ک باید رفت بش فک نکن زوده

نزدیک زایمان خدا بهت صبر میده و دوست داری زودتر بری زایمان کنی که بچتم زودتر ببینی.من تجربه سزارین داشتم یکبار اصلا ترس نداشت.

سوال های مرتبط