۸ پاسخ

خیلی ظلم خودت بخدا میشه وگرنه مرد هیچ طوریش نمیشه من آرزو بیرون دارم آرزو یه خیابانی دارم نکن بزار دختر اولم خوب بزرگ بشه که همون بچه دومت بزرگ کن تا کوچک نزار باور میکنی من هنوز نهار نخوردم نرسیدم واکسن بچم زدم تازه خوابیده حالا که هم نشستم د نهار بخورم دختراولم همین جور بهانه الکی گریه زاری

باید با همسن خودش بازی کن.نه شما...وقتی اون بیاد‌هم بازی هم میشن

بخدا بزار بچه ات بزرگ بشه یعنی من دختر اولم سه سالش دومی چهارماهش کلن نابود شدم خودم تونکن این کار رو

ببین خوبیش اینه الان دوتا باهم بزرگ میشن من خودم نظرم این بود به آسایش برسم واولی بزرگ بشه دیگه حوصله ندارم دوباره بچه داری کنم .
سختیم تا دلت بخواد داره مگر اینکه کمک داشته باشی که من اونم ندارم
صددرصد تایم بازی کردن اولی کم میشه هرچند در روز حدود نیم ساعت کافیه واسش وقت بزاری یعنی این نیم ساعت وبا جون دل در اختیارش باشی
من قبل اینکه دخترم دنیا بیاد هفته ای سه یا ۴بار فقط پارک میبردم ولی الان اصلا نمیتونم ۲تا رو باهم پارک ببرم

از من میشنوی بزا خوب بزرگ،شه ،یعنی ادم خودش نابود میشه وگرنه فک،کنی به بچت نمیرسی نه از جونت مایه میزاری ب دوتا همچین قشنگ میرسییی ،سخته خیلی سخته برای خودت

بذار ی سال دیگه منم دخترم شش ماهش دارم داغون میشم دختر اولیمم همین اعصاب داغون

ول کنید توراخدا ،مگه ماشین جوجه کشیدی شدین،تمام فکرتون شده بچه دومی،به چه قیمتی،تمام توان از جسم وروح تودرگیرمیکنه،کی میخوای به خودت برسی ،ولا الانم من به خودم نمیرسم،وقت کم میارم ،شوهرم بعضی وقتها اسم بچه دومی رواز روی شوخی هم بگه دهنشو جر میدم

دیگه همه چی بستگی به خودت داره و البته اخلاق بچه بزرگتر
من دخترم ۶ ماهه اس پسرم خیلی لجباز و عصبی شده ولی همه اینا تقصیر خودمه چون باهاش دعوا میکردم صبرم واقعا کم شده خودمم هیچ تلاشی نمیکنم آروم تر باشم
بچه به هر سنی برسه بازم بخواد نخواد اذیت میشه با آمدن بچه بعدی برای همین تا سنش کم تره بهتره چون بازم اخلاقش قابل ترمیمه بعدش

سوال های مرتبط

مامان 🍂دختر پاییز من🍂 مامان 🍂دختر پاییز من🍂 ۴ سالگی
سلام خانما خوبین!
یه درد دل داشتم خواستم شما جای من باشین غیر این تصمیمی دارید!
دخترم ۳ سالشه من در این ۳ سال حاظرم دست بذارم رو قرآن هنوز ندیدم شوهرم بشینه با بچم بازی کنه از بچگی تا الان یه کلمه بهش یاد نداده پا به پا بچم نمیشنه فقط اسمش تو نشاسنامه ش هست به عنوان پدر وگرنه بچم بهش میگه بیا بازی کنیم میگه خستم خواب دارم و….فقط فقط بچم ازش محبت بوس کردن میبینه
از نوزادی میگفتم سرگرمش کن من کار خونه برسم فرار میکرد میرفت تایمی هم که خونه هست هیچ حرفی بین ما زده نمیشه انقد دلم پره انقد حالم بده که حس افسردگی بهم دست داده از نظر مخارج و خوراک پوشاک مشکل ندارم ولی خب منم در طول روز با خستگی تمام انتظار دارم با دخترم وقت بگذرونه هیچ گونه کاری برا سرگرم کردن دخترم انجام نمیده ازش انتظار داره خودش با خودش بازی کنه فک میکنه ۱۰ سالشه
من هیچ جوره نمیتونم به فکر بچه دوم باشه برا این مرد
واقعا میدونم بچه دوم بیارم بدترین ظلم در حق خودم میکنم
چون کلا الان احساس پیری میکنم در سن۲۶ سالگی چه برسه مادر دوتا بچه بشم
بنظرشما کار من اشتباه هست که دخترم تک فرزند باشه بخدا من توانایی اینو ندارم دوباره همه این دوران از اول بگذرونم اونم با دوتا بچه