اینا میذارن من دودیقه اعصابم آروم باشه...
تو کل بارداری کم اذیت شدم الانم بقیه...
خیر سرمون اومدیم باغ شب آخری بعد مدت ها خواهرمم اومده دور هم باشیم بچه داداش وسطیم بغل خواهرشوهرم بود دخترم اومد از بغلش بگیرتش برادرزاده بزرگم دستشو بشکون گرفت محکم دخترم دستشو هل داد یدونه محکم با لگد زد تو گلوی دخترم بچم نفسش رفت ۱ ساعت و نیم فقط نفس نفس میزد
یجوری سرش داد زد همه ترسیدن زنداداشم رفت بغلش کرد پسرشو دعوا کرد
آخه پسر ۱۰ ساله انقد وحشی میشه؟؟؟
بخدا دیوونه شدم از بس این رفتاراشو با دخترم دیدم...
بچم هربار از دستش اشکش در میاد انقد که کارای خطرناک میکنه...
یه بار دخترمو از بلندی پرت کرد پایین پاش که لیز خورد باباش گرفتش
هیچی ام آدم نمیتونه بگه آخه...

۱۲ پاسخ

چقدر بیشوووووره سرش داد زدی

چرا نمیتونی هیچی بگی حتما باید بچتو بُکُشه؟؟ بازی و شیطنت تا وقتی آسیب زا نباشه نباید مداخله کرد در غیر اینصورت باید بگی بهشون
منم پسرم خیلی شیطونه تا وقتی آسیب نزنه حرفی نمیزنم یا کسی بهش آسیب نزنه ولی اگه برعکس بشه من بچه خودمم دعوا میکنم چه برسه بچه دیگران .

واه واه چقدر وحشی 😶
تقصیر پدر مادرش
اگه درست تربیت کنن اینجوری نمیشه
دوبار بهش بگن اینجوری رفتار کنی هیج جا نمیبریمت این نمیشه

نوه خالم کلاس چهارم دبستانه
بیش فعاله
شب نامزدیم
انگشتری ک برام اوورده بودنو برداشته بود ازتوجعبش و کرده بودتودستش و‌پرتش کرده بود زیر صندلی
شانس که خواهرم دیده بود
انگشترم برلیان بود نگینش و اگر گم میشد دیگه خیلی بدمیشد میگفتن عمدا گمش کرده
کلابچه های بیش فعال خیلی نیازبه مراقبت دارن

عزیزم دخترت ک ماشاالله بزرگه...
چطور از خودش دفاع نمیکنه

پسر خواهرشوهر منم اوایل حاملگیم میدونستن من باردارم
نشسته بودم یهو با کف پا با لگد زد تو شکمم اومد با مشتم بزنه ( مثلا کاراته کاره)
مثل سگ زدش مامانش شانس اوردم بچم سقط نشد😑

اونموقع ۹ سالش بود
من اصلا به بچه ها رو نمیدم اصلاااا ازهمون اول باهاشون جدی بودم

اون پسره ام خیلی پیش فعاله تا به حال ولی جرعت نکرده بود نزدیکم شه بخاطر همین فکرشو نمیکرد یهو حمله کنه

عزیزم شاید اون بچه بیش فعاله
خودت ارتباطتو کنترل کن.تو هفته آخر اصلا استرس برات خوب نیست تو اون مکانا باشی🫤🫤

بعضی بچه ها بیش فعالن خانوادش باید حواسشون ب بچشون باشه

وقتی میدونی اینجوریع ارتباطتتوکم کن

ببییشوووور

آخه چرا میزاری بره کنارشون

نذار بچت کنارش بره..

مقالات مرتبط

تنگی نفس شبانه در بارداری
تنگی نفس شبانه در بارداری و درمان آن
تنگی نفس در بارداری
تنگی نفس در بارداری پسر و دختر، جنسیت جنین(علت و درمان)

سوال های مرتبط

مامان عسل مامان عسل ۲ ماهگی
س.مامانا بچه خواهر شوهرم چهار سالشه خیلی نفهمه دخترم یکسالشه اومدبغلش کرد از تو بغلش افتاد رو فرش خیییلی محکم صدا داد دخترم بسکه گریه کرد بعدش اروم شد حالا دیدم یه کم استفراغ کرد خیلی میترسم چیکار کنم 😭😭😭تقریبا استفراغش شبیه پنیرک بود و زرد رنگ غلیظ زیاد هم نبود
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان هانا🎀 مامان هانا🎀 ۴ ماهگی
دیشب دخترم دوبار بالا اورد بار دوم دگ خیلی بد شد پرید رفت تو گلوش سیاه شد نفسش بالا نیومد مام شوهرمم محکم محکم زد پشتش از دیشب نگرانم میگم مشکلی پیش نیاد خبلی محکم زدیم پشتش ک نفس بکشه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان لیانا💓 مامان لیانا💓 ۳ ماهگی
چرا تکونای دخترم انقد اروم شده دیگ لگد نمیزنه اروم وول میخوره درحدی که از رو شکمم معلوم میشه زیاد محکم نیس
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان 🤱علی اصغر مامان 🤱علی اصغر ۷ ماهگی
بعد یه آمپول تو انقباظات شدیدم میزدن که دیگه حالم بدتر. شد یه سانیه ول کرد درد چشام رفت بیدار شدم با درد کسی نبود یهوی احسا س زور بهم دست داد جیغ زدم بچم سرش اومده ای خدا همه دویدن طرفم ماینه شدم گفت ببرینش بدو بدو پوشک گذاشت لایه پام رفتیم تو اتاق آخر دیگه رفتم بالا پامو گرفتن بالا چند تا زور وحشتناک بهم وارد شد دستم نبود ولی با تمام وجودم زور میزدم سر بچم اومد همه تشویقم میکردن آفرین مامان قشنگم منو نوازش میکردن بچم سرش آومد خالی شدم نفس راحت کشبدم بچمو انداختن رو شکمم روم سری جیش کرد با استقبال گرمش میخاس بخورمش داعم فقط نازش میکردم میگفت بچم یخ کرد تورو خدا لباس برش کنین بعد جفت رو کشیدن از شکممو تا صبح انقد مالیدن خون ریزی داشتم فقط نفس برام نذاشتن از یه طرف سینمو می‌مالیدن شیر میدادن بهش و این بود که من تا پای مرگ رفتم خانوما خاهش میکنم طرف طبيعي نرین خیای درد وحشتناکی من کشبدم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۲ ماهگی
پارت ۵

دوتا دکتری ک گفتم کمکی اومده بودن از بالای شکمم محکم فشار دادن دکترم داد زد آروم مریض مرد
منم زور میزدم هی نفسم میگزفتم
ک خلاصه دیدم دکتر داد زد ولش کنین حم کلا پاره شد
ولی توجه نکردن چون من اوضام خراب بود
بعد دیدم کیانم ب دنیا اومد
گفتم الان میزارن رو سینه ام
و واقعا هم گذاشتن
انگار کل دنیا مال من شد
ولی تا نگاه کردم دیدم دستاشو گذاشته رو سرش داره گریه میکنه
بچه ام کبود و کبود شده بود از بس گیر کرده بود تو کانال

دکترم داد زد بچه رو زود ببرین
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان نیهان مامان نیهان ۴ ماهگی
بچه ها دخترم یهو تو خواب نفسش میره مث وقتایی که نفس کم میاری یهو میخوای نفس بگیری با صداس ،اونطوری میشه همش
بنظرتون ریه اش کامل نبوده از شکم درش آوردن؟از چیه بنظرتون؟🥲
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آیلین و لیان🩷 مامان آیلین و لیان🩷 ۲ ماهگی
وااای چرا انقد این فامیل آتیش میزنن آدمو
دخترم اصلا دوست نداره موقع تعویض پوشک کسی تو اتاق باشه یا کلا ببینتش الان عمش گفت جاشو کثیف کرده دخترم گفت باشه عوضش میکنم خواهرشوهرم گفت من عوضش کنم دخترم گفت عمرا بجز خودم هیچکس عوض نمیکنه بعد عمش میگه نمیشه یعنی ما نانازشو ببینیم دخترم گفت حالم از این مدل کلمه ها بهم میخوره هیچکس حق نداره ببینه خواهرشوهرمم گفت من تورو میدیدم کوچولو بود سفید منم اعصابم خورد شد گفتم چرا اینارو میگی اینا افتخار نیستا کارتم خیلی زشته با یه بچه کل کل میکنی بعد لی‌لی خوابید دیگه گذاشتیمش اتاق خودش یهو دیدم خواهرشوهرم اومد به دخترم گفت آیلین پوشکشو باز کردم خیلی پی‌پی کرده بود نانازشم کلا قرمز شده پماد بزن دخترمم انقد اعصابش داغون شد و داد و بیداد راه انداخت که تو حق نداشتی مگه من نگفتم این کارو نکن چرا کردی بعدم رفت پوشکشو عوض کرد الانم قهر کرده باهاشون حرف نمیزنه میگن چی شده مگه😐
شما باشید با اینجور آدما چجوری برخورد میکنین که قشنگ بسوزن دیگه هیچ گوهی نخورن؟
بخدا بچمو دیوونه کردن سر همین موضوع پوشک😑
مشاهده ۲۹ پاسخ دیگر
مامان ماهان کوچولو مامان ماهان کوچولو ۶ ماهگی
سلام خانوما چطورید خانما من مادرشوهرم با خواهر زادش مباد خونمون خواهر زادش ۳ سالشه وقتی میاد اینجا مادرشوهرم بچمو یه جوری بغلش میکنه بچه غش میکنه از گریه بعد اون دختره هم انگشتای بچمو میکشه بدتر بچم گریه میکنه هر چی مادرشوهرم میگم چرا اینجوری بچه بغل میگیری و ... میگه چقد حساسی دیونه شدم از دستش وقتی اینجا میاد بچم همش بی قراره اصلا بلد نیست بچه رو بغلش بگیره بچه عرضی بغلم بود سرش به سمت مادرشوهرم بود مادرشوهرم گردنشد با دست بچمو کشید بغلش کرد بچمم گریه کرد تا دو روز دستش درد میکرد میخوام یه چی بگم برش بخوره بنظرتون چی بگم دیگه از دستش مخم نمیکشهه
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان بنیامین مامان بنیامین ۱ ماهگی
مامانا یه خواهشی که ازتون دارم اینه که بچتونو به هیچ عنوان نزارید بوس کنن،حتی روی دستشو،بغل صورتشو کف پاهاشو کف سرشو،توروخدا نزارید
افکارای قدیمیتونم یسریا بریزید دور که میگین قبلا این همه بوس کردن هیچی نشد
بچه ی من الان بخاطر عفونت تو بیمارستان بستریه،از بس اومدن بغلش کردن روی دستشو بوس کردن،بچم حالت تشنج بهش دست داد بردیمش بیمارستان فهمیدیم تشنج در اثر عفونت بوده،،یکی دونفرشونم از دستم در رفت صورتشو بوس کردن،تازه این همه من جدی به همه میگفتم هیچکس حق نداره بوسش کنه،از دست همه میگفرفتم،دکتر بهم گفت عفونتو منتقل کردن به بچه
با دلای پاکتون دعا کنید بچم زودتر خوب بشه انقد گریه کردم چشمام باز نمیشه😭
مشاهده ۲۵ پاسخ دیگر
مامان ویهان کوچولو 🤰 مامان ویهان کوچولو 🤰 ۳ ماهگی
خانما قابلمه روحی جلوم بود من محکم با کفگیر زدم بهش صدای تق بلندی داد بچم یدونه تکون خورد بعدش تکون نخورد چیزیش نشه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان حسین مامان حسین ۵ ماهگی
از صبح تاحالا حالم بد بود نفس ب زور میکشیدم ظهر اومدیم غذا شوهرم میگ چرا پوزت توهمه هیچی جوابش ندادم میگم غذا بده دهن بچه بخوره من نمیتونم بخورم حالم خوب نیست لج کرده آخر سر انقدر اعصابم خورد کرد بچم دستشو خیلی کثیف کرد مالید ب ملحفه سفید منم محکم زدم زیر گوشش اونم همه غذارو ریخت بیرون جرا هیشکی خستگی حال بدی یه مادرو نمی فهمه دیگ نمیکشم بخدا خسته شدم 😭😭😭
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان پسر قشنگم مامان پسر قشنگم ۵ ماهگی
از استرس الان ۹ شبه که نخوابیدم. پسرم بدنیا که اومد رفت دستگاه گفتن ضربان قلبش بالاست و تنگی نفس داشت. بعد که مرخص شد دو سه روزی خوب بود ولی الان دو شبه تو خواب خیلی نفس کم میاره بردیم دکتر گفت بزرگ شه بهتر میشه ولی دور از جون بچم یهو نفسش بند میاد خیلی نگرانشم بخدا.
کسی بوده شرایط منو داشته باشه؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان آوا 💜 مامان آوا 💜 ۲ ماهگی
دخترم یه دختر ناز سفید چش آبی همه ماما ها خوششون اومده بود ازش همه بغلش میکردن شب اول یبار شیر دادم براش تا صبح خوابید بعد از ظهر هم مرخص شدم اومدم خونم بعد جا نمونه وقتی بدنیا اومد ماما بردتش پیش باباش باباش ازش عکس گرفته بود شیرینی ام داده بود الان خیلی خوشحالم دخترم کنارمه هر بار میبینمش میگم ارزش این همه درد داشت اسمشم میخوام بزارم آوا نظرتون چیه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۳ ماهگی
بچه من یکسره باید سینه تو دهنش باشه تا صبح بخوابه این طبیعیه؟؟هر لحظه هم میترسه و دستاش میپره و چشاش از ترس وا میشه اگه تا صب سینه تو دهنش باشه چی میشه چون درمیارم شدیدا گریه میکنه پای انقد گریه کرد نفسش رفت😔
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان آیلین مامان آیلین ۲ ماهگی
سلام اینم عکس ۲۲ روزگی آیلین خانم . بچم انقد ریزه میزه بود که با دخترم جوجو صداش میکردیم خداروشکر یکم بهتر شده دیگه اجیش میتونه بغلش کنه. بارداری مرحله حساسیه تو بارداری خیلی باید مراقب بود هفت ماهه باردار بودم که پدرم فوت کردن شرایط خوبی نداشتم ۳۷هفته زایمان کردم و دخترم با وزن ۲۲۰۰ به دنیا اومد درصورتی که کل سونوگرافی هام وزنش خوب زده بودن. بازم خداروشکر سالمه و بعد دوروز از بیمارستان مرخص شدم و بادخترم به خونم برگشتیم و یه خانواده ۴نفره شدیم 🥰🤲❤
مشاهده ۹ پاسخ دیگر