شب همگی بخیر خداقوت
امروز ظهر خیلیاتون فهمیدین ک من ب مرز فروپاشی رسیدم
صب امروز خیلی شاد بیدارشدم و غذا یاسینو اماده کردم سوپ گوشت بهش دادم نخورد حتی یه قاشق گفتم عیب نداره با انرژی پاشدم پوره سبزیجات اماده کردم نخورد بعد یکم ناراحت شدم گفتم عیب نداره نیم ساعت بعد تو اوج گرسنگیش سرلاک دادم نخورد موز پوره کردم نخورد بسکویت مادر با شیر اینفترینی نخورد. ناراحت شدم باز تحمل کردم همسرم رفته بود براش شیرخشک بخره و خونه نبود .شیر اماده کردم تو دلم گفتم عیب نداره امروزم میلی ب غذا نداره بهش شیر میدم.همسرم اومد با کلی خوراکی مورد علاقم شیرو اماده کردم حتی یه پیمانه هم نخورد .شوهرم گفت فداسرت عیب نداره این روزاهم میگذره و اینجا دیگه منفجر شدم جیغ میزدم گریه میکردم فوش میدادم گفتم از هردوتون بدم میاد کجای خونه برم ک صداتونو نشنوم همه بچه دارن منم بچه دارم چرا هیچ دکتری فایده نداره چرا هیچ کاری نمیکنی اصلا چرا بچتو برنمیداری گم شی بری و خلاصه همه چی گفتم همسرم هیچی نگفت اهوازیا میدونن هوا ساعت دو ظهر چقد گرمه بچه رو برد تو سالن دورش داد هنوز لباساشو عوض نکرده بود گیجش کرد اورد دادش دستم هیچی نگفت ناهارو اورد تو سینی گفت بخور اگه گریه کردم فدا سرت .یاس ب سختی خوابید من تو رو همسرم نگاه نکردم هنوزم دلخور بودم از خودم از یاسین از شوهرم از خدا وووووو .پشتمو کردم بهش ک بخوابم یاسین با جیغ و گریه بیدارشد و کل خوابش یه ربع هم نشد . نخوابید ساعت دو ظهر تا الان. همسرمم عصر رفت سرکار چون شب کار بود کلی پیام داد و ب روم نیاورد ک همه چی بهش گفتم

تصویر
۳۹ پاسخ

عزیزم دکتر اطفال ببرین خب قطعا درمان داره
شما نباید جیغ بزنی دعوا کنی روی بچه به شدت تاثیر منفی داره بچه همه چیو میفهمه

قوی باش دختر ماهم داریم این روزای سخت رو میگذرونیم هممون مثل همیم هممون باید همدیگرو درک کنیم شب نخوابی داریم استرس داریم بچتم درست میشه غذا میخوره رفلاکس هم خوب میشه ولی اون یه مادر قوی میخواد و همچنان همسرت به خانم قوی همینکه شوهرت پشتته کافیه این روزا هم تموم میشه گلم فقط یکم تحمل و صبر میخواد

وای چرا اینجوری کردی ب خودت زیر چشماتو کم حرص بخور گرسنه بمونه میخوره بزن بیخیالی

فقط بهت میگم خدا بهت صبر بده قطعا ت بهترین مادر و قوی ترینی عزیزم 🤍✨
یادته تاپیک گزاشتی ک چقدر اذیتت میکرد روزا اول ؟!
دلداری می‌دادی دیگرانو مطمینم بزودی بازم با خوشحالی میگی بهمون نگران نباش عزیزم

. توروخدا نیاین بگین بچت نخورد عیب نداره یاسین منو دق داده شما بچه هاتون کمی کمتر شیر بخوره عزا میگیرین یاسین شیر نمیخوره غذا نمیخوره همش رفلاکس همش لباساش از دهنش خیسه از صب ۶دست عوض کردم. نمیدونم چ کنم فقط این روزا برام سخت میگذره خیلی سخت

تو بهترین مامان دنیا هستی عزیزم قطعا دیگه صبرت سر اومده که اینجوری از کوره در رفتی و اون خانومایی ک میان میگن بچه میفهمه فلان و بیسار باور بفرمایید خود مادر از همه بیشتر ناراحت میشه از این موضوع ولی یه وقتایی آدم کم میاره من خودم با نفس خیلی از این داستانا داشتم و الان چالش‌های جدیدش دهنمو صاف کرده من انقد وضعیتم بد شد که کارم به دارو اعصاب کشید بیشتر از همه افسردگی بعد زایمانم انقد شدید بود که تا مدت ها درگیرش بودم ولی قوی باش عزیزکم قوی باش تو از پسش بر اومدی الانم بر میای مطمئنم بعد هر سختی آسونی هست حیف چشمای خوشگلته که اینجوری کنی باهاشون بازم خداروشکر شوهرت درکت میکنه خیلی از مردا شعور این کارم ندارن

عزیزم سوپ یکم سنگین نیست برای پسرت ؟ خیلی زود براش شروع کردی

چه مادر قویی بهت افتخار میکنم که تونستی اون شرایطو تحمل کنی🫂💖

هی خواهررررر چکار می کنی با خودت حق داری سخته خیلیم سخته پسرم اعتصاب شیر که نی کنه به نرز جنون میرسم من دست تنهام سوهرم تا هست کمکه ولی صبح تا شب سر کاره بنده خدا جکار کننن مردامون عزیزم خودت ناراحت نکن این روزام میگذره من تاحالا چندتا دکتربردم پسرم ولی هیچی تاثیر نداره رو رفلاکس وا مونده که اینقدر بچم اذیت می کنه خودم که نابودم ازبس رعایت غذایی کردم چاره ای جز صبر نیست فدای جشات بشم خاله بچسب به مامانی اون دوست داره فقط خستست

بهت حق میدم عزیزم خسته بشی توهمه زندگیا این چیزا هست ولی نزار بینتون فاصله بیفته عزیزم این روزاهم میگذره نگران نباش منم بچه اولم غذا نمی‌خورد الانم ک ۷سالش بزور غذا میخوره ۲۰کیلوعه ولی فقط میگم خداروشکر ک سالم دیگه انقده خودمو اذیت نمیکنم هم اینکه من وباباش هم لاغری دیگ ب خودمون رفته ماهم بچگی البت لاغر بودیم یدفعه ای دبیرستان اینا رشد کردیم

تموم نوشته هات کار هر روز منه چقد با خط خط حرفات گریه کردم دوباره همیشه میگم خدا هرکی رو دوس داشته یه بچه ی خوش اشتها داده بهش افسردگی گرفتم رابطه م باهمسرم روز به روز به جاهای باریک کشیده میشه دیگه کم اوردم از روز اول دنیا اومدنش با خوردنش مشکل دارم نه درست حسابی شیر خورد نه غذا خیلی دلم گرفته بود این تاپیک شما رو خوندم زار زدم 😭😭😭😭

عزیزیم پسر منم اوضاعش همینه و شیری ک میخوره رژیمیه و اینقدردرست میکمم نمیخوره و دور میریزم که حد تداره و همیشه خدا سهمیه کم میارم و باید دور بگردم بببنم کی شیر داره واسه پسرم
یعنی دونه دونه حرفایی که زدی با پوست و خونم حس کردم چون همشو تجربه کردم
غصه نخور بزرگ مبشن و فقط یه مامان عصبی دارن اگر بخوایم دائم حرص بخوریم

عزیزم درکت میکنم ی دکتری پادادهست خیلی دکترخوبیه براش نبردیش

عزیزم غصه نخور خودتو داری از بین میبری میدونم خیلییییی سخته،این دفعه خودتون که غذا می‌خورید با انگشت از غذاهای خودتون بده ببین دوست داره یا از اونم بدش میاد.

بمیرم واقعا سخته واقعا سخته هممون یبار ب اخرش میرسیم اما بازم مجبوریم ب ادامه دادن ب تحمل و صبر صبر صبر

عزیزم‌ تا حالا با قطره چکون شیرخشکشو بهش دادی؟
بزور بهش بده.ک معدش عادت کنه‌.همشو ک بالا نمیاره.همون یه مقدار توی شکمش باشه ک گرسنه نمونه و انقدر اذیت نشی

خدا کمکت کنه عزیزم.
واقعا درکت میکنم...
الهی زودتر همونجوری ک میخوای همه چی پیش بره

عزیزم چقدر ناراحت شدم اینجوری پریشون‌ دیدمت❤️
بچه داری واسه بعضیامون سخت تره واقعا
اما چیزی که معلومه اینه که تو تنها توی چنین شرایطی نبودی
و قطعا‌کسای زیادی مثل تو بودن.
بنظرم‌پسرت افتاده‌روی دندون که اینقدر بدقلق‌ شده
ان شالله‌دندوناش دربیاد بهتر میشه

سلام مامان جوجه طلایی خوبی شرمنده من گوشیم خاموش بوده تماس گرفتی شمارتو ندارم بزنگم بهت بگم چه دارویی بده به یاسین

عزیزم کاش نزدیکت بودم میومدم یه چند ساعت نگه میداشتم برات مهرنوش جان ببین شاید نظر خورده بچه یه تخم مرغی بشکن اسفندی براش دود کن اگه هم دندونشه استامینوفن یه کم بده ببین فرقی نمیکنه

صبر هم اندازه ای داره

خیلی حس بدیه

عزیزممم 😘خدا بهت صبر بده چطور شدی نگا دور چشات ازبی خوابی از خستگی
خداقوت مادر شجاع

سلام مهرنوش جون مامان یاسین خان بزرگ
پهلوان گهواره
چطوری؟
اولا بهت تبریک میگم به سرعت نور پسرت داره صاحب دندون میشه یه نگاه بکن میفهمی علت جیغ و غذا نخوردن همین بوده
دوما عیب نداره همه یه روزایی قاطی میکنن تو در طبیعی ترین حالت یک انسان عاقل و بالغی
سوما تو بهترین مامان دنیایی چون من خودم نهایت 2 تا غذا بدم بهش
چهارما پاشو یکم دیفین هیدرامین ساده روی لثه هاش بزن و یکمم بده بخوره والا دکتر به من گفت تا 2 سی‌سی مجازی بدی تا آرامش بگیره
پنجما اصلا خودتو حرص نده اون طفلی به دندونه و درد داره برای همین جیغ میزده ببین لثه هاش حالت کبود نگرفته؟
و آخر هنوز اول راهی مامان جوون و خوشکل خانمی این قصه سر دراز دارد من که بچه های قبلیم بزرگند میدونم الانم یه ترانه شاد بزار یه مناسبت دندونای خوشگل یاسین خان

از رو برنامه solid stars برش امن هر ماده غذایی رو پیدا کن بزار جلوش خفه نمیشه شاید عوق بزنه ک طبیعیه چون اولین باره میخان غذا جامد بخورن خفه نمیشه مطمئن باش

گلم من دختر با دست شیشه شیر و وس میزد الانم گاهی وقتا اینحور میکنه اون گریه میکرد من گریه
الان وقتی میخابه تا یکم‌ مونده عمیق بشه با دوتا انگشتم دهنشو باز میکنم شیشه و میزارم تو دهنش به این روش تونستم امتحان کنم توام بکن خدارو چ دیدی شاید خورد
منم دخترک ۲۵۰۰ دنیا اومد الان ک ۷ماهس ۶۸۰۰ وزنش نرماله اما لاغره
این ترفند امتخان کن اولش سخته اما بعد کم کم میاد دستت

منم‌خیلی وقتا اینقد عصبی میشم‌ک واقعا کم‌میارم خیلی سخته بچه بزرگ‌کردن مخصوصا من‌ک‌دوباره باردار شدم

چقد غذا درست کردی! من صبح به دخترم غذا میدم اگه خورد که خورد، اگه نخورد اصراری ندارم حتما چیزی بخوره ، میره تا وعده ظهر ، چون زیر یکسال غذای کمکی برای وزن دادن نیست، در حد آشنایی با طعم هاست ، شیر هم خیلی کم میخوره، در این مورد هم به این نتیجه رسیدم که اصراری به شیر خوردنش نداشته باشم وقتی نخواد نمی‌خوره کاری هم از دست من برنمیاد، منم تعجب میکنم گاهی پیام هایی میخونم که ماشاالله بچه شون چند برابر بچه من غذا میخوره و کلی هم وزن شون سنگین تره، باز میگن چه کار کنم بچم لاغره، احساس ناکافی بودن میکنم احساس میکنم من مادر بدی ام، ولی باز به خودم میام می‌گم همین که بچه سالمه کافیه، مگه خود من بچگی ام چند کیلو بودم، بچه ام هم شبیه خودمه

قطره آده بهش میدی؟

والا تو خوبی که بیست نوع درست میکنی میدی بهش من اگه یه غذا درس کنم نخوره هیچی دیگه درست نمیکنم براش

قدرش بدون اینجور مردی پیدا نمیشه مال ما همیشه زبونشون هم درازه

اس امپرازول ضعیف خارجیش قرص نکسیوم بخر هر۱۲ساعت۱سوم بهش بده وشربت دمپریدون هر۱۲ساعت۱سی سی منم بچم خیلی ازرفلاکس حالش بدبود چندتادکتربردم همه همین راگفتم بدم وهردوهفته زیرنظردکتر۴ماهه دارم بهش میدم خیلی بهتره

فک کنم تقریبا همه همین باشن🙂😂من ک تو این وضعیت ک همش نق و بیقراری دندونه درگیر جمع کردن وسایلامم هستم میخوایم از این خونه بریم بخدا پاهامو حس نمیکنم🙂 همسرهم ک دیگ هیچی مثل قبل نیس یادم نمیاد کی حرف زدیم باهم چن روزه سرسنگینم اصلا حوصله خودمو ندارم چ برسه شوهر🙂 میگذره این روزا 😬

چندکیلوعه عزیزم

عزیزم صبور باش گلم پسر اول منم همینطور بود میدونی تنها چیزی که ازش پشیمونم چی بود
این که بزور میخواستم بهش غذا بدم اینقدر این کار را کردم که تا همین الان بد غذاست و باید بهش بگم تا فذا بخوره
سخته ولی یکم صبوری کن و با بچت راه بیا
غذا ها ی میکس شده فقط بهش نده سیب زمینی و هویج و لوبیا پخته درشت بزار جلوش تا خودش با بازی بازی بخوره و تو هم در کنارش یواشکی بزار دهنش خیلی کوچولو
کم کم بختر میشه

نفس منم عین یاسین توعه، دق مرگم کرده، خیلی ادا اطوار داره بازم هرکاریش میکنم همچنان اسیرم ، گریه ، جیغ و نخوابیدن و نخوردن و ...ای خدااااا

خدا خودش کمکت کنه خیلی سخته بچه ی همه باهمه فرق داره مال من بی درد سره این روزا هم میگذره قوی باش نمیدونم چی بگم واقعا🥲🥲🥲🥺🥺

منم همینه دخترم هر روز سر آیسان دعوا دارم با همسرم خسته شدم از دستشون

حق داری عزیزم با اینکه اصلا مشکلات تو رو بچم نداره اما پوست و خون درکت کردم...با فرق اینکه من یه همسر فوق عصبی غر غرو دارم و روانیم کرده ولی بچم هیچ جوره اذیتم نکرده

سوال های مرتبط