بیاین یکم درد دل کنیم با بقیه که نمیشه همه یه چیزی میگن نمیدونم شایدم راست میگن تنبل شدم
حوصله کاری ندارم تنها چیزی که برام مهمه بچمه
به خودم نمیتونم برسم به کارام یعنی وقتی بیداره باید فقط کنارش باشم چون غر میزنه و خودمم دلم میخواد کنارش باشم
بقیه چقدر تنبل شدی چقدر ترک داره بدنت چرا به خودت نمیرسی هیچ کسی کمک نمیکنه تا یه چیزی بگی کلی سرت غر میزنن و کلی خیلی خستم بدنم کوفته خودمم دلیلش نمیدونم کل خونه شده مو های من
و بی حالم کلا بدنم جون نداره شیر خشک میدم میگن شیر خودتم نمیدی که ضعیف بشی 🖤

سزارین طبیعی دختر فرزند

من از وقتی آیه دنیا اومده،از کلمه «چرا» حالم بهم میخوره.
چرا اینجور کردی؟
چرا اونجوری نکردی؟
چرا اینو دادی خورد؟
چرا اونو ندادی بخوره ؟
چرا رفتی؟
چرا نرفتی ؟
چرا
چرا
چرا
خب کوفت، مرض ،هیچ فرقی هم نداره که خانواده خودم باشه یا شوهرم.
دیگه انقدرهم بی اطلاع نیستیم از بچه داری.

هعییی همه اینا بکنار قرار بود سزارین بشم اما دکترم نیگمد روز تعطیل دکتر نبود مجبوری رفتم طبیعی... ی زایمان وحشتناک داشتم کلی بخیه خوردم از لحاظ روحی داغون شدم با گذشت نزدیک 3 ماه بخیه هام دوتاش باز شده باید دوباره بخیه کنم اما دیگه توان ندارم.. شقاق مقعد گرفتم و هر روز خون میبینم خیلی خستم دعا کنین زودتر خوب شم افسرده شدم.. جدا از خستگیام.. کاش فقط تنم سلامت بود

منم همینم به بدبختی میخوابونمش اروم بی صدا غذا درست میکنم سفره میندازم شوهرم میاد بخوریم بچه بیدار میشه اون میخوره میره کنار استراحت من نشستم غدای یخ کرده و بد مزه رو میخورم به خودم نمیرسم چند وقته هی امروز فردا میکنم موهامو رنگ کنم از وقتیم حسنا اومده خانواده شوهرم چون نوه اوله یکسره از طبقه پایین میان بالا اصلا من و شوهرم اسایش نداریم یه رابزه بدون دلهره نداریم چندوقتم هست هی میگن اینو نده اینو بده اینو چرا زیاد میدی اینو چرا کم میدی خودمم بخازر اینکه بدنم بدجور عفونت کرد و بخیه زیاد داشتم یکهفته بستریم کردن و عفونتی قوی بهم زدن نزاشتن به بچم شیر بدم بهش شیر خشک دادن تو بیمارستان اونم بستری بود الان شیرم کمه هرکار میکنم شیرم کمه خانواده شوهرم یکسره رو مخم میرنا هی تیکه بارم میکنن که چقدر سینه داره ولی میگه شیرم نمیاد یعنی دلم میخواد یه قدرتی داشتم هرکی بهم چیزی میگفت با یه چشمک از رو زمین محوش میکردم😈😈😈😈😈😈

وضع منم همینه گلم شکمم پر ترک
میمیرم از خستگی من یه عادت بدی دارم که باید خونمم تمیز باشه وقت خواب پسرم به کارای خونه میرسم نمیتونم استراحت کنم به خودم برسم و.... ولی اجازه اینم نمیدم کسی چیزی بگه گور بابای همه اونایی که آدمو افسرده میکنن با حرفاشون
بیخیال خواهر😘🥰

گور بابای بقیه زندگیه خودته هرجور دوس داری زندگی کن

حرف مردم اصلا برات مهم نباشه.یه گوشت در یه گوشت دروازه باشه مهم خودت و بچتین و بس همین مردم یه ساعت بچتم نگه نمیدارن.پس حرفشون یه قرونم نمی ارزه.روح و روانتو به خاطر بچع خراب نکن

چه ربطی داره شیر خودتو نمیدی؟! یک مادر تا دو سال بعد زایمان طول میکشه هورمون ها و بدنش به حالت برگرده
منم هرچی جلوتر میریم بیشتر خسته میشم و حال و حوصله ندارم

حتما خودت تقویت کن و مولتی و آهن بخور

منم همین وضعم بخدا اقد دلم میگیره همش اشکام میره همه زندگیم بچم شده قبلش هم مالی نبود الانم فقط بچه داری اضافه شده خیلی خستم

اووووف
حالم بهم میخوره ک نظر میدن
نمیفهن
من ک دیگه محلشون نمیزارم فقط به بچم فکر میکنم

بچه خسته میکنه آدمو