این چند وقت اصلا وقتی برا خودم ندارم پسرم کمتر میخوابه و شیطونی میکنه منم مجبورم باهاش بازی کنم نکنم گریه میکنه وقتی هم خوابه رمق ندارم تو جونم بخوام برم سراغ کارام یا میخوابم یا باید غذا درست کنم و این چیزا
شماها یه راهکاری ندارید وقتمو مدیریت کنم به خودمم برسم شدم شبیه این بی خانمان ها😐🙄
حالا اون به کنار باید درس بخونم امتحان بدم پسرمو چجوری قانع کنم موقعی دارم کتاب میخونم نیاد کتابو بخوره🤔😐

من شبا یک ساعت دیرتر میخوابم یه کوچولو آماده سازی نهار فردا رو انجام میدم و دورو برمو تمیز میکنم
سعی میکنم شبا این کارو انجام بدیم
ک روزا یه کم بیشتر بتونم با جوجه وفت بگذرونم
من درسم تموم شده ولی سعی میکنم جای کتاب خوندن ک دورهمی کتابخونی داریم با دوستام پادکست گوش بدم.
اگه انرژی کم میاری یه سرم تقویتی با مشورت یه پزشک بزن
از همسرت بخواه روزی دو سه ساعت کوچولوتو نگه داره هم ارتباط میگیرن با هم، هم تو ب کارات میرسی یا استراحت میکنی
بعضی روزا هم نمیشه دیگه قرار نیست همیشه همه چیز روی نظم باشه...

منم همینجوریم بخدا حالم ازقیافه داغون خودم بهم میخوره قبلاخونم عین دسته گل بود الان خونه کثیف بی نظم خودمم ک داغون امشب میخواستم بشینم گریه کنم جلو خودمو گرفتم ک باید قوی باشم و میگذره حالااینا همش ب کنار تواین موقعیت خونه می‌سازیم کلی خرجشه ماشینمونو فروختیم هرچی داشتیم خرجش کردیم اعصابم داغونه ۶سالع طبقه بالای پدر شوهرم‌م خونمون آماده نیمشع بریم توش مستقل بشیم خستم😞😞

همه مثل همیم😑🫤☹️بخدا من نمیذاشتم یه تار مو در بیاد صورتم الان با چه سرعتی فقط بند میندازم وقت ندارم که ،حموم میرفتم ۴۵ دقیقه قبلا الان ۵ دقیقه ای میام،کلا شرایط آدم عوض میشه ، من خونه ام مثل گل بود کابینت ها کمد ها الان فقط باید ببینی فقط جمع جور میکنم. به مرتبی حسابی نمیرسم و این بیشتر کلافه ام میکنه تما چاره چیه اینم شیرینی بچه اس دیگه میگذره فدا سرشون

من الان تو این شرایطم دوس نداره از کنارش بلند شم اگرم پاشم باید منو ببینه و صدامو بشنوه یکم ک کارامو بکنم حوصلش سر میره و جیغ میزنه ک برم پیشش امشب واقعا کم اوردم دخترمم امسال میره کلاس اول تازه

منم عن خودتم اصلا خودمو فراموش کردم

به خدا منم تو این شرایطم به هیچ کاری نمیرسم خدمت آقا بعدم انقد خوابش کم شده