سلام مامانا
من‌نمیدونم چرا پسرم با این‌سنش هنوز یکی جدید میبینه که‌باهاش حرف میزنه همش گریه میکنه و نق میزنه که کاری بهش نداشته باشن
حتی با منم نمیذاره حرف بزنن
یه چند مدتی اوکی شذه بوداا ولی باز‌دوباره همون شکل شده
بچه های‌شما اینطور نیستن؟

عزیزم بچه من این مدلی بود یعنی مهمون می اومد یک مدلی می‌فهمند که چرا اومدن خوشم نمیاد اومدین حرف نمیزد از گریه لج بازی این برداشت میشد خیلی کوچیک بود خیابان آدمها می‌ترسید وارد مغازه نمیشد .کل سال ما ده بار مهمونی نمی‌رفتم مهمون نمی اومد .دکتر گفت اگه شخصیت دروان گرا داره بچه نمیشه کاری کرد برای شخصيت ولی باید جلوش الان گرفته بشه بعدا به ضرر خود بچه هستش هر روز بیرون بازی مهد کودک یک مسیر پیاده رویی کردم برای رفتن به مهد مغازها آدم ها ماشین خیابون براش عادی شد عاشق مهد شد تو حیاط دیدم با بچه داره بازی میکنه یک طوری مدیر اونا بهشون میگه بدو بیا سر سری خیلی خیلی رفتارش بهتر شده باید بچه ها مستقل بار بیارم اجتماعی بار بیارم

ببرش تو اجتماع . پارک مهد
اوکی میشه

دقیقا پسرم اینطور بود
منم دورم از خانواده ام جایی بیرون نمیرفتیم
الان یکم بهتر شده البته از وقتی خواهرش به دنیا اومد خوب شده

دختر منه...اصلا هم نگران نیستم بچه ان دیگه

عین مال منه یکی ازش احوال پرسی میکنه گریه گریه

تک فرزنده؟
ن بچه هام اینطوری نیستن