۱۸ پاسخ

فقط میتونم بگم خداقوت,🥺بزرگتربشن خیلی بهترمیشه اوضاع

خب اجازه بده بیاد تو‌دستشویی یا دررو نبند بهتر از اینه ک گریه کنه اون الان توسن اظطراب جداییه
باید بازی هایی مثل قایم باشک وایناباهاش بازی کنی و هرجامیخوای بری بهش بگی و وقتی جلوچشمش نیستی از دور باهاش حرف بزنی ک خاطرش جمع بشه ک تنها نیست

خب اول اینکه من الان یه ۱۸ ماهه تنهایی نرفتم دستشویی 😂نوزاد که بدون جلوی دستشویی میزاشتم بعدم با رو روعک الانم میاد تو اول تا آخر تماشا گره 🤦‍♀️
دوم خداروشکر خانواده پیشم نیستن که وابستگی پیدا کنه ولی دو هفته پیش رفتیم شهرستان دو روز موندم برگشتی خیلی گریه کرد ولی با گوشی یادش رف😂

برا خداحافظی همه بچه ها بهونه میگیرن، منم دخترم گریه میکنه میگم بای بای کن مامانی میخواد بره خونشون ، هرچقدرم گریه کنه حواسشو پرت نمیکنم چون فکرمیکنم اینو باید کم کم بپذیره که همیشه همه چی باب میلش پیش نمیره، برا دستشویی هم منم همین مشکلوداشتم اما کم کم به پوشکش اشاره میکردم میگفتم جیش کردی یاپی پی، بعدمیگفتم مامان بره جیش، اولا پشت در گریه میکرد ، اما به مرور عادت کرد

دستشویی که من دخترم اینجوری یه وسیله میدم دستش از دستشویی مثلا شونه باباش حالا هر چی هست بگو بازی کن تا بیام دخترم میگه در نباید ببندی منم در نصفه میزارم میگم پشتت کن بشین زشته برا دغدغه بعدی پسرم این مدلی هم مامانم که میاد هم مادرشوهرم جایی ام بریم نمیزاره برن خونشون مجبوریم ببایم خونه خودمون مثلا میبرمش تو تراس میگم بیا اب بازی یا جوجو ببینیم بعد بنده خدا ها لباساشون ور میدارن در میرن😂یکم بعد بهونه میگیره تموم میشه یکم باهاشون راه بیا این رفتارا مقطعی میدونم سخته ولی چاره ای نیست

موقعه خداحافظی ببرش ی اتاق دیگه
پسرمنم وابسته میبرمش باهام تو سرویس حتی ماشین گذاشتم همونجا بازی میکنه🤣 چکار کنم بهتر از گریه کردنه بعدشم بچه میترسه فک‌میکنه میخای تنهاش بزاری

وای یک پسرای منم همین طوره من وباباش یا مامانم هرکس می‌ره دستشویی کلا با دستشویی مشکل داره ما هم فرار میکنیم از دستش وسریع میریم بعد پشت در گریه می‌کنه چاره‌ای ندارم حتی قفل میکنم بالشت می‌زاره 😅 درا باز می‌کنه خیلی فضوله اگه بیاد تو همه چیزو دست میزنه حتی وسایلو دستشویی مثل دم پایی و...آورده بود روی فرش🥴😤
موقع خداحافظی سرشونو گرم میکنیم یا بای بای میکنن میگم از داخل آیفون نگاه کنن آروم میشن
بهشون یاد دادم عروسکشونو ببرن دستشویی 😅

عزیزم پسر من عر دو تا مشکلی که گفتی رو‌داره اصلا از دستم غذا هم نمیخوره درست مامانم بهش میده میخوره چیزیش باشه میره بقل مامانم بقل من نمیاد نگران نباش این مسعله موردی نداره
در مورد گریه هم مال اضطراب جداییه که طبیعیه برا این سن یواشکی هیچ جا نرو همیشه خدا حافظی کن دسشویی من خودم وقتی میرم بلند بلند صحبت میکنم باهاش چند باری هم درو باز گذاشتم منو ببینه چون پسرم خیلی از دسشویی میترسید با این کار ترسشم دیگه ریخت

ای بابا یعنی اضطراب جدایی همچنان ادامه داره؟
بچه های من که از اول مثل چسب به من چسبیده بودن
اما الان چند روزه خیلی شدید شده وضعیت اضطراب شون
تا از کنارشون بلند میشیم میزنن زیرگریه
مخصوصا پدرشون
یعنی از لحظه ای که وارد خونه میشه دهنش سرویسه بنده خدا. دخترم می‌چسبه بهش درغیراینصورت جیییییغ میزنه
من همش منتظر بودم چند روز بگذره و از سرشون بیفته !!!!
واسه بچه های شما از کِی شروع شد؟

عذاب میکشم عذاب بیرون میریم حاضر نی دو قدم راه بیاد مگر دستم بگیره در حد کم راه بره مخالف کالسکه بی نهایت شیطونه من غذا درست میکنم میره سراغ ماهواره تلوزیون و کلی کار خطرناک یا ی نفس مامان نن ممه اگر گوش ندم سرشو میکوبه تو کابینت شلوارم میکشه

وابسته تر از دختر من اصلا نیست دسشویی باید من ببینه انقد گریه میکنه بعد درو باز میذاره حالا من دارم بعد ساعت ها دسشویی میکنم معذرت میخام، اون اسباب بازی هاشو پرت میکنه تو دسشویی

من با خودم میبررم تو دسشویی

من دغدغه اولتو دارم عزیزم پسرم باهام میاد دستشوی از وقتی را افتاده میاد

من اولیشو دارم دیگه دخترم با خودم میات دستشویی😐

موقع دستشویی ربتن یه گوشی بازی چیزی بده دستش

درست میشه وابستگیش نگران نباش

خداروشکر من هیچکدوم ازین دغدغه هارو ندارم😂😂😂

سلام گلم تو تاپیکهارو ک می‌گشتم دیدم شماپرسنل آزمایشگاهی.گلم. قند ناشتا ۱۱۰ دیابت حساب میشه برای بچه۱۷ماهه؟

سوال های مرتبط