مامانایی ک بچه دومتون باردارین یا اینکه الان نینیتون مثل مال من کوچیکه یه سوال داشتم چطوری بعد سختیه این بچه داری وشبا نخابیدن واسترسهای زایمان دوباره تصمیم ب بچه دارشدن گرفتین فقط ازرو کنجکاوی میپرسم ینی بعدنا ادم حالش بهتره برا بچه های دوم سوم

خدا داد 😂 وگرنه ما جرعت اقدام نداشتیم

دختر من دوسال و دوماهش بود پسرم دنیا اومد سخته شدید ولی خداروشکر خوبه ولی یه وقتایی شدید کم میارم ولی بازم شکر
و من برا بچه اولم خیلی بی حوصله و... بودم ولی برا پسرم آروم تر شدم بزار دخترم کوچیکه باید حواست جمع باشه آخه از روی حسادت یا هر چی میاد

من الان سه تا دارم وقتی دو تا بزرگترا نیستن میگم اوناییکه یکی دارن خیلی وقت آزاد دارن

سریع پشت هم دو تارو بیار با اختلاف سنی دو سه سال. که هم دو تا داشته باشی هم بچه ها تنها نباشن. بزرگ که بشن پشیمون میشی.

گلم ما خانما پوست کلفت تر از ای حرفا هستیم کل دردا سب بیداربا یادمون میره فقط روزا شیرین یادمون میمونه

من دوتا بچه یکی دختر یکی پسر ۶،۷ ساله دارم دخترم هی میگفت من خواهر میخوام ما هم میپیچوندیمش میگفتیم بذار ببینیم از پسش بر میایم و این حرفا نگو اصلا من باردارم خبر ندارم 🤣

یکم که بزرگ میشه اون سختی ها یادت میره

بارداری دومم کاملا با امادگی قبلی بود و خودم بیشتر دلم میخواست یه بار دیگه این حسو تجربه کنم نه فقط برای اینکه دخترم تنها نباشه خیلی پخته تر و اگاه تر بودم به نسبت بارداری اولم خیلی راضیم و از بچه داری دارم لذت میبرم با همه چالش ها و سختی هاش چون دختربزرگمو که باردار بودم شاغل بودم و احساس میکنم هیچی از بزرگ شدنش نفهمیدم ولی الان سعی میکنم در کنار دختر بزرگه از لحظه لحظه ی بزرگ شدن ابجیش لذت ببریم 🥰❤️

من اولی رو سال ۹۸ آوردم دومی رو ۱۴۰۳ من شدیدا ب اینکه بچم ن خواهر داشن ن برادر ناراحت دیگه شوهرمم شدیدا بچه دوست داشت تصمیم گرفتم دومی رو بیارم با اینکه من بارداری پر خطر داشتم الان شدیدا کمبود خاب دارم شدیدا خسته ام ولی راضی ام

من دلم برادخترم میسوخت ک انقدتنهاست میخاستم تاهنوزکوچیکه براش ی همبازی بیارم،دخترم3سالو7ماهش بودکه پسرم بدنیااومد،خداروشکرالان خیلی خوشحاله دخترم

من دخترم ۶سالشه تنهابودمیگف همه خواهربرادردارن من ندارم

من بچم ۳ ماه و نیمه
تاپیکامو ک بخونی میبیتی چ دردسرا داشتم و دارم
دلم بچه میخواد😁😁😁

من که دخترم شد پنج ساله دلم دوباره بچه خواست حتی چندماه اقدام بودم با هربار پروییدی گریم می‌گرفت که چرا حامله نشدم

من بچه ی اولم یازده سالشه الان بچه دوم باردارم احساس میکنم از پسش برنمیام استرس دارم

بچه ی اول خیلی سخته . بعضیا آب خوردنه. اما کار خونه بیشتر میشه

من دخترم 8سالشه هی گریه میکرد من تنهام دیگه رفت رو مخم یکی آوردم

من سر بچه دوم شوهرم دیگ بچه نمیخاست ب هیچ وجه
دختر اولم ۷سالشه
دومی خدا خواسته شد اینقدر ک دلم بچه میخاست همه سختی هاش برام شیرینه