۳ پاسخ

من از ترس سختیش کنار شوهرم نمیخوابم
خدا صبرت بده ولی ی خوبی داره باهم بزرگ میشن فرض میکنی دو قلو هستن

زن داداش من پسرش ۳ ماهش بود که دوباره باردار شد. یه پسر ۳ ساله هم داشت
خیلی سخت گذشت براش ولی زن داداش من خیلی زرنگه همیشه بچه هاش تمیز و مرتب بودن
همیشه براشون غذا جدا درست می‌کرد تا یک سالگی
یروز درمیون هر سه تارو همیشه حمام می‌برد
بچه هاش هرشب ساعت ۱۰ خواب بودن
خونش همیشهههههه مرتب و تمیز بود
بعد من الان با یه بچه دهنم سرویسه از پس کار خونم برنمیام

سخت که خیلی سخته

سوال های مرتبط

مامان باران کوچولو مامان باران کوچولو ۷ ماهگی