۸ پاسخ

عزیزم قبلش بهش بگو میخوایم بریم مهمونی ،بک جوری سر ذوقش بیار
بچه منم اینجوری بود خیلی بد تر شاید
حالا یخورده بهتر شده

مگه شخصیت همه ی آدم بزرگها مثل همه ؟ بچه هام متفاوتن، توی ۴ سالگی گریه نباید بکنه و باید با روشای مختلف هراس اجتماعیشو از بین ببری ولی اینکه نیاز به زمان داره تا ارتباط بگیره اصلا جای ناراحتی نداره اتفاقا باید درکش کنید

بعضی بچه ها درونگرا و خجالتی هستن مدلشون اینه ناراحتی نداره پسر منم اولش توی جمع غریبی میکنه و بهم میچسبه منتها کسی حرف بیخود نمیزنه همه درک میکنن. پارک و شهربازی محیطش فرق داره کسی مستقیم باهاتون کاری نداره معلومه که بچه راحته و بدش نمیاد بنظر من رفت و آمدتو محدود کن باور کن هیچ اتفاقی نمیفته عزیزترم میشی.. وقتی نگاه تاسف به بچه ۴ ساله دارن یعنی ببخشید خیلی احمقن

اجی بچه ها از اوایل بارداری تا دوران پیر شدنشون همش دق و حسرت هستن برا پدر و مادر من که نظرم همینه

پسرتون شاید ذاتی درون‌گرا هست منم اصلا خونه فامیل نمیرم فقط بیرون میریم و پارک و شهربازی و خونه خواهرم میریم فقط ولی بازم اگه بریم جایی خجالت نمی‌کشه

منم از روی رفتارای بچه م اولین واکنش و حرف دیگران اینه که انقد بچه تنهاست این مدلی شده. منم هر روز میبرمش بیرون پارک... کلا از این جمله متنفر شدم

من پسرم برااینکه خونه اقوامم نمیره به زور و وعده وعید میبرمش اونجا عصبانی و بداخلاق میشه بعد اونام میگن چرا پسرت عصبیه وقتی خودتو شوهرت ارومین، نمیتونم بگم چون از شما خوشش نمیاد به زور اوردمش برا همین😐

اصلا ب تنها بودن بچه تون نیست
آنلی که فرقی نمیکنی کی و چه زمانی دیده سری کناره گیری میکنه حتی خونه پدر بزرگاش

سوال های مرتبط

مامان بهراد و برسا مامان بهراد و برسا ۱ ماهگی
قبول دارین ما خانم ها خیلی مظلومیم.
تمام روز بچه داری و کارای خونه روی دوشمونه.
خدا میدونه شوهر من توی خونه هیچ کمکی بهم نمیکه با اینکه باردارم سه هفته پیش با ماشین تصادف کردیم و دکتر گفت بخاطر بارداری و ضربه ای که خوردی باید استراحت کنی توی این مدت فقط دو یا سه بار خونه رو جارو زده و ظرف شده مسئولیت تمام کارها با خودمه امروز بعدازظهر ۲ ساعت پسرمو نگه داشته من رفتم سونوگرافی از ساعت ۱۰ وسط سالن خوابید به بهونه این که بچه داری کرده و همش میگه چراغا رو خاموش کن صدای تلویزیون رو کم کن پس مادری که ۲۴ ساعته بچه داری میکنه آدم نیست. صدبار بهش گفت امروز که خونه ای راه پله ها رو جارو بزن آخه ساختمان ما ۳ طبقه است و نوبتی باید نظافت بشه اینکه دیگه وظیفه من نیست ولی انجام نداد. میگم رختخواب نوزدای رو از بالای کمد بیار میگه خستم.
فقط یه مادر و یک خانم حق نداره خسته بشه.
با تمام وجود دلم برای روزایی که میرفتم سرکار تنگ شد با اینکه مسئولیتم زیاد بود ولی کار و زحماتم ارزش داشت.
مامان رادمهر مامان رادمهر ۴ سالگی
سلام
مامانا یه سوالی ذهنمو درگیر کرده پسرم ۳سال و ۷ماهشه همسایمون که از بچگی دوست همسرمم بوده یه پسر و یه دختر داره یکی دوسال بزرگتر از پسر منن و تابستونا بعداز ظهر بیرون بازی میکنن صداشون میاد داخل خونه ما یه چند باری ام که از بیرون میومدم بابای بچه ها گفته بزارش بازی کنه من مراقبم ولی بازم من در باز میزارم تو راه پله میشینم و تند تند نگاه میکنم حواسم به رادمهر هست این اتفاق خیلی کم پیش میاد البته
پسرخواهرشوهرم یه سال بزرگتر از پسر منه تقریبا هر روزخو اهرشوهرم میارش خونه مامانش و میزارش جلو در تا با بچه ها بازی کنه پسرم همش میگه صدای پوریاشون میاد مامان میشنوی عذاب وجدان میگیرم که نمیزارم بره بیرون از طرفی ام اصلا نمی تونم بزارم بره و خودم تو خونه بشینم پسرمم بشدت ترسو شده حتی از دوچرخه سواری بیرون میترسه فقط تو خونه سوار میشه
بنظرتون کارم اشتباه یا درست ؟همش حس میکنم مامان خوبی نیستم و دارم درحقش کوتاهی میکنم
اینم بگم پارک میبرمش و تو خونه ام گاهی باهاش بازی میکنم ولی مطمئنم جای بازی پر هیجان و پر سر و صدای اون بچه هارو براش نمیگیره