۴ پاسخ

من بعضی اوقا ت چنان گریه میکنه برا مامانم وقتی میریم مادرشوهرم طبقه پاینمونه میگه شانس من پیش کارن نمیاره چون بیشتربامامان خودم وابسته است اونم همش غصه میخوره

بله دقیقا همین جوریه پدر مادر خودم حتی بیرونم میریم شهربازی میگه بریم خونه باباجونی

فکر کنم تنها ادمیم که اینجور نیستم
کلا تمایل به زیاد موندن خونه پدرو مادرم ندارم

اره عزیزم طبیعیه منم که نزدیک مامانمم دخترم همینکارو میکنه اصلا وقتی باباش میاد نمیره بغلش نمیره سمتش

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام مامانا شما در طول چطور برنامه ریزی می کنید ؟؟آیا واسه خودتون وقت میزارید یا نه ؟؟مثلا در حده یه پیاده روی یا ورزش برید؟؟من مشغلم زیاده از صبح تا بعد ازظهر به کارهای خونه و ناهار و شام و بچه ها باید برسم بعد از ظهر در هفته دوبار باید ببرم گفتار درمانی و بعدشم تمرین با جوجه هام دوروز در هفته هم سر به خانواده هامون بزنیم ما بقی روز ها هم به خرید و کارهای بیرون از خونه و دکتر بردن و بچه ها یا هر کاره دیگه ای که داشته باشیم باید برسیم تازه خیلی وقتا روزهای فرد که بچه هامو می برم گفتار درمانی بعدش دوباره میریم به کارهای عقب موندمون می رسیم تا بیایم خونه ساعت ۸ شده کارهای بیرون از خونه هم من و شوهرم با هم انجام میدیم از خرید و هرچی که بگی خیلی دلم می خواد در روز یک ساعت برا خودم وقت بزارم مثلا برم یه پیاده روی جایی بادی به کلم بخوره ولی واقعا نمی تونم یه وقتایی نصف کارهامم می مونه چون تمرین کردن با بچه ها هم طاقت فرساست و خیلی وقتا لجباز میشن و همکاری نمی کنند الان اگه شما در شرایط من بودید چی کار می کردید ؟؟الویت اولتون بچه هاتون بود ؟،خصوصا بچه هایی مثل بچه های من که نیاز به درمان دارن ؟؟یا نه همش به فکر خودتون بودید؟