خانومایی ک مث من بچه زیر دوسال دارید و الان حامله اید بیاید باهم یکم دردو دل کنیم🤕 بیاید بگید ببینم چه جوری خودتونو کنترل میکنید من الان نزدیک یک هفته ک دیگ خیلی سنگین شدم خودم بزور کارای خودمو میکنم چه برسه انجام دادن کارای یع بچه کوچولو خیلی دارم اذیت میشم
غذاشو میدم دستشویی میکنه باید ببرمش تو دستشویی بشورم بیارمش باز پوشک کنم
نیوه میدم بهش باید ناهارشو آماده کنم باز بعد ناهار دستشویی بعد اون شیرشو باید آماده کنم جدا از اون باید یع فکری برای شام خودمون کنم اگه کارای خونه باشه ک هیچ کارم ساخته باید ب کارای خونه هم رسیدگی کنم یعنی دیگ شب ک شوهرم میاد انقد ک کلافه میشم همش انگاری تو قیافم دلمم برا شوهرم میسوزه ک دیگ مث قبل براش وقت نمیزارم بلاخره قبلا ‌ باهم بازی میکردیم قلیون می‌کشیدیم فیلم می‌دیدیم میرفتیم پیاده روی و خیلی کارای دیگ ولی الان دیگ انگار ک اون میاد خونه شیفتمون عوض میشه و من مث جنازه میوفتم رو مبل😔
دلم برای روزای قبل تنگ شدع همش دعا دعا میکنم ک زود زایمان کنم بدنم یکم سبک بشه بلکه راحت تر بتونم ب خودم و بچه‌ام و شوهرم خونه رسیدگی کنم اینجوری خیلی سخته م برا هفته دیگ هم ک قرارع یکی بیاد کمکم کنه پرده هارو بشورع و خونه رو تمیز کنه دیگ باید کم کم برای زایمان خونه رو تمیز کنم🙂
اصلا ناشکری نمیکنم خدارو شکر و لایق این بودم ک تو این سن صاحب دوتا بچه بشم یع شوهر با درک بالا نصیبم شدع😅
ولی خی از خدا میخوام ک صبرم رو یکم ببرع بالا ک بتونم این روزارو بگذرونم میترسم کم بیارم عصبی بشم رد بدم من خیلی آدم عصبی هستم واقعا شاید باورتون نشه ولی من خیلی بیشرفم🤣
شماها چی مث منید یا شخصیت آرومی دارید

۱۲ پاسخ

آفرین بهت ک با این سن انقدر با شعور و قوی هستی بهت افتخار میکنم

عزیزدلم از تعریفات مشخصه که خیلی به بچت میرسی و واسش وقت میزاری افرین بهت مثل تو خیلی کم پیدا میشه واقعا افرین بهت این روزا میگذره سعی کن سخت نگیری بخودت انشاله زایمان خوبی داشته باشی ♥️

منم شرایط تورو داشتم دخترم ۱۱ ماهش بود پسرم به دنیا اومد ولی کمکی داشتم خدا کمکت کنه خیلی سخته

ن من اعصابم خط خطی 😅

منی که یه پسر۱۱ ساله دارم میره کلاس پنجم یه دختر ۷ ساله که میره کلاس اول و یه دختر ۳ ساله والانم که ۷ ماهه باردارم چیکارکنم

منم به درد تو مبتلا شدم یک و نیم ماه حاملم خیلی راه سختی پیش رو داریم

ولی من خیلی دلم میخواد شیر به شیر بیارم الان متنت رو خوندم دو دل شدم چیکار کنم؟

منم دقیقا همین روزا رو دارم ی پسر دوسال وهفت ماه دارم ویکسره درحال سرویس بردن و غذا دادن و ......خیلیم سنگین شدم خدا خودش کمکمون کنه وصبر بده ک از پس زندگی بچه وشوهر بربیایم

منم بچم میره کلاس سوم ویه سه ساله ونیمه دارم خودم همه کارامو میکنم مادرشوهر وجاریم جفتمن اما دریغ ازیه کمک ساده ولی شوهرم خوبه سرویس میده ولی بازم من دنبال بجهام تا غروب تمیزکردن پختوپز تازه سخت ترم میشه اما باید بتونیم این وسط ازاینک نتونم دیک قشنک بخوذم برسم ناراحتم میکنه

دقیقا منم اوضاعم مثل خودته صبحونه و نهار شام بچم پوشکش ک باید عوض کنم تازه وقتایی ک گیرمیده میخاد بیاد بغلم بااین شکمم اونم باید بغل کنم همش عذاب وجدان دارم فک میکنم جق بچم ضایع شده و تقصیر منه😔🥺🥺🥺😔😢

منم پسرم یسال و نیمه اس و منه خاک برسر تا دو هفته دیگ زایمان میکنم😔

عزیزم. مسئولیت سختیه اما تو میتونی. ببین کارای خونه رو ولش کن اگ میتونی از بقیه برا نگه داری بچه کمک. بگیر در طول. روز وقتی بچه خابه توام استراحت.

سوال های مرتبط

مامان آوا ُ آرشا🧿❤️ مامان آوا ُ آرشا🧿❤️ روزهای ابتدایی تولد
سلام سلام امروز یه مامانی خیلی خوشحالع😂
کل خونشو تمیز کردع ک تا شنبه استراحت کنه و شنبه ایشالله استارت کارای بیمارستان و بقیه ی وسایل توراهیش آقا ارشا رو بزنه
و البته اینم بگما آبجی خانوم آقا ارشا شنبه واکسن ۱۸ ماهگی هم دارع🫠
دعا کنید سبک باشه زیاد اذیت نشیم
امروز پرده هامو شستم نصب کردم آشپزخونه رو در حد اسباب کشی کردن سابیدم دکور حال و عوض کردم بخاری رو هم نصب کردم انقد ک دیگ اینجا هوا سرد شدع شب تا ظهر خونمون میشه یخچال
هیچی دیگ کارارو کلا کردم ک دیگ تا سنبه یکم استراحت کنم کاری نداشته باشم . شنبه دخترم رو ببرم برای واکسن بعدش خودم سونو دارم باید برم انجام بدم
یکشنبه باید برم بیمارستان پذیرش بشم باز بیام برم پیش دکترم .
دوشنبه هم ایشالله بریم برای بقیع خریدای آرشاجونم❤️
خدا رو شکر ک تا الان هیچ مشکلی نداشتم تو بارداری انشالله ک بسلامتی زایمان کنم راحت بشم دیگ این روزای آخر هم انتظار دارم میکشم واسه دیدنش . هم واقعا دیگ وزنم رفته بالا خیلی دارم اذیت میشم
وقتی میشینم شکمم اذیت میشه و باسنم خواب میره😂 میخوابم ب پهلو بدنم سر میشه هی باید بچرخم چرخیدنی هم واژنم درد میکنه بخاطر وزن نی نی😂😘❤️
مامان آوا ُ آرشا🧿❤️ مامان آوا ُ آرشا🧿❤️ روزهای ابتدایی تولد
وای خانوما انقد ذوق دارم واسه بدنیا اومدن نی نی ک حد نداره گهواره تاریخ طبیعی رد زده ۱۰ آبان یعنی ۲۷ روز دیگ چون سزارین هستم فک کنم میشه ۲۰ روز دیگ درسته
اگه هم بخوایم اون تاریخی ک دخترم بدنیا اومد حساب کنیم یعنی ۳۸ هفته ۵ روز یعنی میشه ۳۰ ام این ماه خیلی خیلی ذوق دارم . اصلا باورنمیشع ک ب این زودی گذشت درسته سخت بود با بچه کوچیک ولی دوسش داشتم . و اینکه بیشتر تو شوکم منی اوایل ازدواجم میگفتم قبل ۲۰ سالگی باردارنمیشم الان قبل ۲۰ سالگی مامان دوتا کوچولو شدم ❤️خداروهزاربار شکر میکنم 🤲❤️
فقط دلم مونده پیش دخترم نمیدونم اون یه شب ک قرارع برم بیمارستان دخترم چه جوری میخواد بدون من بمونه پیش شوهرم و خانواده شوهرم
با مامانم خیلی رابطش خوبه یعنی اگه من نباشم اصلا احساس تنهایی نمیکنه ولی مادرشوهرم مث مامانم اوکی نیس نمیدونم شاید بخاطر اینکه بالاخره مادرانه و یه جورایی بوی منو میده . ولی خی اگه مامانم بمونه پیش آوا مادرشوهرم بیاد بیمارستان من اصلا باهاش راحت نیستم برامن سخت میشه 😶 نمیدونم واقعا چیکارکنم این موضوع اعصابم رو خورد کرده واقعا