۱۴ پاسخ

واااااای یعنی انگارررر خورده پسره منه خیلییییی شدید وابسته ب باباش نق نقو. ن تو خونه میمونه ن بیرون میمونه با ماشین میریم جایی تو ماشین انقد گریه می‌کنه میگم برم بشینم بغل بابام ک داره رانندگی می‌کنه. انقد گاهی اعصابمو خورد می‌کنه میزنمش😔😭بعدشم عذاب وجدان شدیدددد

پسر من بی نهایت اذیت می کنه کتک میزنم بهم می‌ریزه...ثبت نامش کردم مهد

وای پسر منم همینه خیلی بدقلقی می‌کنه مخصوصا بخاطر باباش الآن هم ک شوهرم ۶صبح می‌ره تا ۱۲شب منم پیر شدم

بچه ی منم همینه شدم یه مرده ی متحرک علاوه بر همه ی چیزایی که گفتی شبا به شدت بدخوابه ساعتی یه بار بیدار میشه صبح خروس خونم دیگه کلا بیداره انقد خستم و بهم میچسبه که حتی نمیرسم ناهار درست کنم سر ظهرم مییگیره میخوابه بخوابه هم یه چیکه آب بیفته بیدار میشه گریهههههه

دوساعت قبل غذا زینک بده البته بنظر من بی اشتهاییش از دندون دراوردنه طبیعیه نگران نباش توی خواب بهش شیر بده

وقتی خوابه توهم استراحت کن شبا کارهاتو انجام بده که شوهرت خونست .تا یه مدت کمی اینجورین حتما دندون در میاره .براش ژل دندان بزن . همه بچه ها بد قلقن اصلا غصه نخور میگذره

مثل دختر من هیچی نمیخوره دیونه شدم دست تنها هم هستم

پسره منم یه مدت اینطوری بود دائم تو بغلم و درحال گریه پیش هیچکس هم از بچگی نمیموند حتی باباش الانم همینه هاا یکم بهتر شده شیرو غذا هیچی الان یکم خداروشکر چشم نزنم یکم بهتر شده پسره من خوابشم درست نبود یجوری بود شبا با ماشین میگردوندیم یا تو پتو میخوابوندیم شوهرمممم چقدر بهم فوش میداد ولی الان خودش میخوابه باورم نمیشد یه روزی خودش بره یه گوشه بخوابه... الان رفت رو مبل خوابید مامانم میگه یکم صبر داشته باش وابستگیش هم درست میشه غذای میکس خوردن هم درست میشه فقط باید صبرو تحمل داشته باشی ایشالا سه سالشون بشه سرعقل میان میخورن، بچه رو هم زیادی تحت فشار نذار نون بيسکوئيت بستنی قیفی سیب زمینی بذار جلوش باورکن گشنه اش باشه ها میخوره رهاش کن یه مدت گناه داره نترس لاغر نمیشه جونشون سلامت باشه...اینارو گفتم که بدونی من چقدرررر روزای سختی داشتم خیلی پسرم وابسته ست هنوزم یه دستشویی میرم کلی گریه میکنه ولی بازم خداروشکررررر نسبت به قبل

انگار بچه ها تواین سن بیشتر بدقلقی میکنم ولجباز تر میشن دختر منم دقیقا همینجوری و منم دست تنهام ولی میگذره این روزا همیشه که اینجوری نیست

دختر منم خیلی خیلی بدغذاس ینی پیرم کرده سر غذا خوردنش من با انگشتم سوپ میمالم به لبش با مزه مزه کردم میخوره میبینی یه پیاله سوپ رو دو ساعته درگیرم بخوره

خب کل روز خونه باشی معلومه که بدقلقی میکنه الان هوا خوبع بذارش کالسکه یا چرخ ببرش بیرون اگه پارک نزدیکتون هست ببرش پارک برین خرید هم ذهن خودت اروم میشه هم بچت

بجای این همه زجر کشیدن به یک دکتر خوب مراجعه کن و علت بی اشتهاییش را کشف کن. مطمئن باش مشکلش حل بشه اخلاقشم درست میشه.

آره عزیزم هست البته نسبت به قبل بهتر شده احیانن بهش زینک میدی ؟

جاری منوه س قلواورده ودست تنهااااا

سوال های مرتبط

مامان امیر مامان امیر ۱ سالگی
بچم خیلی اذیتم میکنه از خیلی اونورتر اصلا هر روز قرص سردرد میخورم خیلییییی جیغ میزنه خیلی گریه میکنه سر هرچیزی باورتون میشه غروب شده من ناشتام هنوز نمیزاره هیچکاری بکنم😔پدرمو درآورده روزی صدبار اشکمو درمیاره غذا ک نمیخوره خودشم مدام گریه و بهونه میگیره،یکسره ام بهونه باباش رو میگیره یهو میبینی خوابیم با جیغ بیدار میشه میره پشت در ۷ صبح دنبال باباش میگرده چشمش رو ک باز میکنه گوله گوله اشک میریزه میگه بابا،باباش اومد خونه ولی همینطوری پدر دراورد بدتر اذیت میشم وقتی میاد،پسرمو برده بودم حموم باباش برد حیاط آب بازی کرد کل لباسش سرتا پا خیس شد هرچقد گفتم آب نده انگار به دیوار میگم حالا میترسم مریض بشه چون از حموم آورده بودم شوهرمم خیلی بی فکره بچه مریض میشه عین خیالش نیست میره حیاط میخوابه پدر من درمیاد هر چقد میگم اینکارو نکن بدتر دعوا راه میندازه،حالا بچم خیس شده میخوام بیارم لباس عوض کنم مگه بچم میاد همینجوری گریه میکرد نذاشت تا یک ساعت لباس عوض کنم، باباش کارهای ممنوع میده بازی کنه اینم باباشو دوس داره از من متنفره
مامان امیر مامان امیر ۱ سالگی
براتون پیش اومده بچتون رو دعوا کنید؟ بچه من خیلی اذیتم میکنه گاهی دعواش میکنم بعدش عذاب وجدان میگیرم، از یه طرفی تز این رفتارش ناراحتم ک خیلی به باباش وابسته اس اصلا منو دوس نداره انگار ازم متنفره با اینکه باباش هم گاهی دعواش میکنه،باباش خونه بودنی من بیشتر اذیت میشم هی میچسبه بهش باباشم هی سر من غر میزنه،مثلا از خواب بیدار میشه نمیاد سمت من با گریه میره پشت در گریه میکنه باباشو میخواد بهش میگم شب میاد همینجوری بهونه میگیره،باباش بره بیرون چنان گریه میکنه ولی من صدبارم جلو چشمش برم مهم نیست براش،باباش از بیرون میاد میدوعه بغلش ولی من برم بیام اصلا نگاهم نمیکنه میدونم بچه اس ولی واقعا دلم از این کارش میگیره چرا نباید بچم منو دوس داشته باشه😔حتی نوزاد هم بود بغلش باباش آروم میشد بغل من نه😒نصف شبم تو خواب گریه میکنه با انگشت باباشو نشون میده ک بره بغلش،این همه زحمتشو میکشم قربون صدقه اش میرم ولی انگار نه انگار،حتی میگم بیا بازی کنیم دوس نداره😒اگه باباش سرکار نمیرفت این اصلا سمت من نمیومد، بهم حق بدین حق دارم ناراحت باشم،از الان این همه وابسته اس فردا روز ک بزرگ بشه باباش با خودش ببره فوتبال دیگه کلا منو یادش میره😔آخه باباش مربیه هی میگه بزرگ بشه هر روز با خودم میبرمش،از طرفی دوس ندارم مدام پیش باباش باشه چون اصلا دوس ندارم اخلاقش مثل اون بشه