۹ پاسخ

وای خدا چه ناز ماشالله😍منم به جای تو دلم تنگ شد
سعی کن استراحت کنی به خودت برسی
شبا نذار پیش مامانت اینا بجاش در طول روز بذار برو خرید پیاده روی شبا پیش خودت باشه بهتر
خونه بهم ریخته باشه غذا نپخته باشه ولی عشق کن با بچت این روزا دیگه تکرار نمیشن

من رفتم دکتر ی مدت سیتالوپرام خوردم نساخت الان لووسر میخورم خیلی آروم و باحوصله وبیخیال شدم عالی شدم هم خودم ب ارامش رسیدم هم خانواده ام

اخه بچه ۱۳ ماهه چی میفهمه ک دعواش میکنی؟؟ حتما حتما باید بری تراپی وگرنه روح و روان بچت رو داغون میکنی

عزیزم سعی کن نذاری بچه ات ازت زیاد دور باشه مخصوصا شبا..بعدشم همه ما همینطوریم منم گاهی کلافه میشم و اعیانی میشم بیشتر موقع خودم و کنترل میکنم ولی گاهی هم نمیتونم ..پس زیاد خودت و ناراحت نکن..ما همه انسان هستیم یه جاهای کم میارین.ولی سعی کن وقتی عصبی هستی 10تا صلوات بدی بعدش یه نفس عمیق بکش..

عزیزم روزا بده برو استخر ورزش هر چیزی ک حال روحیتو خوب کنه هممون مث همیم کم میاریم من گاهی اوقات حوصله ندارم غذا بدم بهش تا این حد

فک کن بچه من بمونه،عمراااااا کسی بلد نیس بخوابونتش با نمیدونن ک کی شیر باید بدن بهش چون تا صب نق میزنه بخاطر دندون اونام فک میکنن شیر میخواد😂

دقیقا منم همینم نمیدونم چرا انقد عصبی شدیم بعدزایمان نمیتونیم خودمونو کنترل کنیم قرص اعصابم برامون زوده
ولی بچه هامون گناه دارن
منم دعواش میکنم خیلی ازخودم بدم میاد😢😢😢😞😞😞😞😞

آخی منم بعضی وقتا دعواش میکنمو بعد از خودم بدم میاد .با این وضع دارم قرص اعصاب میندازم.

من دیروز برا اولین بار چند بار با شدت بد عصبی شدم دعواش کردم الان نگاهش میکنم از خودم بدم میاد شرمنده بچه م و خدا شدم
وقتب خدا نعمت ب این بزرگی بهمون داده باید عین گل باهاشون رفتار کنیم

سوال های مرتبط

مامان نورا مامان نورا ۱۷ ماهگی
میخواستم یکم درد و دل کنم..راستش از بعد ده ماهگی دخترم بچه داره برام خیلی خیلی داره سخت میشه. الانم که دخترم یکسالش شده از شدت سختی بچه داری ناخداگاه درحال گریه کردنم.. دختر من به شدت غر میزنه و بی قراره سریع خسته میشه و همش باید سرگرمش کنم. تازگیا به سختی میخوابه بعد از چند ساعت تلاش برای خوابوندنش میبینم کلا نمی‌خوابه و مجبور میشم از اتاق بیارمش بیرون ولی چون واقعا خوابش میاد دوباره همش غر میزنه و گریه میکنه. غذا هم کلا نمیخوره نگر اینکه بریم تو ماشین کلی دور بزنیم بلکه یه ذره بخوره..
خونه ی مادرمم که میرم همش بی قراری میکنه و غر میزنه میخواد اونا بغلش کنن و بازم آروم نمیگیره به خاطر همین حتی خونه ی مامانمم نمیتونم برم... جدیدا خیلییی دارم صبوری میکنم که دعواش نکنم چون قبلا وقتی توی همین گهواره می‌خوندم کسی بچشو دعوا میکنه واقعا عصبی میشدم و باخودم میگفت طفل معصوم چه گناهی کرده... اما الان خودم واقعا بعضی موقع ها میخوام دعواش کنم داد بزنم اما خیلی سخت جلوی خودمو میگیرم..واقعا خستم ..خواب درست ندارم استراحت کامل ندارم..احتیاج به کمک دارم جدی .. چی کار کنم صبور تر بشم توی بچه داری؟ چی کار کنم که کمتر غر بزنه و بچه داری راحت تر بشه؟