۶ پاسخ

وای عین پسر من بهش میگم اگر خوردی زمین گریه نکن منم ناراحت نمیشم فقط بهت میگم وای نمونش امروز رفتیم بیرون توی پیاده رو یکم بدو بدو کرد خورد زمین برگشت بهم نگاه کرد منم با لبخند گفتم دیدی پسرم دستمو نگرفتی
ولی دقت کردم جاهایی که یه مرد غریبه باشه سریع میاد سمت منو دستمو میگیره
خیلی حرص خوردم 😮‍💨

منم همین مشکلو با دخترم دارم حتی میره جلو ماشینها همیشه مردم بهم میگن خانم دست بچتو بگیر دیگه اصلا دوست ندارم با دخترم برم بیرون چون همش باید حرص بخورم

خب اگه از پیاده رو میرین دستشو ول کن. نهایتا میخوره زمین دیگه..
ماها هم هزار بار خوردیم زمین تا بزرگ شدیم

پسر منم همین بود یمدت خب بعد منم عین تو فقط جیغ جیغ اومدم بهش توضیح دادم الان یه سری جاها که پیاده رو و مطمین میزارم باهم بدو کنیم راه بریم بعد تا میرسیم بریه حاذمیگم دیگه اینجا باید دست مامان بگیری ماشین میاد خطرناک و همش قصه ها این مدلی درمسکنم از خودم

ینی چی دستشو میکشه

درکت میکنم.
منم انقد دادوبیداد کردم روانی شدم بخدا
الان یه عده میان میشن روان پزشک که چرا داد زدی ؟؟؟!!!!!
بدون اینکه بدونن شرایط طرف مقابل چقدر سخته

سوال های مرتبط

مامان دخمل و پسری مامان دخمل و پسری ۳ سالگی
مامانا من دخترمو خیلی ب سختی تو اتاقش عادت دادم ک بخوابه یک ساله تو اتاق خودش میخوابه بعد این موضوع تو اقوام خانواده گفته شد همه بزرگترا جمع اعتراض و ک و کار بدی کردم بچه سه ساله تو اتاق تنها میخوابه و شروع میکردن قانع کردن من توجه نکردم تا باز گفتن این دفعه دخترم شنیده و خیلی تو اتاق خوابیدنش داره عزیتم میکنه جوری ک شبا دو سه دفعه بیدار میشه صدام میکنه اب میخوم یا گریه میکنه چیکار میکنی‌ تو بهانه گیری میکنه و واقعا خیلی خسته شدم انکار اولای کودکیشه بهونه گیری میکنه داغونم واقعا چیکار کنم هرچی مثه قبل میخوام قانعش کنم ک فلانو فلان اتاق دارن همه‌تنهان همه باید اتاق خودشون باشن بی فایدس قران میخونم باز هچ در ضمن چن مدته زیاد وابسته اشیاء شده کل روز عروسک و کیفو چ میدونم جوشی قلابیو همش با خودش میاره میبره حتی دستشویی هم باید باهاش باشه رفتارهای از خودشنشون میده سردرگمم من خودم مشکل ترس خواب شبانه داشتم برا همین. زود خواستم عادت بدم ولی اطرافیان تر زدن ب زندگیم با دخالتای بیجا دخترم ارومه بازی گوش نیست خجالتی ب پدرش رفته کلا خانواده شوهرم پر حرف نیستن و اینشم برام قابل درک نیست ک چجور میخواد از خودش دفاع کنه الانشم هر مشکلی باشه براش من باید دفاع کنم حتی میخواستم بچه دار بشم اما الا انقد سر درگمم ک ب کل قید بچه رو زدم تو تربیت این یکی موندم از یه طرفم خیلی تنهاست منم مگر تو کل روز با هزار سختی یه ساعتو بتونم هم بازیش باشم