من چون فشار داشتم دکترم ۳۷هفته گفت برو بیمارستان آمپول فشار بزن بدنیا بیاد ۴روز تمام فقط آمپول سرم فشار میزدن بچه بدنیا نمیومد روز چهارم یه پرستار با تجربه کمک کرد بچه کشیده شد سمت پایین با کلی درد نزدیک ۴ساعت درد وحشتناک بدنیا اومد بعد بدنیا اومدنش خونریزی شدید داشتم طوری که حالت بیهوشی گیجی بهم دست داد معاینه کردن فهمیدن نصف جفت جا گذاشتن چون وقت نبود ممکن بود برم کما سریع کوتاژ دستی کردن کوتاژ دستی دردش دوبرابر زایمان طبیعیه بلایی سرم اومد تا زندم یادم نمیره بعد اینکه جفت خارج کردن بین هوشیاری بیداری بود تمام بدنم یخ کرد خود پرستارا گفتن معجزه شده برگشتی نرفتی کما بعضی شبها یادم میفته دوباره حالت گیجی خفگی بهم دست میده واقعا زایمان وحشتناکی بود
من تو چهل هفته بودم ولی اصلا درد نداشتم دکتر گفت تا دو شنبه درد نداشتی بیا بستری شو، پنج شنبه از صبح دلم میگرفت و ول میکرد ۸شب رفتم بیمارستان معاینه م کردن گفتن ۲سانتی و این درد اصلا درد زایمان نیس و بروو وفت داری هنوز و... تا رسیدم خونه دردام شددید شد کل شبو نخوابیدم فرداشم سعی میکردم یکمی راه برم از شدت خستگی ساعتای ۱۲ ظهر بود دراز کشیدم یهو دیدم خیس شدم و فهمیدم بله کیسه ابم پاره شد، خدا روشکر جمعه بود و خیابونا خلوت رسیدم بیمارستان دوباره معاینه کردن و اینا رفتم مستقیم برا زایمان ساعت ۲دخترم بدنیا اومد
من ۳۹ هفته دردم شروع شد دو روز کامل درد خوردم بعد بیست ساعت درد زایمان طبیعی کشیدم و مردم و زنده شدم و در آخر زیباترین هدیه خدا دختر نازم به روش سزارین دنیا اومد و موقع عمل متوجه شدن که من دهانه رحمم استخوانی بوده و اصلا نمیتونستم طبیعی زایمان کنم🤦
کون گشاد دل غمگینو خوب اومدی دوست داشتممنم اینجوریم🤣🤣🤣
من میخواستم طبیعی بیارم کلی پیاده روی و پله نوزدی کردم ماه آخر. ۳۹ هفته تمام بودم که احساس کردم حرکات جنین کم شده درد و اینا نداشتم دو روز قبلش هم دکترم بودم که دکتر کفت یکم صربان قلبش پایینه برو آن اس تی بده که اون روز ان اس اتی خوب بود . و کلا ۱ سانت باز بودم .روزی که خوددم رفتم ان ای آتی بدم گفتن خوبه عالی نیست الانم میتونی زایمان کنی انتخاب با خودته .منم گفتم فوقش آمپول فشار میزنن و یکم درد میکشم ۱۲ ظهر بستری شدم آمپول فشار زدن و درد کشیدم تقریبا فول شدم اما بچه فقط خودشو میکشید بالا قسم میدادم غلط کردم بزارید برم سزارین شم نمیزاشتن ۱۱ شب دکتر گفت ببرید سزارین که بالاخره سز شدم و دخترم دنیا اومد بیهوش بودم هیچی نفهمیدم (بی حسی اثر نکرد)به هوشم که اومدم خسته بودم خوابم برد ۶ صبح بیدار شدم تو بخش بودم بچه کنارم رو تختش بود برداشتم بغل کروم خوب نگاش کردم یه استوری چند ثانیه ای گرفتم بعدش هم که اسرار که بیایید این سوند روباز کنید از تخت بیام پایین کخ بالاخره چند ساعت بعد بازش کردم راحت شدم و تمام بعدش اصلا درد و اینا نداشتم
من ۳۶ هفته و ۲ روز با انقباض و نشتی کیسه آب رفتم بیمارستان نزدیک که ویزیت بشم، متاسفانه همونجا زاییدم😔
من سزارین بود ان تی زده بود۲۶شهریور ولی من چون شوهرم ۱۶هم بدنیا اومده بود ۱۶هم زنگ زدم گفتم میخوامبیام گفتن ۷ اونجا باش دیگه حموم رفتم و خوشگل موشگل کردم و رفتم . دکتر گفت نذار معاینه ات کنن و بگو واژینیموس داری تابیام دیگه تا ۹ بهم سوند وصل کردن ک درد نداشت ولی حس افتضاحی داشت ک تو لوله باید دسشویی میکردی و آنژیوکت درد داشت ب دستم زدن ۹ دکترم رسید رفتم اتاق عمل آمپول بی حسی زدن ب کمرم ک اصلا نفهمیدم ده دقیقه بعدم بچمو دادن بغلم واقعا تو اتاق عمل عالی بود. دیگه کم کم دردام شروع شد تا ۴ الی۶ساعت خیلی دردای بدی داشتم بعد دیگه هی کم میشد.
چرا کسی پیشت نبود
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.