بچه ها من واقعا حس درماندگی دارم احساس میکنم تربیت بچم از دستم خارج شده شدیدا لجباز شده و من تا جایی که بتونم به خواسته هاش تن میدم میگم اقتضای سنشه اما بعضی وقتا واقعا باید جلوی کارشو بگیرم مثلا وقتی که تفنگ آبپاششو گرفته روبرو لامپ و تلویزیون مرتب داره میپاشه یا وقتی که گوشیم زنگ میخوره و یه نفر کار واجب داره پشت خط و من باید از دستش بگیرم یا مثلا وقتی که از نرده اای راه پله میخواد سر بخوره بیاد پایین یا وقتی یخ پارچ آب میخواد خالی کنه رو فرش یا وقتی که میخواد از شلنگ دسشویی آب بخوره و یا ماژیک بکشه روی فرش و بدنش و یا چاقو میگیره دستش و خییییییلی کارای دیگه میدونم که خیلی مواقع باید این چیزارو جلو دستش نذارم اما خیلی وقتا لجبازیش سر اینه که من قایم کردم و اون میخوادشون و جدیدا منو میزنه و یا هر چیزی دستشه پرت میکنه سمتم ماشالله دستشم خیلی سنگینه هر چی با مهربونی رفتار میکنم انگار نه انگار اخم و قهر و کم محلی میکنم هیچ دیروز یهو جلوش عصبی شدم گفتم دیگه از خونه میرم من مریض شدم میرم بیمارستان تنها میمونی خیلی ترسید و گریه کرد ولی مطمئنا اصلا روش خوبی نبوده کلمه کثافتم جدیدا نمیدونم از کجا یاد گرفته مرتب میگه عکس العملم نشون نمیدم باز تکرار میکنه بخدا خجالت میکشم نکنه جایی بگه خسته شدم شما بگین چجوری رفتار کنم در برابرش😒😒حالا بیرون ببرمش انقدر با ادب رفتار میکنه سلام و احوالپرسی و تشکرش همه دوسش دارن نونوایی میره کلی تحویلش میگیرن بس که با شخصیت رفتار میکنه🤣

تصویر
۱۶ پاسخ

توی این سن بچه هالجبازمیشن

😔😔😔

دقیقا پسر منم همینه دیگه سه روز پیش طاقتم تموم شد وازطرفی باردارم هستم دیگه واقعا کشش نداشتم حسابی دعواش کردم و با اینکه تا این سن شاید کلا دو دفعه اونم خیلی آروم به پاش زده بودم ولی سه روز پیش حسابی دعواش کردم و چندتا محکم به پاهاش زدم و با اعصبانیت گفتم تا وقتی جیغ و داد و گریه کنی اوضاع همینه دیگه خسته شدم دیگه با ناز و ادات بازی نمیکنم و منم مثل خودت سرت داد میزنم و حتی میزنمت ، حالا که سه روزه گوش شیطون کر خیلی خیلی خیلی بهتر شده و هی میگه مامان من الکی گریه نکنم جیغ نزنم داد نزنم تو دعوام نمیکنی ؟ میگم نه ، چون کم پیش میاد دعوای جدی کنم باهاش اینجور وقتا یه کم تاثیر داره روش

اینا همه اقتضا سن هست ولی خوب باید خانه بازی و پارک و کلاس ببری که سرگرم باشه و با بچه های هم سن و سال خودش بازی کنه

پسرمنم همينه ديگه کم مییارم

والا پسر من اینجوری بیرونم برم کوفتم میشه جیغ اسباب بازی بقیه میگیره پیشمون میشم از بیرون اومدنم

من ک رو اوردم ب مشاور چون پسر من هم همه اینایی ک میگید داره و من واقعا کشش ندارم دیگه دیروز جلسه اشنایی بود و گفت با خمیربازی و رنگ انگشتی و گل رس سرگرمش کنم جلسه بعدیمون سه مهر

منم همه چیز های خطرناک جمع کردم الان کوچولوت تا 3سال و نیم تقریبا وحشتناک ترین اوج لجبازی رو داره

بچه من یه مدت منو میزد هرچی با زبون خوش میگفتم منو باباشو میزد
چندین بار جلو جمع اینکارو کرد همه گفتن واییی بچه من فلان سنسه هنوز جرات نکرده منو بزنه . یکبار تو خونه خودمون منو زد منم جنان زدم رو دستش ک شوکه شد . با جددددیت تمام گفتم حق نداری منو باباتو بزنی . دیگه اصلا دست بلند نکرد . بخدا من اصلا خیلییی کم پیش بیاد بزنمش ولی مجبور بودم این روش فقط جواب داد

طبیعیه اقتضای سنشه عزیزم

ولی در رابطه با بعضی از چیزایی که میگی مثل پرتاپ کردن جیغ زدن اینا رو بچه های مام دارن باید به کم برسونینش ببین مثلا برای پرتاپ کردن بیا یک بازی براش انجام بده توپ رو پرتاب کنه به سطل برای هیچ خواسته ایش هیچی اکر باگریه بود یا به زور مثلا خواست چاقو بگیره تن نده حتی اکر ساعت ها گریه کرد گوش کن باید تحمل کنی

بچه های 2تا5سال شدت لجبازی توشون خیلی زیاده عزیزم بیا دوره تکنیک های معجزه گر شرکت کن بهت معرفی کنم عالیه تکنیک هاش کلی چیز یاد میگیری هزینه اشم زیر 500تومن هست فکر کنم 300اینا باشه من خودم شرکت کردم عالی بود خواستی بیا خصوصی بهت معرفی کنم

همون اقتضای سنشونه
کم کم بهتر میشن

بچه منم همینجوری شده

عزیزم برو خدارو شکر کن الان تواین سن داره لجبازی میکنه دخترمن از۱۸ماهگی تماااام این کاراییکه میگیو انجام میداد، بخدا پیرم کرد
دم به دقه هم گریه های وحشتناک که بریم دَدَ 😫😫😫

وای وای پس یکی مثل من پیدا شد به همه اینایی که گفتی جیغ کشیدنم اضافه کن تازه من باردارم هستم بخدا خسته شدم دیگه شده سوهان روح من نمیدونم چه کنم بی محلی میکنم جواب نمیده دعواش میکنم جواب نمیده با مهربونی حرف میزنم جواب نمیده هررررر کاری میکنم یه داستان از توش در میاره واقعا پسر داشتن خیلی سخته واقعا سخته

سوال های مرتبط

مامان امیرسامان مامان امیرسامان ۲ سالگی
دوستان طرز رفتار با یه بچه به شدت بیش فعال چجوریه؟جایی آموزشی چیزی هست؟دارم روانی میشم دو روز دیگه باید برم تیمارستان دیگه قلبم درد می‌کنه از شدت کار هاش،میترسم اون هم روانی بشه از بس بهش میگم این کار ها خطرناکه نکن فلان کار و بکن،کوچیکترین کارش اینه که حتی در حد پنج ثانیه نمیتونه ثابت وایسه،در یخچالمون کنده،روزی سه چهار بار ضربه میخوره همه اش داره میدویه هر کاری میکنم نمیتونم پای سفره بشونمش،یه بازار نمیتونم باهاش برم تو هر مغازه ای میرم باید خرابکاری کنه،به زور دستش میگیرم تا ولش کنم میدوئه سمت جاده ،خیلی تحمل میکنم سرش داد نزنم،ولی دو سه روزه شدت کار هاش بیشتر شده من هم آدمم یه حدی داره صبرم،سرش داد میزنم از قلبم تیر می‌کشه تا تو سرم میخواد بترکه ،از ساعت هشت صبح بیداره تا ساعت دو شب به زور باید بخوابه،بیرون میبرم هر کاری میکنم خسته نمیشه که خودش بخوابه،اگه مشاوری چیزی هست بهم بگین لطفاً نمی‌خوام آینده اش خراب بشه با کارهام
مامان گل پسر مامان گل پسر ۵ سالگی
سلام دوستان خوبین
واقعا من دیگه نمیکشم از دست پسرم صبح ساعت ۷ که بیدار میشه تا ۹-۱۰ فقط فقط اذیت میکنه فقط بهونه میگیره وفقط کفرمنو درمیاره اعصاب برام نزاشته هیچ به حرفم گوش نمیدع خیلی خیلی شیطون شدع حرفای زشت میزنه میگم نگو بدتر تکرار میکنه چن باز زدمش بلکه دیگه ندع بدتر میکنه دیگه نمیکشم بخدا داغونم از دست یا باید گوشی دستش باشه یا تا میتونه اذیت کنه درکمدا بازی میکنه لباسا میریزه بیرون دریخچال باز میکنه تلوزیونو هی خاموش روشن میکنه اخه من چیکارش کنم دم اذان میخاستم نماز بخونم اینقدر ورجه وورجه کرد نفهمیدم چی گفتم مدام میخاد بیرون باشه همش لباساشو خیس میکنه گریه که عوض کن حتا یه قطره اب بریزه رو لباسش باید عوض کنم وگرن گریه گریه مغز داره از دست کاراش سوت میکنه حبوبات رو میاره میرزه تو خونه یه ثانیه من نمتونم نفس راحت بکشم مامان اب مامان اب الکی میگه اب میارم یه قلوپ میخوره بقیه شو میریزه تو خونه یا کلا میگه دستشویی دستشویی واقعا کم اوردم با اسباب بازیاش بازی نمکنه تلوزیون نگاه نمکنه با وسایل برقی کار داره فقط هرلباسی که خودش انتخاب میکنه باید بپوشه هرچی میگم این لباسه نوعه داره کوچیک میشه بپوش گریه که نمخوام واقعا نمیدونم چیکار کنم شما اگه تجربه چیزی دارین منو راهنمایی کنید چیکار کنم اگه پیچ درمورد تربیت صحیح فرزند داریم برام ایدی شو بزارید ممنون از پاسخ گویی تون