۱۴ پاسخ

هیدروسفالی چیه عزیزم

بسپار به خدا واقعا گریم گرفت خدا بچه هاتو سالم بهت ببخشه

خدا بزرگه عزیزم اون قل دیگه سالمه؟

عزیزم علایمش چی بود؟

چرا اینطوری شد پس

این همون قل ای هست که گفتی حالش بده ؟غصه نخور تو چیکار کنی کار خداست وگرنه کی دوست داره زود زایمان کنه هم خودش عذاب بکشه هم بچه اش انشالله هرچی خیر هست همون بشه براتون

قربون دل مهربونت مامان مهربون.به خدا تو خونه همش به فکرتم.

عزیزم بحق فاطمه زهرا از خدامیخوام نی نی هات زودبیان بغلت صحیح وسالم خدابهت معجزشونشون بده

قربون دلت عزیزم چرا از خودت بدت بیاد تو یه مادری باید قوی باشی اگه نمیتونی ادای قوی بودن در بیار ما الان حامی بچه بی پناه هستیم اونا مادر قوی میخان آن شاءالله بچت زود خوب شه

مگه داخل سنو بهتون نگفته بودن

چی شد این طوری شد یهویی شد دیگه خوب نمیشه یعنی

الهی بمیرم چرا تو چیکارکنی خواهر

یعنی سرش آب آورده

عزیزم این چه حرفیه که میزنی چرا خودتو عذاب میدی انشاءالله بحق این شبای عزیز خدا شفاش میده سالم و سلامت میاد تو بغلت

سوال های مرتبط

مامان سپهر مامان سپهر ۳ ماهگی
تجربه زایمان پارت هشتم
وقتی به هوش اومدم تو ریکاوری بودم.همین که چشمام باز شد پرستارو صدا زدم.تا اومد گفتم بچم چطوره؟گفت خوبه خداروشکر وقتی به دنیا اومد گریه کرد.همین یعنی حالش خوبه.اینو که گفت دوباره چشمام رفت.دردم زیاد بود ولی انقدر فکرم پیش بچم بود که هیچی متوجه نبودم.گفتم میشه بهم پمپ درد بزنید؟گفتن الان میگیم همسرت بگیره بیاره.خلاصه پمپ درد و زدن و منو بردن تو اتاق.وارد اتاق شدم دیدم همسرم اتاق وی ای پی گرفته پر از بادکنک.ولی بچه‌ایی در کار نیس.بچه کجاست؟تو ان ای سیو بستریه😭😭😭😭دلم شکست.شروع کردم به گریه کردن.انقدر بهم شک وارد شده بود که بیدار میشدم گریه میکردم دوباره از هوش میرفتم.رسیدگی پرستارا اونجا بی نظیر بود.از طرفی هی به من میگفتن درد نداری؟داشتم ولی مهم نبود برام.تا اینکه صبح شد و دکترم اومد بالاسرم.گفت شهرزاد فقط یه کلمه بهت بگم که خدا بهت رحم کرد.یه قطره آب دور بچه‌ت نبود وقتی به دنیا اومد.کیسه آب خشک خشک بود.ولی بهت قول میدم بچه‌ت زود خوب میشه میبریش از اینجا.گفتم خانم دکتر چرا اینجوری شد؟گفت واقعا منم تو شکم.ولی هییییییچ دلیلی بجز هوا نمیتونم براش پیدا کنم چون تو همه چیزت عالی و نرمال بود.خلاصه گفتم میخوام برم بچمو ببینم.منو بردن ان ای سیو الهی بمیرم یه کلاه سرش بود و رو صورتش اکسیژن.دکتر نوزادان گفت یه هفته خیلی بحرانی خواهد داشت فقط دعا کنید واسش.
اینم از تجربه زایمان من.اگر دوست دارید تجربه ۳ هفته بستری ان ای سیو رو هم واستو بنویسم.الانم بچم خونست خداروشکر ولی باتوجه به اینکه ۱ کیلو و نیم به دنیا اومد خیلی نگهداری ازش سخت و پر از چالشه.فقط نیاز دارم به دعاهاتون.من سختی‌های زیادی کشیدم تو این یکماه و به اندازه ۱۰ سال پیر شدم.