مامانا من از اول شهریور تا همین الان بخدا روز نبوده گریه نکنم از همه طرف بهم فشار میاد هیچکس مراعات حالمو نمیکنه هیچکس یه لیوان آب دستم نمیده خودمم حساس شدم نمیدونم چیکار کنم خداروشکر بچم تکوناش خوبه وزن و همه جیزش خوبه ولی نگرانشم از طرفی هرکار میکنم از قرآن گرفته تا هرچی باز آروم نمیشم . دلم داره میترکه همه باردار میشن شکمشون گرد میشه ناز میکنن استراحت میکنن من تازه هیکلم یه کم شبیه باردارها شده شکمم زده بیرون اما انقدر حرص و جوش میخورم نه کسی هوامو داره نه نازمو میکشه. گاهی پشیمون میشم از بچه دار شدن

عزیزم تو این زمونه از کسی نمیشه انتظار داشت هممون گاهی دلمون میگیره ولی خودمون خواستیم ی موجود کوچولو رو به این دنیا بیاریم پس بهتره روحیه تو حفظ کنی چون نینی ت هم ناراحت میشه

چ حسایی داری ؟

عزیزم من داره دیگه کم کم هشتم تموم میشه هنوز مادرم رنگ خونه ی منوندیده فقط همسرم هست دیگه کسیوندارم

والا به ما هم کسی کمک نمیکنه
همه کارارو خودمون میکنیم

آخی حساس شدی عزیزم این رفتار وحسین که داری طبیعیه

اگه از کسی انتظار نداشته باشی همه چی خووب پیش میره عزیزم,سخت هست ولی غیرممکن نیست

عزیزم شوهرت چه می‌کنه پس؟

,,😞😞

عزیزم الان هیچکس وظیفه نداره کار خاصی بکنه
فقط همسرت وظیفشه
وگرنه هممون بارداریم منم جز شوهرم هیچکس کاری نمیکنه ،نیازی هم نیست اصلا
حتی سرکارم میرم

ناراحت نباش عزیزم . با دوستات وقت بگذرون . به خدا ما هم ناز کش نداشتیم .
همههه کارای خونرو خودم میکردم از شستن سرویس بهداشتی با جرم گیر بگیررررر تا وایتکس کاری و هر چی که فکرشو کنی . کارای خونمو با بچه بزرگمو میکردم به این امید که عصر با دخترم بریم بیرون یا با دوستامون یه ساعت بریم پارک بشینیم به تعریف کردن و خندیدن .