خانما شما صبح تا شب چ بازی های با بچه هاتون میکنین چیکار میکنین اصلا کایان من خیلی وابسته منع حتی حق دستشویی رفتن و بلند شدن ندارم گریه جیغ منم بیشتر وقتا میژارم گریه کنه کارامو میرسم خیلی اذیت میشم کلا وابستگی ب منو شوهرم داره بغل هیچکس نمیره حتی مادرشوعرم بزور میگرتش فقط با مادرم خوبه ک بغل منم نمیاد ببیننش ..انقد اذیتم می‌کنه کارام میمیمونه بچه مظلوم و خجالتی هست با کسی کاری ندارع اصلا فقط چون وابسته منه کاری نمیتونم کنم اعصابم بهم میریزع من خیلی عصبی ام سریع سرش داد میزنم الان رو پام بود نمیخوابید دعواش کردم گذاشتم پایین پاشو گذاشت رو پام برنامه کودک میدید گاهی وقتا دلم میسوزه براش ک مادرش منم اصلا کنترل اعصاب ندارم نمیدونم چجوری اصلا تربیتش کنم وقتی خودم تربیتم هنوز مشگل داره و ی آدم پرخاشگرم بخاطر شرایطم خیلی اذیت شدم من از روز زایمان تنهام وخیلی اذیت شدم بخیه هام عفونت کرده هنوز درد دارم سر همینا بیشتر اذیت شدم

تصویر
۱۶ پاسخ

بنظرم کار خونه در حدی ک زنده بمونید انجام بده
ببرش تو اشپزخونه یه کابینت براش باز کن بریزه بیرون
همه ش باهاش حرف بزن که بدونه هستی تو خونه حتی اگر نمیبینتت
به هسچ عنوان تو اتاق دیگه یه ثانیه هم تنهاش نزار
اینجوری اضطراب جدایی کم میشه
دالی بازی زیاد باهاش بازی
بازی ک وسیله ای رو زیر پتو یا چیزی قایم کنی بعد پیدا کنید زیاد بازی کن اینجوری میفهمه اگر چیزی نمیبینه هست و و جود داره
اون وقتی تو رو نمیبینه توی وجودت شک میکنه، گریه ش از ترسه

عزیز دل همه ی اینا طبیعیه و کوچولوت تو‌سن اضطراب جدایی هست
ما هم همینطوریم ولی خب چاره ای نیس و باید سعی کنیم صبور باشیم

مامانا گروه چت کی میخاد توی روبیکا شماره بده ادش کنم

مامانا گروه چت کی میخاد براش بفرستم آیدی روبیکاشو برام بفرسته تا عضوش کنم

عزیزم طبیعیه همه بچه ها الان همینن
مادرا هم همینن
خسته میشیم کلافه میشیم
یه روز صبح که بیدار شدی با خودت بلند بگو امروز حق داد زدن نداری و سعی کن اون روز انجامش بدی وقتی خودت سعی میکنی آروم باشی میبینی که اوضاع بچه هم خیلی بهتره اتفاقا و گریه هاش و بهونه هاش کمتر
کم کم میبینی که خیلی بهتر شدی
شاید خنده دار باشه ولی واقعا تاثیر گذاره انجام بده

مامانا کیا حاضرن گروه بزنیم تو روبیکا

اقتضای سنشونه الان اضطراب جداییشون تازه یکی دوماهه شروع شده هرچقدل بیشتر دل به دلش بدی بعد ها کمتر اذیت میشی و برعکس

عزیزم واقعا داری راجع به بچه ده ماهه صحبت میکنی؟؟

درخواست میدی

چقدر حرفات آشناست
منم دقیقا همین حسا رو دارم
هیچ کاری ازم برنمیاد
هر روز خسته ترم

بچه های ما هم همینطورین بعدشم شما هیچ مشکل تربیتی نداری منم مثل شما بعضی وقتا اعصابم خرد میشه سرش داد میزنم بعدش عذاب وجدان میگیرم

پسر منم وابسته هست منم مث شما بعد زایمان تنها بودم و افسرده ولی از یه زمانی اولویت شد پسرم خیلی وقتا تا شب خونه بهم ریخته ظرفا کثیف ولی آخر شب میشورم وقتی خوابید فقط ب اطرافیانم تاکید کردم بدون زنگ زدن مهمونی نیان و الان دیگه خیلی کم عصبانی میشم

کامل درکت میکنم ما هم خیلی عصبی میشم مخصوصا وقتی پریودم و دست تنهام

بچه منم مثل پسر شما هست تازه من دوقلو دارم دوتاشوم وابسته منن و ازم جدا نمیشن تا به کارام برسم یه دسشویی نمیتونم برم انقد که جیغ میزنن و گریه میکنن یا پشت سرم میان دیگه خودمم عصابم خورد میشه

اشتباهه اینه که میخوای تربیتش کنی هرجور رفتار کنی همون و برداشت میکنی پس اول از خودت شروع کن سعی کن اروم باشی اگر گریه میکنه دور میشی چون مضطرب میشه شما امنیتشی درکنار شما آرومه داد زدن جز اینکه داری عصبیش میکنی هیچ کاری نمیکنی اروم باش با ارامش و محبت

انگار من نوشتم

سوال های مرتبط

مامان دخترکم مامان دخترکم ۱۲ ماهگی
خانوما یه سوال
به بچه دوم فکر میکنید؟؟؟؟
من فکر میکنم تا ۱۰ سال دیگه هم دومی و نیارم
خیلی اذیت شدم سر دخترم !!!
از خانواده ام دورم همه چیز بچه گردن خودمه ب هیچ وجه کمکی ندارم تا حموم بخام برم با بدبختی میرم دخترمم خیلی وابسته مه ..از همه چیز زندگی عقب موندم قبلاً میرفتم کلاس های مختلف الان دیگه هیچی
از وقتی دخترم دنیا اومده آرایشگاه فقط دو بار رفتم مجبورم خودم صورتمو اصلاح کنم دوست دارم موهامو رنگ بزارم ولی نمیتونم دخترم پیش کسی نمی‌مونه حتی باباش💔💔
چند وقته میخام برم لباس بخرم نتونستم میخام برم بگردم لباسی ک دوست دارم و پیدا کنم با بچه نمیشه یکم بیشتر طول می‌کشه شروع می‌کنه نق زدن
الان چند وقته میخایم بریم گردش و تفریح نمی‌تونیم کلا خونه نشین شدم 🥲🥲
یه اخلاق مزخرفی هم دارم ک خیلی حساسم رو بچه میگم اصلا نباید گریه کنه و اذیت کنه
ولی خب خدایی دخترم اذیت کاره هنوزم ک ۱۰ ماهشه دیگه شب ها تا صبح ۲۰ بار بیدار میشه و گریه می‌کنه 💔
واقعا نمیتونم ب بچه دوم فکر کنم همسرمم میگه تا چند ساللل دیگه بچه نمیخام
ولی باز دلم واسه تنهایی دخترم میسوزه واااای من چه غلطی کنم واقعاااااا
مامان کارن👼 مامان کارن👼 ۱۷ ماهگی
سلام مادرا خیلی خسته و کلافم
هرکاری میکنم هرجا میرم مثل شستن ظرف و آشپزی و...همش بهم میچسبه و نق میزنه یا گریه میکنه اصلا خودش بازی نمیکنه من نمیدونم چی میخواد منم گاهی وقتا عصبی میشم سرش داد میزنم بعد خودم پشیمون میشم😔
گاهی وقتا موقع خوابوندنش مکافات دارم گریه میکنه و میخواد در بره بزور میگیرمش با اونی ک خیلی خوابش میاد
جدیدا هم خیلی بهونه گیر شده هرچیزی رو میخواد یا ازش میگیری غش میکنه مجبور میشم بهش بدم
دوست ندارم با گریه به خواسته هاش برسه براش تبدیل ب عادت میشه
غذاهم ک نمیخوره😔
موقع لباس پوشیدن و پوشک گرفتن هم گریه و فرار بزور میگیرمش دیگه همه انرژیم میره
واقعا خسته شدم تحلیل رفتم همش خوابم میاد و بدنم درد میکنه
میگم چجوری تا شب تحمل کنم یا کی میشه شب بشه من بخوابم😔
بچه های شمام اینطورن؟ نمیذارن کاری انجام بدین؟
پسرم همش بازی میخواد همه چیم براش تکراری شده انگار از خونه خسته شده حالا همش بیرونیما پارک میبریمش خیلی دوست داره
همش فک میکنم میگم نکنه نتونم خوب تربیتش کنم درآینده واقعا چقدر سخته تربیت بچه
مادرایی ک چندتا بچه دارن چیکار میکنن چقدر حوصله و اعصاب دارن چقدر آدم آهنینن
دیگه از چی بگم بنالم🥺😔