شبتون بخیر 🥰
من بعد کلی ترس و استرسی که امروز واسم پیش آمد .
الان آمدم گهواره یکم باهم حرف بزنیم اینجا آروم میشم🤭
میگم دیارا جدیدن خیلی شلوغی و خراب کاری میکنه امشب مهمونی بودیم اصن نتونستم شام بخورم همش غذا اینارو می‌ریخت دوتا لیوان برداشته بود میزد به میز تلوزیون آب می‌ریخت زمین همش در حال جیغ زدن بود .
خیلی خجالت میکشیدم اصن هم سرگرم نمیشد با هیچی از اخرم یه دونه لیوان و شکست 🥲
نمیدونم تو اون شرایط باید چیکار کنم ؟؟

محل روترک میکردی می گفتی زنگ بزنن پلیس 🤣

هم دردیم خواهر،پسرم یه دقیقه بند نمیشه،اومدم خونه بابام ازبس خرابکاری می‌کنه مجبور میشم بیام تو یه اتاق درم قفل کنم،تا الان کلی خسارت زده،دوتا شارژر،ابجیمو سوکتشو شکونده،اون روز یه لیوان و یه بشقاب خونه آبجیم شکوند،سیم کیسه آب گرمشونو خراب کرد،دیروز خونه بابام رفته بود یه پودر لباسشویی خالی کرده بود زمین،دور تا دور تلویزیون از دستش میز و صندلی چیدن که نندازه و ...

پسر من روزی ی لیوان نشکنه نمیشه .

مال منم همینه بقران دیونم کردن. مثلا بردمشون تو کوچه سرگرم بشن تا همین الان سه دست لباس عثض کردندهرکدوم بسک خودشونو کثیف کردندحیات به گند کشیدن زیرانداز کثیف کردن تا الان فقط داشتم میشستم. وحمومشون میکردم الان نوبت خودمه برم حموم بسک کثیف کاری دراوردن واذیتم کردن حس میکنم کم اوردم برادهمین کاراشون هیچ. جایی نمیتونم برم خجالت میکشم یا باید همش سرپا باشی بگی بکن نکن بشین نشین یاهم جایی نری همون نری بهتره

منم همینم نمی دونم چیکار باید کرد

از شوهرتم حساب نمیبره مثلا واگذار میکردی واسه لحظاتی بهش🤪