سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۲ ماهگی
سلام اومدم با تجربه زایمانم
۳۷ هفته و پنج روز بودم رفتم پیش دکترم برام معاینه لنگی و تحریکی انجام داد و گفت دهانه رحمت یه سانت بازه باز چند روز دیگه برو nst بگیر ،منم از همون شب دردام کم کم شروع شد و خودمم هر روز پیاده روی میکردم و کلی ورزش های بارداری رو انجام میدادم در طول یه هفته هم دوبار رفتم نوار قلب گرفتن و معاینه شدم اخرین بار گفتن شدم ۱/۵ تا ۳۸ هفته و ۵ روزم ک شد باز رفتم پیش دکتر گفت تقریبا شدی دوسانت ، منم گاهی وقتا همینجور ک خوابیده بودم تنگ نفس میشدم بهش گفتم نامه بیمارستان داد ک بستری شم به خاطر معاینه ها هم درد زایمانم شروع شده بود شب ساعت یازده رفتم بیمارستان nst گرفت دید انقباض دارم گفت بستری شو ولی گفتم میرم دردم ک زیاد شد میام رفتم خونه تا ساعت دو پیاده روی کردم بعد ک رفتم بخوابم دردم خیلی اذیتم میکرد نمیتونستم بخوابم یکمم صبر کردم ولی دیدم قابل تحمل نیست هر شیش هف دقیقه یبار میگرفت رفتم بیمارستان گفت یکی دوساعت دیگه هم پیاده روی با حالت رژه برو بعد بیا بستری شو دیگه از ساعت سه تا پنج و نیم پیاده کردم بعد با همون دهانه رحم دوسانت بستری شدم ولی گفت سر بچه اومده پایین دیگه آمپول فشار بهم وصل کردن و من دردام شدید تر میشد برام توپ هم آوردن و گفتن حالت چرخشی روش برم
مامان ساحل مامان ساحل ۱ ماهگی
(دو)
حرکت کرد ولی اروم ولی هم چنان انقباض منضم داشتم و دکتر گفت برو پیاده روی کن ساعت ۸ بیا اگ پیشرفت کردی بستری میشی منم رفتم پیاده روی کردم ولی تو پیاده روی دردم میگرفت و لی اروم یه ساعت پیاده روی کردم اومدم خونه استراحت کردم و یه دوش اب گرمم گرفتم و زیر دوش اسکات زدم دردم نمیوند یکم ورزش کردم اروم بازم هیچ. بعد رفتیم پیاده روی چون شام نخورده بودیم یه پیتزا و فلافل سفارش دادیم تا بریم یکم پیاده روی کنیم و بیایم ولی بعد اینک سفارش دادیم یکم دیگ پیاده روی کردیم پام و لگنم خیلی اومد درد برگشتم خونه تا اینا اماده شه بخوریم بریم بیمارستان بعد کارامون کردیم رفتیم خونه بابام اینا ک بابام ببره برسونمون بیمارستان ساک بچه و اینا برداشتیم و رفتیم بیمارستان گفت چیزی بخور بیا ان اس تی بگیرم ببینم حرکاتش خوب شده و اینک معاینت کنیم ببینیم تعقیری کردی یا نه رفتم ابمیوه و بستنی و اینا خوردم و رفتم ان استی گرفت دردام خیلی بیشتر شده بود تو دستگاه و بچه هم دوسه باری تکون خورد