خیلی دلم گرفته ازوقتیک بچه اومده شوهرم ازم دورشده جاشوبرده تویه اتاق جدامیخابه اصلاانگاربه من فکرنمیکنه بچمم ک همش نق میزنه توی اتاق جدادرومیبندموباپسرم تنهاییم بعدازبدنیااومدن پسرم حتی یبارم منوبغل نگرفته احساس میکنم یهو پشتم خالی شده چندباربهش گفتم تاکی میخای جدابخوابی انگارکه بادیواربودم حرف زدم خیلی حس تنهایی میکنم بچم ازیه طرف کلافم کرده

اه لعنت ب مردای نفهم
والا بجای اینکه از قبل تر بیشتر ابراز علاقه کنن حرف بزنن لال مونی میگیره

دوست خوبم مامان قوی و مهربون خب همسرامون حق دارن بخدا خسته میشن از صبح میرن سرکار برای ما برای خانواده اشون
سعی کن به چیزای قشنگ فکر کنی و افکار منفی از خودت دور کنی
نی نی قشنگت یه مامان شاد میخواددیاد نره خواهر خوبم🌹

من ازاول تشک دخترمو انداختم بغل رخت خواب خودمون درسته میخوابه ولی بازم نزدیکه و میبینه و میشنوه میفهمع شرایطو من ده روز خونه مامانم بودم داشتم دق میکردم ک کنارم نمیخوابه😑🤦‍♀️به نظرم توام همینکارو کن جاتونو یکی کن و پسرتم بغل دستتون بخوابون

اشکالی نداره من که ۹ماه بارداریم رابطه نداشتم بعد تا۴۰روز زایمان کرده بودم بعدش سینم عفونت کرد درگیراونم کلا یه ساله شوهرندیدم
ولی سعی کن بری سمتش نزارسردبشه

بچتو‌زودتر بخوابون
خودت برو پیش شوهرت
هرچند میدونم سخته
بچه‌داری سخته
شوهرباید درک کنه
من ک شوهرم نیست دوماهه میاد ی سرمیزنه ومیره سرکار
بچم اصلن نمیشناسش

شوهر منم جدا از ما میخوابه ☹️

خیلی سخته ما اصلا جدا نبودیم خودشم بیدار میمونه وقتایی ک بچه خیلی لج میگیره.ولی خب برای هم اصلا وقت نداریم هر چی هست و نیست واس بچست

مام جامون جداس حتی رابطه هم هنوز نداریم اما همسرم خیلی محبت میکنه بغلم میکنه حتی برا ۱ دقیقه اخره شب که بچه میخابه بوسم میکنه بعدم هرکدوم جدا میخابیم 🤣🤣🤣

اخه همسرامونم گناه دارن باید فردا برن سره کار اگر خوابشون بیاد حواسشون جمع نباشه سره کار بلایی سرش بیاد چی؟ شمام حق داری حالا کنارت نخوابه شب که اومد میتونه بوست کنه تشکر کنه یه چایی کناره هم بخورید

شوهر منم همینطور شده یچی ام میگم میگه صبح سرکار دارم نمیتونم که اونجوری صبح بیدار شم