۱۰ پاسخ

عزیزم‌چ اصراریه ک جدابخابونیش بالاخره جدا میشن تا وقت هست پیش‌خودت بخابونش من اصلا طاقات نیمارم‌تاصبح ده بار بچه هامو نکاه میکنم پوشکم بزار امادگیشو پیدا کنه عجله نکن

ترک پوشک یک ساله انجام شده کاملا
فعلا پیش منمیخوابه با فاصله یکم

دقیقا مثل خودتم
جای خوابش رو جدا کرده بودم این پروسه پوشک باعث شد مجدد اومد پیشم اما یکی از مادرهای گهواره مطلبی گذاشت ک من نظرم عوض شد و میخوام بزرگتر شد جداش کنم
من اشتباهم پروسه ترک پوشک بوده ک تا الان موفق نبودم و خودم کردم ک لعنت بر خودم باد
گاهی میگم اصلا مادر خوبی نیستم،لایقش نبودم😭😭😭

سلام گلم برا پوشک فقط آرامش و پشتکار عصبانیت بچه عقب گرد می کنه این تجربه خودم 2سالگی کاملاً یاد گرفت چند بار خطا داشت کتکش زدم 😓😓دیگه نگفت با تمام تلاشم وجودم راه روشم عوض کردم بعد یک سال موفق شدم برا خواب هم من باش رو تخت پسرم هم توهمون اتاق می خوابه تشک می‌اندازم زمین میخوابه منم بابت بلا های که سر پسرم آوردم برا پوشک غذا نخوردن خیلی عذاب وجدان دارم اما خیلی زود جلو خودم گرفتم وبهتر شدم انشاالله شما هم با ی کم صبر و حوصله موفق بشی

حالا برا پوشکش سعی کن با آرامش بگیریش ولی اتاق ک اجباری نیست...منم پسرمو جدا نکردم ... ب وقتش خودش مستقل میشه ...

منم تو یه شهر غریبم ، واقعا شده همدمم ، مخصوصا وقتی باهاش میرم بیرون و کل مسیر با هم حرف میزنیم
خداروشکر پوشک گرفتن و جدا خوابیدنش اوکیه اما پارسال سر پستونک خیلی اذیت شدم تا ازش بگیرم بعدشم اشتباه کردم اجازه دادم با میمی بازی کنه ، ترک این دوتا خیلی اذیتم کرد

پوشکشو که ۱ سال و ۷ ماهگی گرفتم .البته خودش دیکه نخاست..جاشم نخاستم که جدا کنم .بهترین زمانش نوزادیه که من میترسیدم خدای نکرده چیزیش بشه و نفهمم ..الان تو این سن دیره چون خودشون ترس جدایی دارن ..میزارم هر وقت خودش خاست جداش میکنم چه اصراریه خب ..انقد برن اتاقاشون و دیگه روزی ده دیقه ام نبینیمشون ..من از الان دلم تنگ میشه

۲ ماه کامل طول کشید تا از پروسه پوشک گذشتیم، هنوز برای جدا کردن جاش تلاشی نکردم،ولی برای پستونک هنوز موفق نشدم و برام شده کابوس، اگر پستونک نباشه نمیخوابه😞

دخترمن بزور میره دسشویی گاهی التماسش میکنم برو ومیگه ندارم بعدازساعتهاا.بعد یهو ببینی چون دیرشده میریزه توشورتش و توخونه و بحدی عصبی میشم ک میزنمش خب بچه من ک دارم میگم خودمومیکشم ک وقت دسشوییته تو چطور نمیفهمی ک جیش داری میفهمی ولی چرانمیخای بری میدونی ک اینجوری میشه... بعدخودمو سرزنش میکنم خلاصه ک ماجرا داریم.
براجای خوابشم دوسه شب تو اتاقش خوابوندم نصفشب باگریه پامیشد شوهرمم خواب سبکه بدخواب میشد صب میخاس بره سرکار خوابش میگرفت و اذیت میشد دیگ بیخیال شدیم

مامان بودن درسته شیرینه ولی خیلی سخته همیشه هم عذاب وجدان داریم!منم نتونستم جدا کنم جاشو ولی پوشک خودش همکاری کرد دو سالگی گرفتم

سوال های مرتبط

مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۳ سالگی
مامانا لطفاً راهنمایی کنید چیکار کنم من تقریبا دو ماهه دخترم رو از پوشک گرفتم اوایل خیلی خوب بود همکاری می‌کرد جیششو میگفت اما الان یه مدته من حواسم نباشه ببرم حتما خودشو خیس میکنه. هر چقد باهاش حرف میزنم انگار نه انگار بعضی روزا قشنگ میگه جیش اما خیلی وقتا نمیگه خونمو کلا تمیز کرده بودم دوباره فرشام نجس شدن. واقعا نمیدونم چیکار کنم شوهرمم گیر داده میگه دوباره پوشک کن بچه آمادگی نداره و از این حرفا اما من نمیخوام اصلا اینم بگم شبام پوشک میکنم چون اگه نکنم حتما خیس میکنه خودشو. چون پوشکش کاملا خیس، و سنگین میشه اینم بگم شبا تا کامل می‌خوابه چن بار میبرم دستشویی اما بازم جیش، میکنه.. واقعا نمیدونم چیکار کنم درمونده شدم. بخدا عصابم نمی‌کشه. اینم بگم متأسفانه دخترم شلی عضلات داره. ینی اصلا نمیتونه حالت دستشویی بشینه. از پله بره بالا بیاد پایین. بپر بپر کنه یا بدوه. هیچکدوم رو انجام نمیده کار درمان میگفت باید اینا همه حل بشه که دخترتون کامل دستشویی یاد بگیره. که این امر با وضعی که دخترم داره ممکنه تا 5 سالگی طول بکشه. اونام میگن نباید میگرفتی. باید پوشک کنی بهش فشار نیاد. اما من نمیخوام پوشک کنم اصلا میگم زود به زود میبرم. اشکال نداره شما بودید چیکار می‌کردید دوباره پوشک می‌کردید. من به هيچ وجه نمیخوام این کارو کنم ولی شوهرم واقعا عصابم برام نزاشته میگه به بچه فشار میاری 😒😒😒😮‍💨
مامان asemon مامان asemon ۴ سالگی
بچه که بودم، وقتی میدیدم مادرم تو روضه ها چادرش رو میکشه سرش و اشک میریزه، با خودم فکر میکردم چه‌جوری گریه‌ش میگیره اخه؟ با یه داستان تکراری؟ که هزااار بار شنیده؟که چه طور میشه ادم اینطور زجه بزنه برای کسی که ندیده؟
امروز منم یه مادرم.
مادری که یه سه ساله کنارش داره و یه شیر خواره تو بغلش🥀
امروز من بیشتر از هر وقتی دلم میشکنه تو روضه‌ی حسین.
امروز بیشتر از هر وقت دیگه‌ای، قلبم مچاله میشه از تشنگی لبان علی اصغر. که نگاه پسرکم میکنم و بی قراری میبینم وقتی دنبال شیر میگرده. که زجه و اشک میبینم وقتی لباش خشک میشه. که قلبم میسوزه وقتی که گشنه خوابش میبره.
امروز بیشتر از هر وقت دیگه‌ای میفهمم پدر برای دختر سه ساله چیه.
که وقتی دخترکم بعد از چند روز دوری عکس پدرش رو بغل میکنه و باهاش حرف میزنه چه دردی داره.
امروز وقتی مداح میگه میتونی یه ساعت به بچه‌ت شیر ندی؟ قلبم میره که اگه گریه کنه چی؟ اگه گشنه بشه؟ امروز بیشتر از هر وقتی میفهمم چه دردی داره مادر بودن. مخصوصا تو کربلای حسین.


پ.ن۱:قبول باشه عزاداری هاتون. اگه لایق بودیم مارو هم دعا کنین.
پ.ن۲:امشب بعد از حدود ۲۰ روز اومدم گهواره. فضا برام غریب شده😅
انشالله که ایام به کامتون بوده این چند وقت.
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
قدر مجرد بودن رو الان بهتر می دونم مجردی رو بیشتر دوست داشتم چون دغدغه ای تو زندگیم نداشتم برام مسایل زندگی مامان و بابام و مشکلاتشون مهم نبود تو عالم خودم بودم مسیولیتی هم نداشتم موقعیت الانم رو دوست ندارم چون هیچکس هیچکس حتی همسرم که تو تمام مشکلات و سختی های زندگی کنارم بوده هم درکم نمی کنه به هیچ عنوان چرا چون من حق ندارم هیچوقت خسته بشم حق ندارم خسته باشم از مادربودن حق ندارم یه بار داد بزنم بداخلاق باشم چرا چون مادرم 😥😭گناه من چیه که صفر تا صد مسیولیت خونه و زندگی و بزرگ کردن بچه هام با منه شوهرم هیچ دخالتی نداشته تو این چند سال یه بار برا محض رضای خدا نگفته زن دستت درد نکنه از این بار زندگی رو دوشته تمام اون زمانایی که بچه هام به شدت مریض میشدن و چند روز بستری بددن تو بیمارستان از پذیرش کردنشون تا مرخص کردنشون از شب زنده داری ها تا خوب خوب شدنشون با خودم بوده و هست الان چند روز دیگه باید درمانشون رو شروع کنم خوب کی می بره کی وقت میزاره خوب منه مادر کیه که روزی سه وعده هر وعده یک ساعت باید بشینه به بچه هاش غذا بده اون کی بود که نوزادیشون تا خوده صبح چندبار بلند میشد شیر میداد و پوشک عوض می کرد اینقدر روپاهاش تکونشون میداد که نه گردن داشت نه کمر این مرد بی وجدان چرا اون روزای سخت رو ندید اگه الان اعصابم ضعیفه حوصله ی بچه هامو ندارم دلیلش سختی های زیادیه که کشیدم و خودم یه تنه بزرگشون کردم چرا اینقدر این مرد باید بی وجدان باشه عوض دستت درد نکنه بشینه شکایت منو به خانوادم بکنه که این خانوم بچه هارو دعوا می کنه 🥺😭به خدا هیچکس هبچکس جز دوقلو دارها منو درک نمی کنه همه از من انتظار دارن بهترین مادر باشم🥺بعد تازه دیشب به من میگه دیگه حالم ازت بهم می خوره