میدونید من هیچوقت از این حجم از بابایی بودن پسرم ناراحت نشدم و همیشه هم خودم بیشتر سوق دادمش سمت باباش اما الان دیگه این بابایی بودنش داره برام دردسرساز میشه. وقتی تو خونه‌ایم سمت من میاد و بهم محبت میکنه و از دیدنم ذوق میکنه اما بیشتر سمت باباشه، اما توی جمع عملا انگار من نامادریشم و اصلااااا علتشو متوجه نمیشم!!! یکسره عین چسب میچسبه ب باباش و اگر همسرم یک لحظه کاری داشته باشه و بخواد بدتش ب من گریه میکنه و میچسبه بیشتر ب باباش و چنگ میگیره باباش و!!!
وقتایی هم ک ناآرومه اصلا و ابدا کنار من آروم نمیشه و فقط باید همسرم بگیرتش! مجدد تاکید میکنم توی جمع اینجوریه‌ها نه تو تنهایی.
من ب شخصه هیچوقت نه ناراحت میشم نه حسادت میکنم اما کار ب جایی رسیده ک مادرشوهرم همش میگه فقط باباشو دوس داره! یا خواهرشوهرم میگه کاش پسر منم اینجوری بود راحت بودم! یا بعد از اینکه یکی دو بار بهانه‌گیری کرده و از بغل پدرشوهرم گرفتمش و آروم نشده و مجبور شدم بدمش ب همسرم پدرشوهرم دیگه ب من نمیدتش و میگه بذار باباش بیاد بگیرتش وگرنه آروم نمیشه!
بعد همین الان ک منو مامانمو پسرم تنهاییم پسرم لحظه ب لحظه منو میبینه و شادی میکنه و میدوئه بغلم!!!
میشه بگید شما جای من بودید چکار میکردید با این اوضاع آبروبری؟

مارال جان اصلا مشکل از شما نیست و اونایی ک اینطوری میگن خیلی کارشون زشته و ببخشید ولی نهایت بیشعوریه
من نمیفهمم چه سودی میبرن ازین کارا?!
ببین تازه ایرمان خیلی خیلی از همون اولشم به من وابستست
اصلا بغل هیچ کس نمیرفت
حتی باباش
از وقتی ک حدودا ده یازده ماهش شد یکم با باباشم جور شده
معمولا میره بغلش
من خوشحالم ازین بابت چون اونم باباشه و حق داره از عشق بچش لذت ببره
اینم بگم بغل پدرشوهرم اینام نمیره ااگرم بره زود میخواد بیاد بغل خودم
ولی مثلا این مدتی ک همسرم نبود پدرشوهرم گاهی میومد خونمون
بعد رفته به مادرشوهرم گفته رفتم خونشون این بچه از شدت دلتنگی باباش از بغل من پایین نمیومده!!! جالبه حتی بغلش نرفت
یا حتی بهت بگم مامانو بابای خودمم نسبت به خودشون چنین چیزایی میگن
انگار همه دوس دارن بگن ک بچه بغل ما میاد و مارو بیشتر از مامانش میخواد
منم دیگه وقتی بغل همسرم باشه یا مثلا مامانو بابام اصلا نمیرم جلو بغلش کنم مگر که خودش دستاشو برام باز کنه!
ولی بهت بگم که کلا همیشه اطرافیان دوس دارن ازین مسایل سواستفاده کنن

پسرمن دیگه تو ماشین هم بغلم نمیاد بشدددت بابایی.فقط میگم کاش توماشین حداقل بغلم بیاد خطرناکه همش میشینه بغل باباش دراین حد🤷‍♀️😅فقط وقت خاب میاد پیش من فققط

عزیزم من با اشخاص سمی و نفهم و بیشعور قطع رابطه میکنم☺️

بزار هرچی دلشون میخواد بگن ...آریا کلا همیشه به من چسپیده ولی مهمونی یا مسافرت میریم اگه مامانم باشه به اون میچسپه یا شوهرم ....بعد همه میگن شیرخودتو نخورده واسه همین اصلا تو رو دوست نداره سمت همه میره جز خودت 🙂

پسر منم اینجوریه ، اونروز ظهر تو خونه ی مادر شوهرم گریه کرد شوهرمم میخواست بخوابه دید رایان گریه میکنه تو بغل منم اروم نمیشه گعت بابایی بیا بغلم دیگه نمیخوابم ، رایان رو گرفت ک ببره سرشو گرم کنه منم از فرصت استفاده کردم رفتم خوابیدم 😄😁
به حرف اطرافیان اهمیت نده ، بالاخره بچه ها مادراشونو خیلی میبینن خیالشون راحته ولی باباشونو کم میبینن دوست دارن وقتی هستن بغل بابا باشن

دقیقا دختر من

مارال جان بیشتر با پدرش وقت میگذرونه?
و اینکه نسبت به مامان و بابای خودتم همینطوریه و از بغلشون نمیاد بغلت?

اما مارال جان ببنظر من راجب این رفتار آروکو جان و اینکه چه ری اکشنی بهتره با یه مشاور صحبت کن که بهت کمک کنه
هیچ چیزی این وسط غیر طبیعی نیس قطعا
ولی بازم خوبه یه مشورت بگیری
و اینکه اگر یکم برای بازی کردن بیشتر باهاش وقت بگذرونی و بخندونیش این موضوع خیلی بهتر میشه

احتمالا پسرتون رو دادین با پدرش برن بیرون؟؟؟ من که نذاشتم همیشه بامن رفتیم بیرون. خیلی هم بهم وابسته هست... البته باباش میخواد ببره نمیذارم. فقط فقط وقتی دم در هستیم شوهرمو بدرقه میکنم از بغل باباش بغل من نمیادچون میدونه میرن بیرون... بچه ها بیرون دوست دارن. اگه باباش ببره میدونم بیشتر وابسته اون میشه

دختر منم دقیقا اینجوریه و بیرون همیشه بغل باباش هست حالا من بیشتر از این ناراحت میشم که کارهاشو من انجام میدم پوشک غذا شیر و لباس و ...ولی بیرون که می‌چسبه به باباش فک میکنن اون بزرگش میکنه مخصوصا ما که مثلا ۵،۶ ماه یه بار میریم پیش خانواده ها ..از طرفی خب خیلی جالب نیست مرد همش تو جمع با بچه بازی کنه

بچست دیگه، بیخیال باش، خانواده شوهر کلا خوششون میاد عروسو ناراحت کنن، بیخیالی طی کن مطمئن باش اینم یه دورست و میگذره

باز این خوبه ،پسر من مادرشوهرمو میبینه ذوق میکنه و صدا درمیاره و بغل بغل میکنه ولی برای من نه
واقعا دلم میگیره ازش این همه بهش برس اخر برای مادرشوهرت ذوق کنه🙁

عه فکر کردم فقط پسرمن اینجوریه، الان 2 هفتس کارمم شروع شده فکرمیکردم چندساعت نبینتم دلش تنگ میشه اما میرم خونه باز بغل من نمیاد، منم خیلی ناراحت میشم و نمیدونم چیکار کنم

عزیزم پسر منم همینطوریه.فکر کنم همه بجه ها توی بازه زمانی اینطوری باشن رفته رفته خوب میشن

مشکل از پسرت نیست که عزیزم
مشکلت اون آدمای اطرافت که سو استفاده میکنن