۵ پاسخ

خیلی خوبه که لذت ببر
دختر من همش به خودم چسبیده خیلی اذیتم اصلا وقت برا خودم ندارم

ببین من مادرشوهرم بغلش میکنه بعد میره سمت در وایمیسته
بچم هر کس که به در نزدیکتر باشه بغل اون وایمیسه بلکه ببرنش دد
بعد میگه بگو بیا بغلت
بعد نمیاد
اون انقد ذوق میکنه
میگه خوبت کرد آخیش
بعد انتظار داره ناراحت شم
منم سریع میگم وای خدارو شکر من برم استراحت
و به خودم برسم
تا اینو میگم میگه بیا بچتو ببر 😂😂

واقعا عب نداره تو هم کیف کن خاهر بقیه هستن فقط ب کارات برس ب خودت برس استراحت کن. حالا منه بیچاره در هر صورت فقط بعل مته.کلا هوا خوره نداره تازه بعل کس دیگه حتی باباش بره باید نیم متری من باسه وگرنه گریههههه اوف

بابایی ک خوبه
دختر من خاله ایه انقدر حرصم میگیره
خیلیم نمیبینتش شاید هفته ای دوبار

چون ذوق داره دوس داره با بقیه بازی کنه. پسر منم همینه تا خواهر شوهرم اینا میان خونمون پسرم اینقد ذوق داره یسره میدوهه میره بغلشون بازی میکنه. منم سعی میکنم بهش نچسبم با اونا وقت بگذرونه حال و هواش عوض شه.

سوال های مرتبط

مامان آروکو مامان آروکو ۱۳ ماهگی
میدونید من هیچوقت از این حجم از بابایی بودن پسرم ناراحت نشدم و همیشه هم خودم بیشتر سوق دادمش سمت باباش اما الان دیگه این بابایی بودنش داره برام دردسرساز میشه. وقتی تو خونه‌ایم سمت من میاد و بهم محبت میکنه و از دیدنم ذوق میکنه اما بیشتر سمت باباشه، اما توی جمع عملا انگار من نامادریشم و اصلااااا علتشو متوجه نمیشم!!! یکسره عین چسب میچسبه ب باباش و اگر همسرم یک لحظه کاری داشته باشه و بخواد بدتش ب من گریه میکنه و میچسبه بیشتر ب باباش و چنگ میگیره باباش و!!!
وقتایی هم ک ناآرومه اصلا و ابدا کنار من آروم نمیشه و فقط باید همسرم بگیرتش! مجدد تاکید میکنم توی جمع اینجوریه‌ها نه تو تنهایی.
من ب شخصه هیچوقت نه ناراحت میشم نه حسادت میکنم اما کار ب جایی رسیده ک مادرشوهرم همش میگه فقط باباشو دوس داره! یا خواهرشوهرم میگه کاش پسر منم اینجوری بود راحت بودم! یا بعد از اینکه یکی دو بار بهانه‌گیری کرده و از بغل پدرشوهرم گرفتمش و آروم نشده و مجبور شدم بدمش ب همسرم پدرشوهرم دیگه ب من نمیدتش و میگه بذار باباش بیاد بگیرتش وگرنه آروم نمیشه!
بعد همین الان ک منو مامانمو پسرم تنهاییم پسرم لحظه ب لحظه منو میبینه و شادی میکنه و میدوئه بغلم!!!
میشه بگید شما جای من بودید چکار میکردید با این اوضاع آبروبری؟