۴ پاسخ

خوب دوسش داره دیگه بچه های منم ابجی منو هفته ای یباریا دوهفته یبار میبینن ولی عاشق خاله هاشن حتی عموهاشونم خیلی دوست دارن ناراحت نشو عزیزم راحت باش

ی سریا کلا انرژی مثبتن بچه ها خوششون میاد از قیافشون سعی کن ب دل نگیری وقتایی ک بغل اونه حداقل خیالت راحته ب خودت برس یکم ارامش داشته باشی

پسرمنم با زنعموش همینه اصلا از بغلش پایین نمیاد

منم وقتی رفتم تو فامیل شوهر ۲ تا بچه بودن بسیییار بد خلق و نق نقو.پیش هیچکس نمیرفتن.حتی بغل مامان باباشونم بودن توی جمع فقط جیغ و گریه...
ولی وقتی منو میدیدن میومدن تو بغلم تکون نمیخوردن و هی ذوق میکردن الکی و خنده و بازی تا موقع خداحافظی.برای همه واقعا عجیب بود...
من کلا سالی ۲ یا نهایت ۳ بار میدیدمشون...
جالب اینجاست من از بچه زیاد خوشم نمیاد.....

سوال های مرتبط

مامان شیدا مامان شیدا ۱ سالگی
خانما سلام

درمورد تایپیک قبلیم بهتون بگم‌.


که من تو این ۶ سال ازدواج همیشه مث زن های ک بیوه هستن بودم .
وقت دکتری برای خودم و بچه هام خودم بودم قبلا شوهرم کارش طوری بود ک نمیشد همراهمون کنه، والان هم ک باز وقت داره اصلا وقت نمیزاره یه بار همرام بیاد دکتر

دخترم همش بغلم، چه تو خونه چ بیرون خسته م میشه با دوتا دختر برم دنبال کاری ، وهمیشه همینطوره ،
همیشه غبطه میخورم ب خانومایی ک شوهراشون بهاشونن، و بچه هاشون هم بغل میکنن .
دیشب از دکتر برمیگشتم .خونه مرتب نبود.
اونم با دوستاش بیرون بود وقتی برگشت رفت برا آماده کردن قلیون منم بچه بغل ، داشتم وسایل جمع میکردم .
خسته م بود دعوا راه انداختم اونم بیشترش کرد با دلارام دختر بزرگترم دعوا کرد ،گوشیش ازش گرفت حرفمون بالا گرفت حرف های بدی زد .
ومن فقط بهش گفتم خوشبحال زن برادرش ، ک اون همه کار برای خانمش میکنه .

البته اوت یه پسر داره و یه دختر ولی من دوتا دختر دارم .
من دیابت هم دارم خودم زود ب زود عصبی میشم
و فک میکنم شوهرم برا این بهم توجه نمیکنه ک دوتا دختر داریم .
ناشکری نمیکنم من اصلا .
خیلی خسته م
از زندگی با این مرد