سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی ۱ سالگی
ب جرعت میتونم بگم یکی از بدترررین تجربه های زندگیم تا ب الان امشب بود
پسرم داشت دوره میز عسلی بزرگه تو‌پذیرایی بازی میکرد کاری ک هزاااار بار میکنه در روز و اتفاقی نمیفته منم داشتم نگاش میکردم ی دفعه دستش در رفت و من فک کردم سرش خورد ب میز سریع بغلش کردم بردمش تو‌اتاق جلویه اسباب بازیاش ۵ دقیقه ای گذشت ییهو‌دیدم دستم داره خیس میشه نگاه کردم دیدم خونه لباس منو خودشم پر شده بود نگاش کردم دیدم داره از دهنش شر شر خون میریزه دور از جونش فک کردم سرش ضربه خورده داره میمیره داره از دهنش خون میاد 😭😭😭😭😭😭اصلا معزم نکشید ک ممکنه دهنشم خورده باشه دووییدم رفتم طبقه پایین خونه مادر شوهرم فقط جیغ میکشیدم نمیتونم حس و‌حالمو بگم انگار داشتن جونمو میگرفتن
مادرشوهرم طفلک بغلش کرد زیره بغله منم گرفته بود و فقط میگف جیغ نکش دهنش خورده ب جایی بچه
بعد‌ک‌یکم اروم شد دیذم بلللله لثش پاره شده و از اون ی دره پارگی اندازه ی لیوان خون اومد
نمیدونید ک چی گذشت بهم هنوز گریم بند‌نمیاد
حالا لثش خوب میشه ؟کسی تحربه ای داره ؟
مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۱ سالگی
سلام خانما من شوهرم بیکاره و خرجیمونو پدرش میده و شوهرم ب خاطر شرایطی ک داره نمیتونه کارکنه دیابت داره و انسولین میزنه البته من عقد کردم کار می‌کرد ولی ب دلیل اینکه قندش سال ۹۷رفت بالا و توکما رفت پدرشوهرم نذاشت دیگه کار کنه واینکه شوهرم اعتقادی ب کمک کردن تو بچه داری نداره متاسفانه مادرشم بمن اول زایمانم گفت ک محسن نمیتونه کمکت کنه درصورتی ک میتونه ولی نمیخاد حالا شوهرخواهرشوهرم تا جای بچه اشم عوض میکنه شانس منه خاهرشوهرم الان سی وچهارساله اشه سه تا بچه داره من سی و هشت سالمه ی دونه دارم واطرافیان مث زنداداشم میگه چن سال دیگه بیار مامانم میگه نه همین ی دونه بسه خودمم میگم شرایط زندگیم و سنم طوری نیس ک ب دومی فکر کنم شماها بودین فکر میکردین گفتم اگه ی زمانی شوهرم دستش تو جیب خودش رفت و کمک حالم شد شاید بهش فکر کنم ولی سنمم اجازه نمیده ب اینکه باز بیارم سر اینم خ استرس کشیدم همش خونریزی داشتم و نارس ب دنیا اومد ولی خب دلمم ب امیرعلی پسرم میسوزه فردا تک و تنها البته خاهرامم فقط دوتا دارن