۱۶ پاسخ

اگه قرار بود خونه بچتو خوب کنی تاالان شده بود یکم صبر داشته باش آخه مادر بودن اینجور نیست که هم خودتو هم بچرو داغون کردی یکم ذکر بود توکل کن بخدا

صبور باش
خونه هم بودی همش میگفتی اسهال داره تب داره استفراغ داره
بیمارستان دولتی همینه

گلم اینجا همه تجربه خودشون بهت میگن شاید واسه یکی خوب باشه واسه یکی دیگه نه باید یکم تحمل تو ببری بالا

نفس عمیق بکش و بعد برو جلو بیمارستانو بذار رو سرت

بیمارستان امام علی همینه. الان دیگه کاری نکن. همونجا صبر کن نوبتت شه. ولی از این به بعد یادت باشه بیمارستان تخت جمشید خصوصی هست و زمین تا آسمون با امام علی فرق داره. من هر دو رو تجربه کردم. امام علی مثل پادگان هست. ولی تخت جمشید اوکی بود خصوصا اگر اتاق خصوصی بگیری حتی میتونی غیر از خودت همسرتم برای کمک ببری.

دولتی همینه عزیزم

عزیزم نظر پرسیدی من جز اون کسایی بودم که گفتم اصلا نبر امام علی اما اصلا توجه نکردی

اون بیمارستاناصلا بدرد نمیخوره
رسیدگیش صفره تا بچرو بستری کنن و نگاه کنن بچه هلاک میشه. بچه من تب ۴٠درجه داشت منواینور اونور میکردن کاغذبازی بی خودی
اورژانسی هم بود خیر سرشون... من که دیگه غلط کنم اونجاها برم..... میبردیش بچتو خصوصی

ای کاش امام علی نمی بردیش 😔😔اگه تونستی با رضایت شخصی بیارش بیرون از اونجا
اونجا بچه رو اذیت میکنن اونا حتی بلد نیستن یه رگ ساده از بچه بگیرن 😔
بچه رو سوراخ سوراخ میکنن

این بیمارستانی که برده برا کودکانه؟

ببر بیمارستان مریم

واااای رفتی کشتارگاه نمیدونی چه به سر پسر من آوردن رسما دکترای بی سواد

خب عزیزم یکم صبور باش من یک بار بردم نفر ششصدم بودم همینه دیگه

وقتی یبار بردی میتونستی همون دکتری که برا بچت شربت اینا داده بود بگی سرم هم بنویسه به اونام حق بده خب یه عالمه مریض هست اونجا

یکم تحمل داشته باشه

الهی عزیزم بیمارستان دولتی همین طوره بی سرو ته من پسرم اردیبهشت بستری کردم دولتی دیکه مردم وزنده شدم کس به کس نیست اصلا

سوال های مرتبط

مامان امیر مامان امیر ۱ سالگی
لطفا یکی میاد اینجا ازتون میخواد از تجربتون بگید هی نترسونید هی نگید وای برسون بیمارستان خود آدم عقلش میرسه اگه نمیتونید راهنمایی کنید کلا جواب ندید،انقد ترسوندن بچمو بردم بیمارستان امام علی دقیقا ۴ ساعت موندیم اونجا هی فرستادن بالا پایین تا پرونده تشکیل بدن بستری کنن حتی دکتر بالا مهر کرد گفت سرم بزنید ولی پرستار های بیشعور حالیشون نبود کل این ۴ ساعت بچم اشک ریخت اگه خونه بود بهش حداقل یه قلوپ آب میدادم اشکش خشک شد دیگه اشکش نمیومد،یه بچه رو از ۶ جا سوراخ کردن بچه هلاک شد نتونستن رگ بگیرن حالش بد بود، بعداز کلی کاغذ بازی گفتن ببر اول ازمایش بده بعداز ۳ ساعت جوابش میاد سرم و دارو میزنیم دیگه گفتم بچه رو ببرم خون بگیرن بعدشم ببرم رگ بگیرن بچم هلاک میشه شوهرم تف کرد صورتشون برداشتم آوردم بچه رو،خیلی عقده ای بودن خیلی،من اگه میدونستم انقد اذیت میکنن نمیموندم فکر کردم دکتر سفارش کرد راه میندازن بقران ۳ بار از کلینیک بالا زنگ زدن بازم کارمون رو راه ننداختن میدونستم اینجوری هستن میبردم یه بیمارستان شخصی،اینجام همه گفتن امام علی یه نفر یه بیمارستان شخصی خوب معرفی نکردن،دیگه هیچوقت اینجا سوال نمیپرسم جز استرس هیچی دستگیر آدم نمیشه، من اولش بردم کلینیک پارسه ولی اونجا سرم نزدن بردم امام علی، بجون عزیرام اصلا هزینه مهم نبود فقط میخواستم بچمو سرم بزنن کاش ۴ ساعت بچمو اذیت نمیکردم انقد گریه کردم چقد بچم عذاب کشید،خلاصه اینجا یا سرزنش میکنن یا میگن عه خطرناکه برسون بیمارستان
مامان امیر مامان امیر ۱ سالگی
هر روز میگم امروز مامان خوبی میشم ولی فشار زندگی کلا داغونم کرده اعصاب نمونده بچمو باز دعوا کردم خیلی گریه کرد،شوهرم هر روز ک میخواد بره غروبا سرکار دو ساعت زودتر میره بره قهوه خونه و این منو خیلی عصبی کرده یعنی بمیرمم بیخیال نمیشه و حتما باید زود بره گفتم امروز نرو بزار بچه باهات باشه یکم بازی کنه گناه داره حوصلش سر میره قبول نکرد بچم انقد پشتش گریه کرد هلاک شد عین خیالش نبود خیلی ناراحتم هرچقد هم میگم فایده نداره اگه بیشتر بگم دعوا بزرگ راه میندازه خیلی خودخواهه،یه بار درد سنگ صفرام گرفته بود داشتم میمردم بهم گفت الکی میگی من نرم منو تو اون حال رها کرد رفت تازه باهام دعوا هم کرد چرا باید شوهر من انقد گاو و نفهم باشه😭 از یه طرفم بچم غذا رو میبینه شروع میکنه به زار زدن انقد گریه میکنه منو مجبور میکنه دعواش کنم امروز انقد گریه کرد بالا آورد منم حسابی سرش داد زدم،وقتی میبینه غذا میارم فقط گریه میکنه به زور ۳ قاشق چایخوری با گریه بهش میدم نمیخوره ک نمیخوره،تازگیا شیرم میارم عق میزنه نمیخوره خسته شدم از این وضعیت 😔