اون سگه بود که گفتم دو هفته ست اومده تو ساختمون مون همش تو راه پله بود... گری داشت همش داشت خودشو میخاروند روزی ده دفعه بیرونش میکردن بازم بود..ساختمون مون دوازده واحده همه همسایه ها صداشون درآمده بود شهرداری هم چند بار زنگ زدن هیچی به هیچی ... امروز مدیر ساختمون با تفنگ شکاری زدش 😐🤦 نمی‌دونم چی شد سرنوشتش ... خیلی دلم سوخت ... با وجود اینکه آسایش همه مختل شده بود ولی کاش خودش می‌رفت 🤦

۱۲ پاسخ

الان شوهرم میگه با تفنگ بادی زدش نمیمیره 🤔 یه مدت می‌ره تو پوستش بعد در میاد 😄 خب خداروشکر 😅

چه بی رحم😔
کاش لااقل تو یه کاری واسش میکردی، من خیلی ب حیوونا میرسم انرژی خوبشم خیلی بهم منتقل شده.
گاهی دلم ازین ادما میگیره
اون با یه امپول و اسپره حالش خوب میشد لااقل بهتر میشد...
خدایا تو حکمتت موندم😏

واای چرا زدنش
باید میبردن ی جای دور ولش میکردن☹️☹️

حیوون جماعت هرچقدم بیرونش کنی باز سمج هستن ولی نباید میزدش گناه داره آخرش تاوان میده چجوری دلش اومد..میتونس داخل گونی کنه ببرتش یه بیابونی ولش کنه

هیچ جا مسولیت هیچی گردن نمیگیره
پس اینهمه میگن فلان شد زنگ بزنید میایم چیه
اگه اونا میومدن اینجوری نمیشد ولی دلم سوخت برا سگه🥺

مدیر ساختمون زیادی احساس مسئولیت کرد
میکردش تو کیسه خارج از شهر ولش میکرد

چه بی رحم بوده کاش میبردنش یه جای دور طفلی حیوون زبون بسته😭

کاش میبردن توطبیعت ولش میکردن🥺🥺😔😔😔😔

كاش به اتش نشاني اينام زنگ زده بودين شايد ميامدن ميبردنش😞
اما مريض بوده واسه خودتون خطر داشته

ای وای

🥺🥺

ای وای😢😢زبون بسته

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
کرونا در کودکان
علائم کرونا در کودکان
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن

سوال های مرتبط

مامان کیان مهر 🌞 مامان کیان مهر 🌞 ۴ سالگی
سلام‌‌‌... ما خونمون طبقه ششم یک ساختمون شش طبقه ست ... باورتون میشه چند روزه یه سگ خیابونی گیر داده تو راه پله های ما زندگی کنه؟ یعنی نمی‌دونم چطوری از هر فرصتی که دروازه باز باشه استفاده می‌کنه میاد تو ... شش طبقه پله رو میاد بالا ... دیشب ساعت یک شوهرم میگه رو پادری ما نشسته بود 😭😭😭😭😭😭😭 هر چی بیرونش میکنن باز میاد .... همسایه هامون هم واقعا بغضیاشون شعور ندارن ریموت رو میزنن میرم بیرون دوباره ریموت رو نمی‌زنن در بسته شه‌‌‌... یهو میبینی یک ساعت دروازه بازه واسه خودش 🤦🤦🤦
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان مهدیار مامان مهدیار ۴ سالگی
دخترااااااا 😍😍جاتون خالی عااااالی شد😋😋 عااااااشقتونم 🥰🥰
به قول دخترم اومده میگه مامان بوش تو کل ساختمون پیچیده 😍😋🥰
فقط یه کوچولو شور و یه کوچولو تند شده شده که اونم فدای سرتون دفعه آخرتون باشه دفعه دیگه بیشتر دقت کنین 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤪🤪🤪🤪🤪
مشاهده ۲۴ پاسخ دیگر
مامان علیرضا جانم مامان علیرضا جانم ۴ سالگی
سلام من با بچه ام و شوهرم رفتم کربلا وآمدم خیلی خوب بود و خوش گذشت همه عمودهارا پیاده رفتیم علیرضا کالسکه داشت خیلی ها بابچه بودن و هرکس میخاد بره تجربه ی من این بود🌺🌺
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان نرگس مامان نرگس ۴ سالگی
سلام..ما یع همسایه دیوار بع دیوار داریم.. که بنده خدا یدونه پسر داشت.. که اونم ۵ ماه پیش..دقیقا بعد عید تصادف کرد و فوت شد.. تقریبا یک ماهه اول که کل طبقه ما حالشون بد بود..دخترم هم تحت تاثیر جو قرار گرفته بود..حالا الان که ۵ ماهه میگذره مادرش بنده خدا روزی دو سه بار با صدای بلند گریه میکنه و متاسفانه دیوار مشترکش با اتاق دخترم هست.. من خودم هروقت صداشو میشنوم بهم میرزم.. همش نگران دخترم هستم.. الان چیز خاصی نمیگه ولی اوایل خیلی براش عجیب بود.. حالا گاهی اوقات میگم کاش از اینجا پاشیم..ولی خونه عوض کردن الان به همین راحتی ها نیس.. به نظرتون چکار کنم..فقط از خدا میخوام بهش صبر بده..ولی صداش قشنگ میاد تو خونه و اتاق دخترم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان کوروش مامان کوروش ۵ سالگی
سلام خانوما اون بانکی که این چند وقت زیاد اسمش توی گهواره بود وبرای بچه ها حساب باز میکردین واسمش زیاد تو گهواره بود چی بود؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان رایان و وانیا مامان رایان و وانیا ۴ سالگی
آخ که چه روزی بود امروز
عصر همسرم جایی کار داشت رایان هم همش میگفت ما هم بریم، دیگه راضیش کردم که بریم خونه خاله (چون با خواهرزاده هام بازی می‌کنه خونه خاله رو به هر جایی ترجیح میده)، رفتیم خونه خواهرم موقع اومدن داشتم وانیا رو آماده میکردم، نمی‌دونم اصلا چجوری و چرا رایان رفت روی تخت خواهرم اینا بپر بپر کرد چونه اش خورد لبه تخت و شکافت و خووووون میزد بیرون 😫😫😫😫😫 کلی نگهش داشتیم تا خونش بند اومد یکم فقط شانس آوردم دکترش بود بردمش سریع گفت حتما بخیه بزن 😮‍💨😮‍💨😮‍💨😮‍💨
گفتم دکتر چسب بخیه بزنیم؟ گفت گوشت اضافه میاره زیاده برشش 🤦🤦 هیچی دیگه با چهارتا بخیه اومدیم خونه 🫤🫤🫤
حالا همسرمم بیخبرررر با خواهرم رفتیم
کلی آماده بودم بیاد غر بزنه ولی خداروشکر هیچی نگفت 🥹🥹🥹
خیلی روز سختی بود ... مادر قوی بودن هم سخته ها ...
مشاهده ۲۴ پاسخ دیگر
مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 ۵ سالگی
مامانا ممنونم که آرومم کردین و دلگرمی دادین 💖
خدا شاهده آمپرم رفته بود بالا خون جلوم چشمامم رو گرفته بود
خداروشکر که اینجا هست میشه راحت درد و دل کرد
چشمم خورد به این عکس و یادم اومد که چقد این دو نفر رابطشون خوب بود همش همدیگرو ناز و نوازش میکردن یه لحظه حسودیم شد
کاش همه رابطه ها اينجوری بود کاااش
البته ناگفته نماند من زیادی خواهم توقعم فوق العاده بالاست
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان تیام مامان تیام ۴ سالگی
سلام مامانا شبتون بخیر،پسرم امروز یه کم حالت‌های سرماخوردگی داشت،یه گم بینیش کیپ بود و صداش تو دماغی بود و از غروب تب کرد غروب بهش استامینوفن دادم تا آخر شب که دوباره دیدم تب داره یه قاشق پروفن دادم،خوابید سرش و گردنش شدییید عرق کرد در حدی که متکاش و یقه لباسش خیس شده بود و الان تبش اومده پایین،الان ۳۶.۷ بود تبشو گرفتم،این که این همه عرق کرد خطر نداره؟
مامان رها جونم 🌈 مامان رها جونم 🌈 ۴ سالگی
سلام خوبین شبتوش خوش
میگم دیشب میخواستم برم تولد یه چند ماهی بود کارت ملــے گم کرده بودم میخواستم برم المثنے بگیرم واقعا حکمت بود هی امروز و فردا می کردم تا اینکه دیشب تو مانتوم پاییزه م بود که عید پوشیده بودم تو جیبش بود خیلی خیلی خوسحال شدم 😊😊
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان مهدیار مامان مهدیار ۴ سالگی
دخترا کوجایین در چه حالین بیاین یکم اختلاط (گفتگو 🤪) کنیم
میگم شما ازون همسایه های غرغرو هستین که انگار گوش واستادین یه پشه رد شه اعتراض کنین یا نه اون پشه هه این که تا رد میشین بهتون اعتراض میکنن 😅🤣 امیدوارم به راحتی هضم کنین و رگ به رگ نشین 😅🤣
امروز یکم بچه‌ها رفت و آمد کردن به پایین البته ساعت عادی حدود دوازده ظهر اینا
همسایه تو گروه اعتراض کرده
همسایه پایینی هم گذاشته ما آسایش نداریم
منم شستم گذاشتم کنار هر چی شوهرم خودشو زد هیچی نگو فلان باشه جلسه بذارن خودم میگم قبول نکردم
نوشتم ببخشید تو تمام ساختمون های دنيا ساعت استراحت مشخصه و همه بايد اون ساعت رعايت کنن دیگه قرار نیست 24 ساعت آدم خفه خون بگیره مثل دزدا بیاد بره مبادا کسی گوش واستاده گفتم ساختمان 8 واحده قرار نیست هیچ صدایی نیاد حالا ما هیچ هفته ای خونه نبستیم یه موقع هم مهمون میاد آدم نمیتونه ارتباط شو با کل دنیا قطع کنه
گفتم کسی که در این حد به صدای عادی تو ساعت عادی حساسه ساختمون 8 واحدی و طبقه اول انتخاب خوبی برای زندگی نیست 😤

زندگی عادی صدای عادی داره اگه ساعت غیرعادی صدای غیر عادی باشه آره
والا بخدا ما ساعت 11 شب میخوابیم بعدم صبح بچه‌ها میرن مدرسه تا ساعت 1 اون ساعت دو سه تا پنج و شیش هم خيلی سعی می کنم که سرصدا نباشه یا گوشی میدم یا فیلم میذارم حالا بازم اگ ی وقت صدا میره دیگه بیشتر در توانم نیست
نه پارتی گرفتیم نه شب بیداری داریم نه کار غیر شرعی کردیم نه سگ و گربه داریم بخواد مزاحم شه یعنی در این حد صدا و رفت و آمد به نظرتون غیر عادیه
مشاهده ۲۳ پاسخ دیگر
مامان مهدیار مامان مهدیار ۴ سالگی
سلام دخترا صبحتون بخیر وشادی🥰
میگم شما کارای پاییز تون کردین؟ من یهو یادم افتاده که پاییز نزدیکه هیچکار نکردم همیشه این کارا رو خدابیامرز خواهرم میکرد😔
انقد انرژی داشت، 😍انقد ذوق و شوق داشت😍 انقد دوست و آشنا و رفیق داشت 😍برای همه مون سبزی میخرید😍 شیره انگور کشمش گردو بادوم آشنا داشت براش میاوردن با مامانم اینموقع که میشد عالمی داشتن😍 مدام یا ترشی درست میکردن انواع ترشی سالادی لیته بادمجون شکم پر سرکه ای.. 😍یا رب درست میکردن یا سبزی قرمه سبزی درست میکردن آخخخخخ بمیرم براش چقد دلم تنگ شده براش😭😭💔 دیشب خواب میدیدم گمش کردیم همه دنبالش میگردیم تو شهر 😭😭💔
حالا مامانم که فلج شده خواهر بزرگم که انقد درگیر خودشه منم موندم نمیدونم چیکار کنم سبزی آماده بگیرم سرخ کنم؟ یا ازین خشکا بگیرم؟ یا برم نیشابور خودم سبزی بگیرم پاک کنم سرخ کنم که خیلی سخته 😪 تازه رب هم بايد درست کنیم که اونم با وجود بچه‌ها خونه بابام یه پروژه ی عظیمه 😪
مشاهده ۲۰ پاسخ دیگر
مامان دلانا مامان دلانا ۴ سالگی
سلام مامانا امشب دیگه نرفتم حسینیه همشهری مون شوهرم فرستادم من و دخترم تنها جلو تلویزیون ولی دلم گرفته گریه میکنم. چند شب رفتیم یه خانوم با چوب زد به پای دخترم برو بشین راه نرو دخترم میدوه یا راه میره همه فامیل به چشم عقب مونده میبیننش مادرشوهرم میگه این تو خونه هم اینطوره میدوه دلم آتیشه
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان فاطمه زهرا مامان فاطمه زهرا ۴ سالگی
سلام مامانای گل
پسرم من قسمت خصوصیش قرمز شده اولش یه کوچولو بود بعد یهو شد همه جاش با دونای سفید
هیدروکورتیزون و بتامتازونم زدم دونای سفید رفت ولی بازم قرمزه
چه کنم ؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آریا وایلیا مامان آریا وایلیا ۴ سالگی
خانما من پسرم ویروس گرفته.دیروز یکبار دفع داشت اما شکمش شل بود غذا هم که اصلا نمیخوره به زور یک یا دوقاشق بخوره.بعد هرغذا هم میگه دلم درد گرفته.حالا امروز رفته دستشویی میبینم مدفوع سفید کرده (شل بود)خطرناکه ببرمش دکتر
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان 💙دوتا فسقلی💙 مامان 💙دوتا فسقلی💙 ۵ سالگی
بچه ها یه خاطره سسسسم یادم اومد از دوران دبستان بیاین براتون تعریف کنم بخندیم😂😂😂

یادمه کلاس چهارم بودم مامانم منو داداشمو فرستاد کلاس تکواندو و نقاشی اونجا پسرا و دخترا قاطی بودیم بعد یه پسره بود ازم بزرگ تر بود موهاش بور بود و چشم رنگی اسمشو یادم نیست چی بود ولی قیافشو یادمه
بعد رو دفتر نقاشی من یه عکس نقشه ی گنج بود کلی سکه و طلا
یبار از همون پسره پرسیدم تو اگر اینهمه پول داشتی چیکار میکردی تو چشمام نگاه کرد با یکم مکث گفت حتما با تو ازدواج میکردم😂😂😂😂
بخدا تو اون بچگی چنان خرررر ذووووووق شدم که حالی به حالی شدم
کثافففتتتتت گمونم پولدار نشده که نیومده😂😂😂😂😂
ولی خداییی خیلییی خوشکل بود حیف شد رفت😂😂😂😂😂
مشاهده ۷ پاسخ دیگر