دخترا کوجایین در چه حالین بیاین یکم اختلاط (گفتگو 🤪) کنیم
میگم شما ازون همسایه های غرغرو هستین که انگار گوش واستادین یه پشه رد شه اعتراض کنین یا نه اون پشه هه این که تا رد میشین بهتون اعتراض میکنن 😅🤣 امیدوارم به راحتی هضم کنین و رگ به رگ نشین 😅🤣
امروز یکم بچه‌ها رفت و آمد کردن به پایین البته ساعت عادی حدود دوازده ظهر اینا
همسایه تو گروه اعتراض کرده
همسایه پایینی هم گذاشته ما آسایش نداریم
منم شستم گذاشتم کنار هر چی شوهرم خودشو زد هیچی نگو فلان باشه جلسه بذارن خودم میگم قبول نکردم
نوشتم ببخشید تو تمام ساختمون های دنيا ساعت استراحت مشخصه و همه بايد اون ساعت رعايت کنن دیگه قرار نیست 24 ساعت آدم خفه خون بگیره مثل دزدا بیاد بره مبادا کسی گوش واستاده گفتم ساختمان 8 واحده قرار نیست هیچ صدایی نیاد حالا ما هیچ هفته ای خونه نبستیم یه موقع هم مهمون میاد آدم نمیتونه ارتباط شو با کل دنیا قطع کنه
گفتم کسی که در این حد به صدای عادی تو ساعت عادی حساسه ساختمون 8 واحدی و طبقه اول انتخاب خوبی برای زندگی نیست 😤

زندگی عادی صدای عادی داره اگه ساعت غیرعادی صدای غیر عادی باشه آره
والا بخدا ما ساعت 11 شب میخوابیم بعدم صبح بچه‌ها میرن مدرسه تا ساعت 1 اون ساعت دو سه تا پنج و شیش هم خيلی سعی می کنم که سرصدا نباشه یا گوشی میدم یا فیلم میذارم حالا بازم اگ ی وقت صدا میره دیگه بیشتر در توانم نیست
نه پارتی گرفتیم نه شب بیداری داریم نه کار غیر شرعی کردیم نه سگ و گربه داریم بخواد مزاحم شه یعنی در این حد صدا و رفت و آمد به نظرتون غیر عادیه

۲۴ پاسخ

اتفاقا امروز همسایه بالایی ما تولد پسرش بود شوهرش به همسرم گفته بود ببخشید و اینا شوهرم گفته راحت باشین مگه سالی چندبار برا پسرت تولد میگیری خوش بگذره با صدای اهنگ اونا من و دخترمم قر می‌دادیم

من اونیم که اعتراض کردم🤣
البته همسایه ی ما خیلی سروصدا داشتن یکم بهترشدن ولی بازم پنجشنبه جمعه ها که مدرسه نمیرن صداشون خیلی میاد دیگه تحمل میکنم☹️

همسایه بالایی ما یه دختر کوچیک دارن نوه هاشونم میان تا ساعت ۲ صبح دقیق مث اسب میدوئن ماشالله درشتم هستن😳 . شوهره هم وسواس داره نصف شب جاروبرقی میکشه ساعت یک شب. یا یه تشت آهنی دارن میبره تو حموم لباس میشوره تق و تق صداش قشنگ میاد تو خونه ما. دیشب ساعت ی‌ک شب بچه هاشون رو پله ها بدو بدو و سروصدا میکردن. شبایی که مهمون دارن در خونشون باز میزارن.🙄
بعد تا حالا ما هیچی که نگفتیم حتی یه اخم و بی احترامی هم نکردیم چون سنشون بالاس احترام‌نگه داشتیم. تو ساختمونم فقط ما و اونا هستیم😊
سال دیگه بیا اینجا حمیده هر کاری بکنین ما زبون نداریم چیزی بگیم😁😁

ماهم بچه تا۱۱ شب بیدارن تا ۱۱ روز باز ساعت ۴ پسرم مخوابه تا دخترم ببرم بیامنهار بدم پایخ درساش مشینه

آفرین خوب بارشون کردی
منم تا پسرم بپر بپر کنه برادرشوهرم طبقه پایین ز میزنه
اشغال بذارم دم در تذکر میده ک نمای ساختمان خراب شد
به قول تو پشه رد شه تذکر میدن
بعد پسرای خودش دو تا پسر ۱۰ ساله و ۱۳ ساله همش دارن دعوا میکنن تاپ تاپ دنبال هم داد و بیداد و کتک کاری
زدن چرخ بچمو شکوندن ترکاشون گذاشتن تو حیاط نمیدونم چرا و تا کی قراره تو حیاط باشن اینا فرقونشون یه طرف خلاصه یه وضعی ما هیچی نمیگیم اونا همش بند کردن ب جوجه ی ما

رو‌نده اول کاری ،پروه‌میشن‌،من بغلی اعتراض بیجا کرد قشنگ شستمش‌الان جرات نداره حرف بزنه درصورتیکه ۶صبح اربده کشی خودشون مارو‌ازخاب میپرونه

هیچکدوم عزیزم
چون هممون بچه داریم وهرکس به اندازه خودش سروصدا وشلوغی داره

ما دوطبقه ایم طبقه بالایی یه پسر داره از ۷سالگی اومدن اینجا الان ۴ساله
چالش هایی با اینا گذروندیم حیرت آور😂
فک کن مهمون میاومد اشغال میوه_شکلات_گوجه_پیاز از بالا میریختن تو حیاط ما چند بار چیزی نگفتیم یبار بدجور عصبانی شدیم یک کیسه فریزر پُر اشغال جمع کردم نشونش دادم خیلی طلبکارانه گفت خب حالا اونو بنداز اشغالی چرا دستت گرفتی؟ چی میشه مثلا میچسبه به دستت؟؟؟
یه سری پسرش کبوتر و خروس نگه میداشت.تازه به کفتر بازی ش م افتخار میکرد. بوی این کبوتر خونه رو کرده بود طویله....همه زندگی م پَر کبوتر بود.شوهرم اسم س داد حتی جواب م ندادن.دیگه کلا جواب سلامم نمیدن😂
منکه به همسایه روبر ویی گفتم بهش بگه روز قیامت حق الناسِ ما گردنشه.حلال نمیکنیم
همین الان صدای دینامِ آب شون تو خونه ست. یه صدای ویژِ ممتدی داره😑

خیلی خوب اومدی ایول
چرا من نمیتونم هیچوقت تو آپارتمان زندگی کنم

ای خدا دمتگرم حال کردم همسایه ماهم زیاد سر وصدا میکرد ماهم رفتیم باشوهرم هی مشت زدیم به دیوارشون ساکت نشد باچوب زدیم تو سقف خونشون خفه شد

ما تو برد ساعت استراحت طرف صبح و بعداز طهرا نوشتیم

من متاسفانه خیلی داد میزنم با صدای بلند و وقتی عصبانی میشم در هارو میکوبم ولی هيچکس کار نداره ولی ای کاش می‌اومدن اعتراض میکردن تا بلکه من روی خودم کار کنم و کمی آروم بشم 😢😔ساختمون مون خیلی خلوته صدای هيچکس نمیاد

حالا طبقه پایین ما صابخونمون هس من هردفعه ببینم خودم پیش پیش وثمغذرت خاهی میکنم میگم ببخشید بچها اذیت میکنن اوناهم کلا میگن ما صدایی نمی‌شنویم نمیدونم تعارف میکنن یا چی ولی هب من موقع استراحت نمیزارم بچها بپر بپر کنن حالا خاهرم تو یه خونه ۴طبقه بود طبقه دو صدا میداد طبقه ۴ میومد دعوا یعنی میرفتیم خونشون بس میگفتن هیس ساکت آدم حالش بد میشد

ما هیچ کدوم
اون پشه که تا میگن بهش عذر می‌خواهیم تا ساعت ۳ رو سرمون عروسیه 😐
دیروز از ساعت نه صبح صدای کوبیدن میومد دیگه ما بلند شدیم ساعت یازده زدیم بیرون بعد بالایی منو دیده میگه صدا میاد پایین گفتم بله از ساعت ۹ 😐

مامان مهدیار من دلم خونه خوووون میفهمی چی میگم ما تو روستا زندگی می‌کنیم تو خونه ویلای ولی همسایه ..ما از زندگی سیرمون کرده چند ساله به شوهرم میگم بفروش بریم میگه آوارمون نکن شاید با پول این خونه نتونم خونه بخرم از همه چیز ما کتر دارن همش از پنجره لای دیوار خونمونو نگاه میکنن کی اومد کی رفت .....بخدا منو شوهرم نمیتونیم دوتا کلام تو حیاط حرف بزنیم میبینی از همه جا فال گوش وایسادن
بخدا دلم خیلی پره از خدا میخوام که بزودی از این کوچه برن چون هیشکدوم از همسایه ها از دستشون آسایش ندارن
ببخشید زیاد شد ولی دلم خیلی پر بود یدفعه تاپیک شمارو دیدم

همینه خوشم نمیاد توو گروه ساختمون باشم
ب خودشون اجازه میدن هرروز پیام بنویسن

من رفته بودم صالح اباد یکم خرید داشتم.واقعیت میخواستم بخونم چی نوشتی دیدم طولانیه🤣🤣🤣

روانی هستن ولشون کن قربونت برم
اصلا هم برای همچین بیشعورهایی بچه هات رو اذیت نکن
منم از اونام ک همه بهم گیر میدن
اینا عقده روانی دارن میخوان تو سر ما خالی کنن ما بچه هامون را اذیت کنیم
خوبشون کردی
منم تو کوچه بهم گفتن بچه ت جیغ زد منم شستم گذاشتمش کنار

والا خوب کردی گفتی. واقعا دیگه نمیشه هیچ صدایی نیاد که. خواهر من خونه قبلیشون همسایه طبقه بالاییشون ساعت ۱۲ شب به بعد تو خونه ورزش میکردن هالتر میزدن پارتی میگرفتن و ... . بعد که اونا رفتن همسایه بعدی یه زن و شوهر دکتر بودن یه بچه سه ساله داشتن شب تا ۳ و ۴ صبح بشدت بدو بدو میکرد تازه خواهر من اهل اعتراض نبود فقط بعد یه ماه یه بار ۲ نصف شب رفت در خونشون آروم گفت ببخشید ما نمیتونیم بخوابیم زنه دکتره برگشت بهش گفت خب چیکار کنم بچس دیگه بازی میکنه 🤣

به حمیده بانو خوبی؟
والا ما از دیروز درگیر تب نفس خانومیم امروز زیاد داد زدم صدام عوض شده😁😁
پایین تنه م دیگه داره میشه دو نصف به زور با چسب نگه داشتم
نه ما اعتراض نمیکنیم چون خودمون بچه کوچیک داریم واقعا سخته بخوای سر و صدا نباشه
ساختمون ما پشه هم پر نمیزنه سکووووووت مطلق آدم دلش میگیره بخدا نه کسی میبینی نه صدایی میاد انگار خالیه

سلام بلاخره همسایتون باید متوجه باشه زندگی تو اپارتمان با زندگی تو خونه ویلایی خیلی فرق داره به هر حال طرف هر کاری هم بکنه باز نمیشه بچه رو کلا بی صدا کرد به هر حال سرو صدا میشه طفلی بچه ها نمیشه مجسمه بشن

نه منطقی گفتی من از همسایه ای ک‌چسی بیاد و همش بچسبه ب ادم بدم میاد

کاش طبقه بالا ما همچین فهم و شعوری داشتن
هنوز سر و صدا نشنیدن که بدونن بعضیا شب و روزت رو یکی میکنن
طبقه بالا ما انگار اسبن انقدر رم میکنن اصلا هم ساعت استراحت حالیشون نیست خانومه ساعت ۱۱ یا ۱۲. شب نمیدونم بادومه گردوعه چیه میشکنه

من که ناراحتم پستمو ببین
اینا دنبال بهانن

سوال های مرتبط

مامان رزا مامان رزا ۴ سالگی
مامانا یه تجربه میخوام بهتون بگم. بچه هاتونو به خواب ظهر عادت ندین. من معلمم. با دوستم که مشاور ابتداییه از صبح داشتیم طرح درس افتر اسکول مینوشتیم واسه سال بعد. صحبت میکردیم...
واقعا بچه هایی که ظهر میخوابن انرژیشون کمتر و وقت مفیدشون خیلی محدوده. بعد مدرسه میرن خونه ناهار میخورن باید حداکثر نیم ساعت استراحت کنن بعدم پای درس. اما بچه هایی که میخوابن از خواب که پامیشن تازه قندشون افتاده یه چی بخورن و یکم دور خودشون بچرخن تا سرحال بشن شده ۶ عصر. کی درس بخونن کی تفریح بعد از ظهر برن؟ بعدم و شام و خواب هم میوفته بعد ساعت ۹. تازه توی روز و در زمانی که مدرسه هستن هم خسته ترن. انا بچه هایی که ظهر نمیخوابن، بعد ناهار یه بازی کوتاه میکنن. درسشون رو انجام میدن، یه پیاده روی یا پارک یا تفریح کوتاه تو عصر میرن و میان خونه شام و نهایتا ۹ میخوابن. در طول روز تو مدرسه هم سرحال ترن. و چون کارهاشون راحتتر پیش رفته از درس بدشون نمیاد. اعتماد به نفس بهتری هم دارن.