سلام دوستان،دخترم امسال می‌ره پیش دبستانی یکم کنجکاو،ویخورده پرخاشگر،حالاداداشم عقدکرده ورفتن مشهدالانم رفتن سرخونه زندگیش،مامانم میگه دخترتوبیارپیش من بزاربروتاخونشون کادوشونم ببر،میگم اگه منومیخوان بایدبچه ام هم بخوان میگه اوناکه حرفی ندارن من میگم خودتو اذیت میکنه،مامانم آدمیه که دربدترین شرایط حاضر نیست نیم ساعت یکی از بچه هامونگه داره اونوقت بخاطر خونه پسرش اینجورمیگه،آبجیم بزرگتره،ازمن،چون بچه اش بزرگتره،وآرومه بازنداداشم مامانم هرروز یکجاجمعا،الان موقع پاگشاکردن منوپیش میندازه که دعوتشون بکنم ولی برای جاهای جاهم که چون بچه ام اذیت می‌کنه من اصلاتعارف نمیکنن،به شوهرم میگم اصلا از همین اول مانریم که بفهمن،ماهم دلخوشی ازشون نداریم یکسره بلندنشن نیان،اخلاق زن داداشمم خیلی بچه گونه هست خودشوبابچه وبزرگ میگیره بعدشم زود ناراحت میشه وبه گریه،به نظرتون چیکارکنم،اینم بگم که جشن عقدشون،بااینکه میدونستن موقع زایمان من هست گرفتن من چون سزارین شده بودم نرفتم شب شش بچه ام عقدشون بودهمون شب هم بچه ام بخاطر زردی بستری بود.....

۳ پاسخ

اصن رفت امدتو کلا قط کن اعصاب خودتم راحتره هیچ حرفی هم نمیشنوی که ناراحت بشی زندگیتو بکن با گل دخترات عشق کن

من بجات باشم نه میرم نه میزارم بیان خونم

اصلا مرو و خودتو دست کم نگیر،بچه ات مهمه فقط اون تاج سرته،به ایشکیم نسپر بعدا چیزیش میشه خدای نکرده پشیمون میشی اونم بخاطر همچین آدمایی،بشین خودت سر زندگیت،نخواستنم قهر میکنن از زندگیت حذف میشن راحت!

سوال های مرتبط

مامان فرشته ها❤👼👼 مامان فرشته ها❤👼👼 ۹ ماهگی
اونایی که بچه چهار پنج سال دارن اخلاقش چه جوریه؟برای من تازگی پرخاشگر زبون دراز پر حرف همش در حال داد و بیداد فضولی همش جواب بابا و مامانم میده بیچاره ها چیزی نگفتن میخواد بخورشون،دست یه زن هم پیدا کرده آدم فحش کش میکنه مثلا بابام باهاش شوخی میکنه الان شب هست یا روز میگه اوسکلی،معلومه روز بیش فعالی داره قبلا فقط پر جنب وجوش وقت نقو بود الان این جوری شده از یک طرف خواهرش دوست داره از یک طرف دست وپاهاش فشار میده از کریر میکشه پایین انقدر اذیت میکنه نمیتونم به هیچ کاری برسم مامانم تو بارداری بعد زایمان میبرد خوتشون،حالا مامانم میگه وقتتشه به دختر اولیت برسی و وقت بزاری دومی بزار خونه ما بهش حسابی میرسم قبلا نگه داشته فعالی نگه می داره ولی دو دلم از یک طرف دختر اولیم ازم دور بوده پرخاشگر شده میخوام بیارم پیش خودم دومی چیکار کنم اون خودش یه پروژه است نه ساعت خواب شیر خوردنش و همه چیزش با اولی جور نیست مثلا کوچیکه میخواد بخوابه اولی میگه بریم؟ پارک حوصله ام سر رفته یا با هام بازی کن انجام ندی یا کوچیکه اذیت میکنه یا گریه میکنه دومی هم گریه میکنه تازه شوهرم همش غر میزنه چرا چاقی چرا به خودت نمیرسی ماساژ بده غذا هات خوشمزه درست کن چرا ناهار نداریم چرا ماکارونی پختی چرا امروز جارو نزدی امروز صورتم دیدم دارم پیر میشم نمیدونم چیکار کنم مامانم میگه اولی شیر خشکیه مادرش شیر بده یا من چه فرقی میکنه به اولی برس که همه چی و میفهمه شب ها بغلت بخوابون،۹ بارداری ۶ ماه بعد زایمان گذاشتی بچه کنار بچه عقده ای شده، بخدا کنار نزاشتم تو بارداری ویار داشتم دخترم همش مبپرید،شکمم،مامانم اومد برد بعد زایمان هم دخترم شب ها بیدار روز ها خواب بود که دقیقا برعکس خواب دختر اولیم بود