شماهم نزدیک زایمان شدین یجوری شدین؟من حس و حال عجیبی دارم از طرفی از نگرانی ها و ترس وسختی های بارداری خسته شدم از طرفی ام میگم دلم برا شکمم تنگ میشه برای تکون هاش
هم لحظه شماری میکنم ببینمش هم احساس دلتنگی دارم🥺🥺

من میگم اگر موقع زایمان بمیرم چی😕دارم همه کارامو میکنم و قرض و قوله هام رو میدم یه جورییی مظلوم شدم😂😂

منم دوست دارم زودتموم بشه خیلی خسته شدم

منم که شنبه نوبت سزارین دارم به جوری شدم دلم تنگ میشه واسه تکون هاش .بعد لحظه شماری میکنم کی ببینمش

من که خیلی خسته و کلافه شدم و دوسدارم زودتر تموم شه.من قبلا خیلی فعال بودم الان هیچکار نمیتونم بکنم و این اذیتم میکنه

من استرس دارمممممم

من خیلی خوشحالم که میخام ببینمش.
از طرفی استرس زایمان دارم .بعد هم کلی درد دارم و خسته شدم بخدا .دیشب گریه کردم از پا درد
از درد شکم
خابم نمیبرد. 🥲

الانم دیگه دارم شروع میکنم به ورزش و پیاده روی تا زایمان خوبی داشته باشم انشالله

منم همینطوریم
ولی خیلی تکون خوردنم سخت شده شکمم خیلی سنگینی می‌کنه به واژنم خیلی فشار میاره
شکم بند می‌بندم میگم بچه جاش تنگ میشه
نبندم باید با دست زیر شکممو بگیرم که سنگینی نکنه

دقیقا منم الان اینجورم دلم گرفته ک داره تموم میش و خوشحالم هستم و میخام زودتر ببینمش

طبیعیه خب.۹ ماه به وجودش عادت کردیم.استرس اینکه بعدش چی میشه هم یه طرف.

منم بعضی وقتا فک میکنم دوماه دیگه تموم میشه این دوران دلم میگیره دوسدارم این حسو ولی ازیطرفم میگم ببینمش وخیالم راحت شه🥺حس شیرینیه

من خسته شدم دیگه دلم میخوادهرچه زودتر دنیابیاد شباخواب ندارم از تکررادراررو بدن درد😪😪

تکون چی دیگ وقتی کنارت میاد دگ چ نیازی ب تکوناش تو شکم🙄😀

من دلم میخواد زود تموم بشه بدنیا بیاد بس که اذیتم