۷ پاسخ

عزیزم منم مث شما دختر بزرگم دوسالو پنج ماهشه و کوچیه دو ماهشه ،واقعا سخته بزرگه بعضی وقتا شروع میکنه پرت کردن همه چی فقط باید مواظب باشم چیزی نخوره به کوچیه یا میخاد خودشو بندازه روش دستشو میکشه میزنه تو صورتش و .... با کلی مراقبت و حواس جمعی اینطور میکنه
مجبور میشم گاهی اوقات بلایی سرش نیاره هولش بدم واقعا موندم چکارکنم ،منم دوس دارم حداقل درسمو بخونم ولی با این شرایط موندم چطوری ، ولی خدا خودش بهت نیرو میده از پسش برمیای درسته سخته ولی میگذره ،فقط از خدا میخام کمکم کنه و بهم صبر زیاد بده تا بگذره این روزا

کاملا درکت میکنم
بچه اولت چند سالشه؟

عزیزم منم دو تا دختر گل پشت سر هم دارم.
واقعا سخته ،من که اگه برسم کار خونه رو انجام میدم.
هیچ به خودم سخت نمی‌گیرم.
ولی آشپزی و غذا رو سعی میکنم خوب پیش ببرم ،
از اون طرف واسه خستگی و بی خوابی هام سعی میکنم مکمل های مختلف بخورم.
مثلاً برای انرژی داشتنم ،قرص آهن فروفورت انرژی میخورم که خیلی خوبه
و واسه اعصاب هم قرص ب کمپلکس میخورم.
سعی کن تو خونه آهنگ روشن کنی ،ورزش کن و برقص
پیاده روی میگن خیلی خوبه
من ک وقت نمیکنم ولی شما وقت می‌کنی برو

برو آرایشگاه به خودت برس موهات رنگ‌کن لباس بخر حتی شرایطش داری با شوهرت یا کسی برو پارک تفریح درسته سخته با بچه ها ولی یه کارهایی غیر خونه داری بچه داری کن آرامش میگیری ..

آهنگ بزار گوش کن موقعی که مخصوصا داری کار هم میکنی خیلی برای روحیت تاثیر داره امتحان کن این روزها میگذره عزیز ..شوهر ها چکار میتونن بکنن نق میزنی براش، خب بچه هستن خودت شاد نگه دار بچه حس میکنه مادر عصبی ناراحت باشه اونام واکنش نشون میدن ،آهنگ ها شاد گوش کن بخداا تاثیر دارت روحیت باز میشه منم همین طورم ولی یه جایی دیگ مغزم نمیکشه تلوزیون آهنگ با صدای بلند میزارم ..

عزیزم مادری همینه دیگه عوضش دوتا فرشته سالم‌و خوشگل داری

دقیقا منم😭

سوال های مرتبط

مامان کوچولو مامان کوچولو ۱۳ ماهگی
خانما امروزا من یجوری میشم همش سرم گرم میشه و طاقت توتوخونه موندن رو ندارم یعنی جوری میشم که مغزم کار نمیکنه دیروز پیش خودم گفتم اگه بمیرم راحت میشم گفتم شوهرم که خودشو راحت کرد گفتم منم برم پیشش تا اون دنیا هرجا که باشیم کنار هم باشیم می خواستم کاری کنم ولی خانوادم فهمیدن و بزور جلوم رو گرفتن قبل هم از این فکر ها داشتم ولی باز میگفتم فقط بخاطر دخترم همش خودمو با این موضوع که دخترم تنها میمونه دختر میوفته دست اون آشغال ها فقط با این فکر ها خودمو آروم میکردم ولی بی دیشب کلا از همه چی سرد شدم حتی چشام دخترمو ندید جوری شدم که فقط به این فکر میکردم که خودمو راحت کنم گفتم دیگه بسه این همه عذابی که تو این سن کشیدم بسه گفتم تا اینجاش که روز خوش ندیدم از اینجا به بعد هم زندگیم درست نمیشه گفتم کسی که اولش بدبخت میشه دیگه هیچوقت خوشبخت نمیشه گفتم این دنیام که باعذاب گذشت بزار اون دنیا هم با عذاب بگذرونم ولی برم پیش عشقم 😔😔💔ولی نزاشتن تا خودمو راحت کنم😭😭😭
خدایی یعنی تا حدی از زندگی از آدما از حرف مردم از همه چیز خسته شدم دیگه طاقت هیچی رو ندارم بخدا جوری خستم که دیگه نمیکشم دلم به آرامش می خاست یه زندگی خوب درکنار عشقم و بچم ولی بخدااا که نزاشتن دیگه هیچ امیدی ندارم تو این دنیا 😭😭😭😭😔😔💔💔💔💔💔💔❤️💔💔💔
دلم یه جایی می خواد که هیچ آدمی نباشه فقط خودمو دخترم دلم هیشکی رو نمی خواد از همه چی خستم خیلیییی خستهههههه😭😭😭😭😭😭😔😔😔😔