یعنی یه بچه چقدر باید حرص آدمو در بیارم من سر به حرف در آوردن این ماهلین ۵ و ماه و نیمه پوست کندما به حرف آوردن دوتا بچه یکی که اصلا کلمه هم‌نمی گفت یکیش که جمله هم به زور می گفت به خدا سخت ترین کار دنیاست یعنی پوست منو کندن به خصوص ماهلین خیلی دیر یاد میگیره سر همین حرف افتادنش و جیش و پی پی گفتنش یعنی پوست کندما 😫😫😫هنوزم اونجور که می خوام نشده البته بازم خیلی بهتر شده ها جمله های ۳ کلمه ای میگه ولی پدر منو در میاره تا یاد بگیره خیلی وقتا میگم‌آخه خدایا چیزی که غریضیه باید خودشون به حرف در بیان چرا من اینقدر باید سختی بکشم براش مگه گناهم‌چی بوده طفل معصومم اینقدر باید اذیت بشه 🥺🥺 بازم شکرت خدا😥واقعا تمرینات گفتاردرمانی خسته کننده شده برامون از طرفی میگم‌ ولش کتم از اون طرف می ترسم ولش کنم اینا همچنان تو همین مرحله بمونند به خصوص ماهلین هنوز خیلی احتیاج داره دلوین خداروشکر خیلی حرف زدنش بهتر شده دمه مهد که میرم دنبالشون دلوین میگه مامان غذا درست کردی ؟😂😂😂مامان ناهار چی درست کردی؟گاهی جمله های ۶ و ۷ تایی میگه

۱۰ پاسخ

توروخدا واسم دعا کنید خدا صبرم بده بتونم به ماهلین خوب برسم

عزیزم پسر دختر عموم همینطور بود دیگه تا ۵ سالگی قشنگ حرف اومد. کارن منم به زور فقط کلمه میگه منم خیلی نگرانم نکنه تا ۴ سالم حرف نیاد واقعا سخته خدا بهت کمک کنه

من فکر کنم از شما وضعیتم خیییییلی بدتره مامان دلوین😔 پسر من هزار برابر بچه های تو بدترن دیگه کلا افسرده شدم میخوام برم روانپزشک قرص بده آرامش پیدا کنم یکم. عزیزم میشه چندتا از تمرینای گفتار درمانیشو عکس بگیری برام بفرستی؟

عزیزمم خداپشت وپناهت...توقوی تراازاین حرفایی

خدا قوت عزیزم،الهی همیشه خوشی دختراتو ببینی🤲🏻❤️
ولی حرف زدن غریضی نیس،باید آموزش داده بشه

دقیقا درکت میکنم 😪

خداروشکر که نتیجه گرفتی مامان دوقلوها من چن بار تقاضا کم کردم ازت ولی جوابمو ندادی گفتم کتابایی که چیزایی که با بچه ها کار میکنی برام بفرستی ولی جوابمو ندادی چون نهال من هنوز هیچی نمیگه کلاس میبرم ولی فعلا دیر به دیر نوبتش میاد خیلی گفتار درمانش سرش شلوغه

سلام عزیزم تمرینای گفتار باز خیلی بهتر از جسمیه منی که دیسکم بیرون زده فک کن چقد اذیت میشم هر روز باهاش تمیرین کنم ماشاله بزرگ شده سنگین شده و لج میکنه گاهی خیلی گردن دردو کمر درد میشم

ببین دست خودش نیست اون حافظه شنیداریش اینام ضعیف یعنی انقد باید بگی و تکرار کنی تا تو حافظه اش بره .اصلا دلیل این تاخیرا همین مشکلات حافظه ام هست شما کادر درمانی میبری چه بازی هایی میکنه باهاش؟

منم مثه توام الانم میخام ببرم مهد میترسم.بچه هات همکاریش چطوره توی کلاس

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مامانا من خیلی غصه دارم به خدا چشم به هم‌زدنی تند تند روزا و ماه ها میره من یکسال دیگه بیشتر وقت ندارم سال دیگه این موقع بچه ها سنجش دارن این سنجش سرنوشت سازه یک ماه بعد ورود به پیش ۲ این سنجش میگیرن ولی هنوز بچه های من خوب حرف نمی زنند دارم دیوونه میشم به خدا از هر دری دارم وارد میشم تا حرف زدنشون خوب خوب بشه الانم بازم نسبت به قبل خیلی بهترن ولی بازم کار کردن داره دلوین خیلی تلفضاتش اشتباه میگه مثلا به فراموش میگه حیاموش به دماغ میگه ماغال🤦🏻‍♀️باهاش تلفظ هارو کار پط کنم خیلی سختشه بیان کردنش بچه هارو مثلا بچه یای به کلوچه میگه پپچه 🙁هنوز خوب نمی تونه کلمات رو سر هم بندی کنه جمله ی کامل بسازه چی بشه چطور بشه یه جمله ۵ و ۶ کلمه ای بگه این از دلوین ماهلینم که تازه شده ۳ و ۴ کلمه ای 😫😫خدایا یعنی اینا درست میشن دقت و تمرکز و حافظه ی کوتاه مدت و حافظه ی شنیداری و دیداری ماهلینم ضعیفه به خدا ماهی ۱۰ تومن داریم خرجشون می کنیم نفس دارم براشون میزارم از جون و دل مایه میزارم
هنوزم بعد دوماه درگیر جیش و پی پی ماهلینم ای خدا چرا نباید بچه های من مثل بچه های دیگه کامل و واضح حرف بزنن 😥😥خیلی ناراحتم خیلی یعنی تا یک سال دیگه اوکی میشن ؟؟
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
روتین تکراری و خسته کننده ی زندگی من 🙄🙄🙄
حالا جدا از اون همه کار خونه و شام و نهار پختن اینارم بهش اضافه کن
روزی ۱۰ هزار بار دستشویی بردن بچه ها یعنی تا میام بشین دلی میگه مامان جیش دارم دوباره میام بشینم ماهلین میگه مامان حیش دارم بعد دوباره میام بشینم دلی میگه مامان چی داری بخوریم 😀دوباره میام بشینم ماهلین میگه مامان شیر می خوام دوباره میام بشینم اینبار باباشون میگه زن چی داری بخوریم 😐هیچی میوه میارم براشون دوباره میام بشینم دلوین میگه مامان آب می خواد باز میام بشینم نوبت ماهلین میشه 🙄🙄بعد نگاه می کنم میبینم عه نوبت به دارو دادن و غذا دادن بچه هاس شام رو میدم میبینم عه ماهلین پی پی کرده تو خودش🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️بعد دوباره میام بشینم دوباره پارت آخر دستشویی بردن و مسواک زدن بچه ها و پیش به سوی خواب 😀 دوباره میام بشینم اینبار مرد خونه شام می خواد و در آخر نوبت به خودم می زسه که مثل بدبختا یه بشقاب دستم گرفتم یه گوشه رو مبل نشستم دارم شام می خورم 😀همین قدر مضخرف ولی بازم میگم خدایا شکرت خواستم بگم هیجوقت از خدا دوقلو نخواین که سخت ترین کار دنیا دوقلو بزرگ کردن حالا این وسطا خودتم مریض باشی دیگه واویلا🤦🏻‍♀️
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام مامانا می دونم سوالم دیگه خیلی تکراری شدم ولی دیگه واقعا در موندا شدم از دست ماهلین همه بهم میگن صبور باش درست میشه ولی آخه چقدر هسته شدم از دست این ماهلین یک ماه بیشتره از پوشک گرفتمش دیگه جیشش رو که خیلی کم پیش میاد بهم بگه یا خودم سر ساعت می برمش یا دلوین که میره اینم بدو بدو میره دمه در شورت و شلوارشو در میاره دوتایط میرن جیش می کنند تو مهد به مربی هاش میگه ولی تو خونه به من نمیگه پی پی رو هم که اصلا اصلا به من نمیگه همش تو خودش می کنه فقط یه بارش شورهم دید داره به خودش میپیچه گفت راحله بدو این دستشویی داره بردمش کارشو کرد ولی دیگه بقیشو همش تو خودش میشینه یه گوشه می کنه بدشم میادا اینقدر که از جاش تکون نمی خوره ما می فهمیم پی پی کرده دیردز خونه خواهرم دوبار تو خودش پی پی کرد یه سری هم جمعه باغ خواهرشوهرم بدریم پی پی کرده بود سر تا پاش با پی پی یکی شده بود که من و مادرشوهرم بردینش تو حمام شستیمش به خدا آبرومو برده دیگه الکی هم به مادرشوهرم گفتم بلده میگه حالا یادش رفته 😫جایزه و تشویق و تنبیه هر راهی که بگید رفتیم فایده نداشته حتی چیزی خواسته درخواستی داشته بهش گفتیم تا وقتی تو خودت پی پی می کنی نمی تونم بهت بدم ولی فایده نداره که نداره این بچه قراره تا کی تو خودش پی پی کنه 😒😥؟؟اگه خیابون برم یکی دوساعت از ترسم پوشک شورتی پاش می کنم ولی خونه ی کسی برم نه هی میگن دخترا زودتر یاد میگیرن 😒😒کجاش ،؟
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
از وقتی بچه ها ثبت نام کردم پیش ۱ نه خواب دارم نه خوراک همش استرسشون رو دارم 😥😥ممکنه بگید خوب مگه مجبور بودی ؟؟می خوام بگه بله فقط فقط به خاطر خودشونه از لحاظ مستقلی که خیلی خوبن خودشون شلوارشون در میارن میرن دستشویی بعد میان می پوشن و کفشاشون رو خودشون می پوشن غذاشون رو خودشون می خورن ولی بازم دلشوره و اضطراب خاصی دارم من با مشورت کاردرمانگر ماهلین و گفتاردرمانگرشون و با تجویز ایشون ثبت نام کردم کاردرمانگر ماهلین که تاکید داشت حتما ماهلین رو بنویسم هم واسه بهتر حرف زدنش هم واسه درون گرایی و منزوی بودنش دلوین رو هم گفتاردرمانش گفت هم واسه لجبازیش و هم واسه حرف زدنشون گفتن که بهتره برن زودتر به نتیجه می رسی باز خداخیرشون بده مرکز پولکی نیستن از الان به بعدشم کردن هفته ای یه بار اینقدرم خوب شده حرف زدنشون ماهلین الان شعر چشم چشم دو ابرو رو تا حدودی بلده بخونه از این لحاظا باز خیالم راحته فقط اضطراب پی پی نگفتن ماهلین رو دارم و کلا استرس اینو دارم بچه هامو اذیت نکنند به بچه هام درست رسیدگی نکنند هرچند مهد خصوصی نوشتم که از همه لحاظ قانون دارن برا خودشون ولی ته ته دلم باز استرس دارم 😫😫یه کم دلداریم میدید اینایی که مهد کودک ثبت نام کردن بهم بگن چه جوری دلدار وصبور شدن تو این قضیه چه جوری به هاشون با محیط کنار اومدن
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مهد بچه ها یه مشاوره ی خیلی خوب داره من واقعا ازش راضی ام خیلی خوب راهنمایی می کنه امروز باهاش جلسه داشتم دررابطه با ماهلین همین پی پی کردناش و اعتماد به نفس پایینش و خجالتی و کم حرف بودنش در رابطه با همش باهاش صحبت کردم کفت قضیه ی پی پی که همش از سر لجبازیه نه ترس چون اگه ترس بود که کلا نمی کرد یا با گریه می کرد گفت وقتی پی پی می کنه بزارید به حال خودش یه خورده تا کم کم دست برداره از اینکار گفت چند بار اینکارو تکرار کن زمان می بره ولی درست میشه راجب اعتماد به نفس پایینش و خجالتی بودنش هم گفت اول باید تست بگیرم ازش و بعدشم چند جلسه رفتار درمانی بیاد تا درست بشه و همین محیط مهد هم خیلی عالیه براش
بعد کفت حتما تست هوش هم بده واسه سنجش کلاس اولش خیلی به درد پی خوره هم برای ماهلین هم دلوین گفت همه ی بچه ها تو این سن انجام بدن کمک می کنه بهشون واسه سنجش ورود به مدرسه یک ساعت و نیم ازشون تست گرفته میشه ۷۰۰ ولی ما چون از طرف مهد هستیم ۵۰۰ میگیره اینجا مطرح کردم صرفا به خاطر اینکه ممکنه یکی مثل من با بچش چنین مشکلاتی داشته باشه البته به من گفت واسه درماتش باید بیاد کلینیک ولی گفت رو دقت و تمرکز تو خوده مهد باهاش کار میشه ولی گفت کاردرمانی فقط رو دقت و تمرکزش بیشتر کارمیشه تا موردای دیگه‌ گفتم کاردرمانش عوض شده بعد این یکی به من میگه بچت رابطه ی چشمی نداره 😐گفت خوب جلسه ی اولش بوده بچه یه چیز طبیعیه خجالت کشیده گفت این برچسب زدن ها خیلی اشتباهه اینو که گفته مربوط به بچه های اتیسمه این بچه سالم سالمه چیزیش نیست
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام صبحتون بخیر قشنگا 🥰🥰
چه کارا می کنید؟؟من رفتم بچه هارو گذاشتم مهد و بعدش پیاده روی کردم الانم اومدم خونه یه کم استراحت کنم صبحانه بخورم و برسم به کارام و غذا درست کردن امروز که روز سوم رفتن بچه هاس چقدر همه چی خوب پیش رفت بچه ها میان خونه ناهارشون رو سیر می خورن و بعدش می خوابن یه دوساعتی بعدشم که بیدار میشن میرن دنبال بازی و تمرینات گفتار درمانی شبم دوباره زود شامشون رو میدم می خوابونم دیگه فعلا از اون همه غر غر و جیغ و داد خبری نیست 😍😍اینقدر خوشحالم که ثبت نامشون کردم پیش ۱ به کارهای خودمم راحت می رسم 🥰امروزم به مربیشون گفتم ماهلین دیروز اومد خونه هیجی نخورده بود گفت به خدا خیلی تلاش کردیم ولی یه لقمه هم نخورد😥بعد گفتم این لیستی که دادین نمی خورن زیاد گفت اشکال نداره هرچی می خورن بزارید بهتر از اینه که بچه گرسنه بمونه خداروشکر از این مهدشون راضی ام رسیدگیشون خوبه از لحاظ امنیتی هم که فول فولن درجه ۱ 🤗
از لحاظ دستشویی هم ماهلین با اینکه به من جیش و پی پیشو نمیگه ولی به اونا میگه 😀😂خیلی هم بهشون تاکید می کنم حواستون باشه هررموقع دستشویی داشتید بگید به خاله 😀
من از همین جا از اون مامانایی که خیلی کمک و تشویقم کردن تو این راه خیلی ممنونم 😘😘دوستتون دارم🥰😘
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
آدم از بی مسیولیتی یه عده وا می مونه صبحی ماهلین خوب بود سرحال و قبراق جفتشون رو فرستادم مهد ظهر که رفتم مهد مدیرشون گفت دلوین خیلی بیحال بود خواب بود گفتم شاید به خاطر داروهاشه حالا نگو ماهلین بوده همیشه این مدیرشون قاطی می کنه این دوتارو بعد گفتم شاید به خاطر دیروز که خواب آور بهش دادن هنوز تو خونشه ولی سابقه نداشته اصلا هیچی اومدم خونا میبینم بچم داغه داغه چشماش به زور باز میشه تبشو گرفتم دیدم ۴۰ درجه تب داره😱😱واسه ماهلین خیلی خطرناکه بعد زنگ زدم مدیرشون میگم وقتی این بچه بیحال بوده یه نگاه می کردید میدید داغه سریع زنگ می زدید به من می گفتید میگه من از کجا بدونم 😐😐😐میگم‌عه تو که الان به من گفتی گفت باید خاله رعنا حواسش جمع می کرده اونم نفهمیده یکی بگه آخه زنیکه ی احگق با من لج پیدا کردی چرا با بچه هام اینجوری می کنه بچم تو تب داشته می سوخته شما اهمیت ندادید😭😭😭اگر تشنج می کرد چی بعد اینقدرم گیجن همیشه این دوتا رو قاطی می کنند با هم بعد مدیرشون میگه من که گفتم اگه مزیضه نفرستش گفتم ای خدا اون دلوین بود که اونم مریض نیست 😫😫گفتم چرا اینقدر قاطی می کنید گفت والا من همیشه این دوتا را با هم قاطی می کنم 🤦‍♂️🤦‍♂️🤦‍♂️از خالشون بدم اومده چطور بچه ی منو تا ظهر نگه داشتن وقتی فهمیدن حال نداره این بچه اگه تشنج می کرد کی جوابگو بود😔😔😔😔
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام‌مامانا یادتونه یه سری راجب به اینکه حرف زدن بچه ها رو باید جدی گرفت در کنادراون دقت و تمرکزشون رو یه بار اینجا تاپیک گذاشتم که دوستم بچه هاش می خواستن برن کلاس اول سنجش قبول نشدن ارجاع دادن به مدرسه ی استثنائی چون درست حرف نمی زدن یه عده اومدن به من گفتن چرا استرس میدی چرا الکی میگی آخه خواهر من مگه من مرض دارم الکی بگم وقتی میگم حرف زدن بچتو جدی بگیر والا بلا تو سنجش با مشکل بر می خورن درست حرف زدن بچه ها خیلی براشون مهمه خیلی هم سخت گیرن به خدا بی دلیل و پدرک حرف نمی زنم خودمم تمام سعیمو دارم‌می کنم برا بچه ها که تا سال دیگه که بعد از پیش ۲ قراره سنجش بدن با مشکل مواجه نشن تازه دوست من بچه هاش پیش ۲ هستن این سنجش رو گرفتن برای سال دیگشون میگفت اجازه هم نمیدادن هیچ‌مادری پیش بچش باشه می گفت کلی استرس کشیدم😥من خودمم‌کلی واسه بچه هام‌نگرانم چون بچه های منم هنوز حرف زدنشون خوب خوب نشده با اینکه ۶ ماهه دارن گفتار درمانی البته بهتر شدنا ولی هنوز نیاز به درمان دارن توروخدا اگه بچه هاتون نیاز به گفتار درمانی دارن حتما اقدام کنید به خصوص اونا که بچه هاشون مثل بچه های من نیمه اولی ان خدایی نکرده ارجاع بدن به مدرسه ی استثنایی هیچ راه برگشتی نداره ها حالا از من گفتن بودوظیفه دونستم به بقیه مادرا اطلاع بدم این مدرکش من از خودم نمیگم
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
یه دکتر داریم‌تو محلمون آشنای مادرشوهرم ایناس یهو مادرشوهرم زنگ زد گفت خودت برو شرح حال دلوین رو به این دکتر بگو شاید کمکت کنه هیچی دیگه منم رفتم همه رو کامل توضیح دادم به دکترش گفتم چند مدل شربت گیاهی گرفتم هرچی میدم خوب نمیشه هیچ علائم دیگه ای هم نداره اصلا اصلا گفت اگه سرفه هاش خشک باشه و با هیچ کدوم این داروها خوب نشده به احتمال ۹۰ درصد حساسیت داره ریه اش حساس شده هیجی کتوتیفن داد گفت تا ۳ روز بهش بده اگه خو ب نشد و باز سرفه کرد نیاز به اسپری داره بعد بیاد تا هم خودشو چک کنم هم اسپری بدم بعدشرفتم دنبال بچه ها مربی مهدشون اومده میگه وضعیت این دلوین خیلی بده خیلی سرفه می کنه الکی میگه آبریزشم داره 😐😐🙁گفتم کجا آبریزش داره اصلا اینجوری نیست میگه آره این مریضه و نیارشو الکی میگه ماهلینم مریضه گفتم به خدا نیست چرا عیب میزاری رو بچه 🥺🥺 هیچی دیگه با چشم گریون رفتم به مدیرشون گفتم مدیرشون خیلی بهتر از خوده خاله مهده گفتم به خدا بچه آلرژی داره مزیض نیست خودتون که می دونید سرفه زمان می بره تا خوب بشه گفت اون که آره یهو میبینی حالا حالاها دستت بنده بعد رفت به مربی مهد گفت چرا گیر به بچه میدی مامانش اومده میگه آلرژی داره مردم که دروغ نمیگن گفت به خدا کشته مارو سیستم ایمنی بدنش ضعیفه همش جوش خودشو می زنه از طرفی دختر خواهرمم همین مشکل رو داره میگه ماسک که می زنم می خوام خفه بشم اون اسپری می زنه و دارو می خوره خواهرم داشت پی گفت ماسک بدترش می کنه برا همین اونجا از صبح تا ظهر ماسک داره بچه بدتر میشه حالا مونوم با این خاله ی مهدشون چیکار کنم بیش از حد و حساب حساسه دیوونم کرده 😥😥😥آخه من خودم عقام کمه مگه بچه مریض باشه بفرستم مهد😫