یروز شوهرم از محل کارش برگشت تو اشپزخونه بودم خواستم براش غذا درست کنم
گفت درست نکن برات سوپرایز دارم امروز مختص توه
رفتیم بازار کلی لباس و وسیله ارایشی دو سه سرویس طلای مورذ علاقمو خریدم
بعدش شام منو دعوت کرد بهترین رستوران شهر و شاممون با هم خوردیم
تو راه برگشتم گفت ی سوپرایز دیگ برات دارم رفتیم خونه نیم ساعتی وقت داریم لباساتو جمع کنی بریم سفر
منم ب 3نرسیده همه رو جمع کردم و راهب شدیم
در همین حین از خواب پریدم
خواب خوشی بود ولی... 🥲😁
فک کنم فقط منم که هربار طلا میگیرم پشیمون میشم که چرا گرفتم😐
منم عاشق لباسم طلا دوس ندارم
ولی تا دلت بخاد عاشق بازار و رستورانم🤣🤣
این منم🤣🤣🤣
من که از همه این گزینه ها میگذرم فقط طلافروشی که انتخاب میکنم،چند دفعه رفتیم لباس بگیریم برام،به اصرار خودم ،هسرم راضی شده طلا گرفته،حتی بعد خریدطلا میگه برا شیرینیش بریم رستوران،میگم نه ولخرجی نکنیم بریم خونه پدرشوهر عین رستوران بخوریم😃😃😝
لباس و رستوران خیلی دوس دارم ولی طلا ن
چون باید بفروشم ب زخم زندگیم بزنم ولی لباس و چیزای دیگ ن مال خود خودمه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.