۱۳ پاسخ

نه بابا سرد نیست هنوز هوا خوبه،بعدم هرچی بیشتر بچه رو بپوشونی بیشتر سرما میخوره

عزیزم تاپیک گذاشتم تو هر دمایی چقدر لباس بپوشانیم به بچه
با گوشیت دما رو ببین همونقدر بپوشون نگران هم نباش

وقتی میبری دکتر جلوی همسرتون از دکتر بپرسید چقدر لباس بپوشونم بیرون ببرم باد بخوره سرما میخوره و ....
شاید به حرف دکتر اعتماد کنه
خدایی الان گرمه هنوز

نه بابا من با بادی و پلیز شلوار و جوراب و کلاه نه کلاه پشمی و کاموایی از این. کلاه پارچه کشی ها میبرمش بیرون اونقدرام سرد نیست

شوهر منم الان ک رایبد 5ماهشه هنوزم حساسه چون بچه اولمونه و شوهرمم عاشق بچمه نمیتونم بذارمش ت خونم اتفاقا میرم بیرون میگ ببرش باخودت ولی مواظبش باش

عزیز دلم دکتر به من گفت اصلا هوای خنک باعث سرماخوردگی نمیشه، سرما خوردگی فقط از طریق فردی که مبتلاس انتقال پیدا میکنه

منم شوهرم سر بچه اولم همینطوری بود بخصوص که اوج کرونا بود اصلا من رنگ بیرونو ندیدم تا یکسال تو خونه بودم
ولی برای دومی نه ، البته کلا مردا همیشه یه چیزی دارن بگن که ماهارو حرص بدن🫠😊

من هوای شهر مون شبا بین ۱۷ تا ۲۰ درجس
من یک تاب از ریز میپوشونم با یک لباس و شلوار و کلاه

پتو نوزادی بپیچ دورش اگ گرم بود یکم آزادتر کن بازتر کن اگ سردبود محکم تر ببندش

خب برا اینکه شوهرت فکرش آروم شه بیرون رفتنی لباس بیشتری به بچه بپوشون بزا خیالش راحت باشه

وای منم اینطوری شدم اصن افسردگی گرفته منو
اینقد دوس دارم بچه بدم دست شوهرم خودم تنهایی برم

برعکس شوهر من ک اصلا حساس نیست بعضی وقتا دلم میخاد یکم شور بزنه و نگران بشه

هنوز اونقدر سرد نیس

سوال های مرتبط

مامان لیا❤️👶🏻 مامان لیا❤️👶🏻 ۸ ماهگی
🥺🥺ومنی که امروز از خودم و مادرشدنم بیزار شدم😭😭😭لیا از ۳ شب بیداره و فقط در حد ۵ دقیقه چرت میزنه و گریه میکنه از صبح هم چندین بار استفراق از دماغ و دهنش زده بیرون اصلا نه خودش خواب داره نه من 😔منی که هر روز به خودم میرسیدم موهامو اتو میکردم منی که شغلمو که خیلی دوسش داشتم و درامدی عالی داشتم منی که همه از مرتب بودنم و اندامم تعریف میکردن حتی تو ۹ ماه بارداری هر کسی میدید تعجب میکرد نه ورمی نه لکی نه ترکی هرکی میدید میگفت خیلی حاملگی بهت میاد خیلی شیک حامله شدی🤭 منی که همیشه سرحال بودم منی که هر روز با شوهرم میرفتیم بیرون منی که انقدر خواب دوست داشتم منی که هزاران چیز دیگه حالا تبدیل شدم به یه زن که ۳ ماهه نتونستم حتی برم بغل شوهرم باهاش حرف بزنم با خیال راحت چه برسه به رابطه و بوس ....شدم پوست و استخون به خاطر رژیم چون دخترم کولیک و رفلاکس داره از کت و کول افتادم انقدر که بغلش کنم و راه برم درحد ۵ دقیقه حموم میکنم و نمیرسم موهامم شونه کنم ۳ ماهه نتونستم ۲ ساعت مفید بخوابم همش خواب و بیداریم همش خونم و شوهرم خودش میره بیرون منم باید بابچه سروکله بزنم زیر چشام گود افتاده کل لباسام گشاد شدن ازبس لاغر شدم روحیمو کلا از دست دادم از شوهرم گرفته تا هر کس دیگه ای که منو میبینه میگه چرا اینجوری شدی بهم ریختی .ومنی که کاملا مستقل بودم الان کلا تو خونه زندانی شدم چون یه بار با بچه رفتم بیرون از دماغم اومد بیرون و با گریه برگشتم خونه چون بچم گریه و بیقراری میکردو با بچه و کار خونه سرو کله میزنم ....اصلا ناشکری نمیکنم یه تار موی بچمو با دنیا عوض نمیکنم ولی خیلی خستم خیلی امروز به معنای واقعی میگم که من کم آوردم