دوستان یه سوال دگ
شما تو خونه وضعیتتون با بچه کوچیک چطوریه یعنی چطور همش با بچه این یا نه هم به‌خودتون میرسین هم به خونه هم وقتگذرونی با همسر یا بیرون ؟؟من ک اصن گاهی وقت نمکنم برم سرویس😕

وقتایی ک خوابه میتونم ب خودم و کارام برسم. در غیر این صورت باید باباش نگهش داره ک من شرایط رو سر و سامون بدم .
کارای خونه هم همسرم کمک میکنه
ولی منم مث شما ی وقتا حتی سرویس هم نمیتونم برم

پستونک بهش میدی؟؟
من با پستونک انگار ۳ نفرم تو خونه😂😂
واقعااااا اگ نبود نابود میشدم ولی الان هم بیرون میریم هم تفریح هم دکتر هم مهمونی😂😂
اذیت میکنه ها ولی با پستونک قابل تحمله

وقتی که خوابه فقط میتونم کارای خودمو بکنم
جرعت جارو و ظرف شستن ندارم
شوهرم میاد میدم نگهش داره شام درست میکنم و ظرفامو میشورم یا حموم میرم

دختر من صبح ساعت ۴ بیدار میشه تا ۱۲ ظهر بیداره اما کمی خواب کنی بیدار بازی میکنه منم تو تایمی ک بازی بیدار خوابه کارامو میکنم گریه کم میکنه من کمک دست دارم مادرشوهرم با ما زندگی میکنه وقتی دخترم بیداره باهاش حرف میزنه اختلات میکنه منم کارامو میکنم بعد ک از ۱۲ میخوابه تا ۵ ۶ هم به کارام میرسم هم میخوابم شوهرم ک از سرکار میاد تا ۱۰ شب با دخترم بازی میکنه نگهش میداره منم شامم درست کنم کارامو میکنم

دختر من خودش بازی میکنه.منم اگه کار نداشته باشم کنارشم اگه کار داشته باشمم به کارم میرسم.تلویزیون روشن میکنم اهنگ میزارم که با صداش آروم بشه.اهنگ خیلی دوست داره

منم والا وقت نمیکنم فقط تا میبینم می‌خوابه منم میخوابم وگرنه مریض میشم

با مدیریت همه چیز درست میشه. اصلا سخت نگیرید. من اوایل تا سه ماهگی بچم خیلی اذیت شدم، کولیک داشت تو زمستون هم بود اصلا نمیشد جایی رفت. ولی از عید به اینور انقدر بردمش بیرون با کالسکه تا بالاخره عادت کرد. اوایل با مامانم یا کسی میرفتم که اگه گریه کرد کمکم بده. الان خودم تنهام میرم دیگه عادت کرده.
تو خونه هم تایمی که خوابه یا کسی خونمونه غذا درست میکنم و کارامو میکنم و وقتی بیداره فقط بازی یا تفریح بیرون خونه

اگه خونه مامانم باشم خاطر جمع ترم شاید در حد یک ساعت با همسرم خریدی جایی برم
آخه شیر خشک هم میخوره عشق مامان واسه همین میشه یکم نگهش داشت

به خودم که نمی‌رسم بعد حمام موهامو با کلیپس میبندم تا حمام بعدی با سرعت تا خوابه کارای ضروری خونه رو میکنم خوشگذرونیم خیلی کم

سلام عزیزم.
من همه وقتم رو پسر نازم میگیره
از صبح ساعت هشت الی نه که بیدار میشه کلا با در حال شیر خوردنه یا گریه یا وقتی ساکته دوست داره باهاش حرف بزنم و بازی کنم.
بعدم خیلی کم می‌خوابه
با زحمت میخوابونمش بعد یا به محض گذاشتن تو جاش بیدار میشه و گریه می‌کنه یا لطف کنه نیم ساعت بخوابه
بعضی وقتها عصر می‌خوابه و بعضی وقتها نه
تا دوازده شب همین منوال هست
وقتی همسرم بیاد کمکم می‌کنه و ساکت که باشه سرگرمش می‌کنه
مادرشوهرم هم طبقه پایین هستن که صبح ها نیم ساعتی میاد خبر میگیره

عزیزم‌منم مثل شما وقت نمیکنم سرویس،بهداشتی برم در حد یه ناهار درست کردن میرسم فقط. وقتی هم با همسر بیرون میریم فسقل انقد نق میزنه بر میگردیم خونه. کلا تو خونه. بعدازظهر را هم تا همسرم از سرکار بیاد تا بچه رد بگیره من دوش بگیرم یه شام بخوریم از خستگی نمیتونم حتی حرف بزنم باهاش