۵ پاسخ

😂🤣
پسر منم داره از همین ترفندا استفاده میکنه

پسره من فقط میگه خودم

کاش زودترمیوردی تاهمبازی هم میشدن

پسرمن میگه باید دوقلو بیاری یه پسر یه دختر میگم اسمشون چی باشه میگه اسم نمیخان اسمشون آجی کورش وداداش کورش باشه🤣🤣

خب بیارید ماشالله بزرگه دخترتون😅😅🤗

سوال های مرتبط

مامان دو سید کوچولو💖 مامان دو سید کوچولو💖 ۵ سالگی
❤️برات یه مامان معمولی بودن رو آرزو میکنم❤️

📌یه مامانی که انگار هیچ اطلاعات روانشناسی به گوشش نخورده
و فکر نمیکنه بچه اش یه موجود حساس یا آسیب پذیره و مدام نمی ترسه که نکنه توی تربیت اشتباه و خلاف فلان کتاب و نظریه عمل کنه

📌مامانی که بچه اش رو توانمند میبینه و قبول داره جثه بچه اش کوچیکه اما همین میوه دلش، توانایی و قدرت خودمدیریتی و راهبری و مراقبت از خودش و انجام کارای شخصیش رو داره

📌مامانی که اگر اشتباه کرد خودشو راحت میبخشه

📌مامانی که مدام دنبال رشد و استعداد یابی بچه اش نیست چون خیالش راحته که استعداد، اگر استعداده خودش،خودشو نشون میده و بچه رو میکشونه به سمتش و نیازی نیست مامان با زور و نگرانی و اجبار کاری کنه...

📌مامانی که هیچ اختلال روانشناسی رو نمیشناسه و مدام نگران بیش فعالی و اتیسم و نقص توجه و مهارت های چندگانه بچه اش نیست
📌مامانی که چیزی در مورد وقت با کیفیت و اثرات بازی و ...نشنیده و هر وقت دلش بخواد با بچه بازی میکنه و هر وقت دلش نخواست و نتونست بازی کنه، احساس مامان بدی بودن نداره.

📌مامانی که ترس از آینده بچه اش نداره چون میدونه اونم عین میلیاردها انسان روی کره زمین نقشه و برنامه رشد و شکوفایی خودش رو داره

📌مامانی که از اضطراب یا نقص بچش نمیترسه،چون میدونه هیچ آدمی کامل و بی نقص و صددرصد نیست

📌مامانی که خودشو همه کاره تربیت بچه اش نمیدونه چون میدونه رب و مربی اصلی خداست و کافیه که اون به اونچه که عقل و فطرتش میگه درسته عمل کنه و خدا نقص های عمل اون رو جبران میکنه
و
📚من دارم این روزها مامان معمولی بودن رو تمرین میکنم
شما چطور؟
#مادرانه
✍️#زهرازینی_وند (مشاورکودک و خانواده)
🆔 @maman_moshaver
🌏اینجا نگاه تون به مادری عوض میشه
#نشربامنبع
مامان فسقلی مامان فسقلی ۵ سالگی
سلام میخوام درد ودل کنم دلم گرفته هفت ساله ازدواج کردم ولی خیلی خیلی مشکلات زیادی پشت سر گذاشتم هیچوقت یادم نمیره حقوقمون ۲۰ تومن بود ولی قسط ۲۴ تومن باید میدادیم دیگه هر ماه یه وام رو پرداخت میکردم ماه بعد وام دیگه رو هیچوقت یادم نمیره بچه اول بدنیا اومد چه سختیا که پشت سر نگذاشتم خونمون تو حیاط خونه مادر شوهر بود وای که چقدر حرف و حدیث بود هر دقیقه میومد بچه شیر خورد نخورد دستشویی کرد نکرد تا آخری شوهرم گفت زنم حالش خوب نیست ولش کنین که دیگه قهر کردن نیومدن بعد چه بلاها سر خونه زندگیم اومد که قابل گفتن نیست حدود یکسال و نیم دارم رنگ آرامش میبینم خونمون جدا کردیم مشکلات اقتصادیمون حل شد زندگیمون تغییر کرد ولی الان حدود دو ساله بچه دوم میخوام مادر شدن برای بار دوم بدون اذیت شدن تجربه کنم لذت ببرم تو خونه ای دیگه از خودمه و هیچکس رد اعصابم نیست ولی خدا نمیده خدا ازم دریغ کرده نمیدونم دیگه اینماه دیگه ای یو ای کردم ولی جواب نداد منفی شد الان پریود شدم واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم خستم دلم گرفته 😭😭😭😭دعا کنین واسم