۴ پاسخ

من طبیعی بودم تجربمو بخون خیلی سخته خیلی

چقد بد ادم هم درد طبیعی بکشه هم درد سزارین 😢😢

عزیزم مبارکت باشه من دلم خیلی با طبیعیه و از سزارین وحشت دارم ولی بالاخره مهم اینه که جفتتون سالمید🤩

غم بزرگ؟؟؟مگه عزیزم سزارین قتله؟!!!روش ب دنیا اومدن نی نی مهم نیست مهم صحت وسلامتشه ک دکتر اینجوری تشخیص داده

سوال های مرتبط

مامان سید محمـد حسیـن مامان سید محمـد حسیـن ۷ ماهگی
من کلا آدم کم خوابی هستم تو بارداری هم همینطور بودم و حتی تو پروسه زایمان وقتی اوردنم اتاق درد داشتم و به خاطر بی هوشی بود فک کنم هی از خال میرفتم و چیزی نمیفهمیدم و شاید. ۵-۱۰ دقیقه طول میکشید خواب من ، پسرم۸.۴۵ دقیقه صبخ دنیا اومد من رو ۱۱ بود که بردن بهش و تا ساعت ملاقات تقریبا جون اومده بودم همونطور م دکترم گفت مرتب میومدن و مسکن تزریق میکردن تا درد آروم شه اما خوب من درد داشتم و اون فقط تسکین بود، البته من خودمو برای درد آماده کرده بودم و کلا با کادرو همراهم همکاری میکردم این تو پروسه زایمان هم برای خودم هم همراه و و هم کادر کمک کننده بود پرستار بار اپل یا دوم بود ک اومد بالای سرم و بهم گفت میدونم درد داری مثل پریودی شدید و شکمت میگیره و ول میکنه بهت سرم فشار وصل کردیم تا با انقباض رحمت همه خون ها و... خالی بشه، راستی شکمم هم دوبار تو اتاق عمل فشار دادن که تو شرح عملم نوشته بود و من اصن متوحه نشدم تو ریکاوری اومدن شکممو یکم فشار دادن م من سریع دستشونو گرفتم گفتم نکنین خانوم قربون صدقم رفت و گفت عزیزم یکم تحمل کن همکارم باید چک کنه و مطمئن بشیم شکمت توش خون و لخته نمونده باشه عفونت کنه منم دیگه دست اون خانومه فشار میدادم و گفتم باشه، ولی خیلی کم فشار داد همکارش و دردش لحظه ای ولی شدید بود،
مامان 🤱🏻نیلماه مامان 🤱🏻نیلماه ۶ ماهگی
پارت ۲:

بعد از مدتی انتظار رفتم داخل اتاق عمل همه خیلی مهربونو و دکترمم که سرخوشو باحال😅
من آسم دارم و قبل کلی مشاوره شدم
دو تا دکتر بی حسی بالا سرم بودن که بچه ها من از آمپول ساده به قدری میترسم که قبل آمپولام ضربان قلبم روی هزاااااار میره خدا شاهده
آمپول نخاعی اونجوری که بقیه میگفتن نبود اگر شما مو به مو چیز که دکترای بی حسی میگنو گوش بدین و پوزیشنی که میگنو رعایت کنید هیـــچ دردی تاکید میکنم هیچ دردی حس نمیکنید ،بعدش یهو پاهام داغ شد انگار یه وزنه ۱۰۰۰۰۰۰۰کیلویی به پاهام وصل کرده بودن،دکتر من سوند تمام بیماراشو توی بی حسی میزنه و فشار شکمی هم تا جایی که میتونه توی اتاق عمل و با بی حسی انجام میده،من توی اتاق عمل به خاطر آسم و آلرژیم یه ذره به بی حسی یهو واکنش نشون دادم که سریع در کسری از ثانیه چند تا آمپول بهم زدن و سریع حالم خوب شد،بعدش لحظه ای که ۹ ماه با سختی انتظارشو میکشیدم همیشه تو خواب تصورش میکردم رسید و دختر قشنگمو گذاشتن رو صورتم و من به خدااااااا که اونموقع رو ابرا بودم،توی اتاق عمل خیلی واسه همه دعا کردم ،بعدش به دکترم دیگه داشتن تموم میکردن کارمو گفتم دکتر توروخدا بگین شکممو تو بی حسی فشار بدن گفت ببین رحمت خیلی با کلاس بود😅 اصلا دیگه نیازی به فشار نداری تو هر چی فشار بود توی اتاق عمل دادیم و بعدشم دیگه احتیاجی نداری فشار بدن خیلی خوب بود همکاری رَحِمت😁

و واقعنم دیگه فشار ندادن،