🔴پارت سوم-------------تجربه سزارین🔴
بعد اینکه دکترم تشخیص سز داد منو آماده کردن برا سزارین ،با اینکه استرس داشتم اما دروغ چرا خیییلی خوشحال بودم اون همه عذاب روحی روانی دیگه داشت تموم میشد 🥲
‼️زایمان طبیعی با توجه به شرایط من ،برا من انتخاب اشتباهی بود این به معنی بد بودن زایمان طبیعی نیست ،بدن افراد باهم فرق دارن‼️
📍وصل کردن سوند
خودتون رو شل بگیرید،درد نداشت اصلن ،و اگه هم داشته باشه انگشت کوچیکه ی معاینه نمیشه 🥲 فقط گریه میکردم که از خوشحالی اینکه معاینه ها دیگه تموم شد
📍بستن شکم بند در اتاق عمل:
بعضی از بیمارستان ها اجباری میکنن ،برا بیمارستانی من توش بستری شدم اجباری نبود منم چون از اون همه استرس و عذاب رها شده بودم ،از ی طرفم استرس جراحی رو داشتم اصلااا یادم نبود به پزشکم بگم که بعد عمل ببنده ،شما بگید میگن تو جمع شدن شکم و کم شدن درد موقع خنده و حرکت خیلی موثره(من الان روز ۶ بعد عملم هست هنوزم درد داره موقع خندیدن البته خیلی کمتر شده نسبت به روزای اول)
📍 اولین راه رفتن بعد از عمل:
برا من واقعا سخت بود بعدش بهتر شد ینی سختیش برا همون باره اولمه بعد کم کم بهتر میشه(شایدم بدن من خیلی ضعیف شده بود چون دکتر به من گفته بود که قبل رفتن به بیمارستان ناشتا باشم ،اونجام فقط سوپ اینا بخورم که اگه یهو سز شدم خطر برا من نداشته باشه ،اون ۲۷ساعتم تغریبا ناشتا بودم ،بعد عملم ۶ساعت بعدش فقط مایعات .....شاید بدنم ضعف کرده بود برا همون واقعاا درد داشتم موقع اولین راه رفت
.
ادامه در پارت بعدی...🚶🏻‍♀️

۰ پاسخ

سوال های مرتبط

مامان خرسی🐻🍯 مامان خرسی🐻🍯 ۴ ماهگی
تجربه زایمان پارت تکمیلی
از سزارین بخوام بگم، بعد از بی حسی با اینکه سرمم زیاد تکون داده بودم نه سردرد داشتم نه کمردرد، فقط جای بخیه هام به شدت میسوخت، پمپ درد هم نگرفته بودم، و اولین راه رفتن بعد از عمل به حدی دردناک بود که رنگم سفید شد، سوند رو بعد از بی حسی بهم وصل کردن بخاطر همین چیزی حس نکردم، فقط موقعی که درش آوردن یه مقدار سوز داشت، بعد از عمل هم یه مقدار شکمم رو فشار دادن، ولی چون همچنان بی حس بودم بازم چیزی حس نکردم،
از تجربه خیلی کمی که از طبیعی هم‌داشتم میتونم بگم موقعی که اومدن سوند رو بهم وصل کنن گفتن دهانه رحمت زخم شده، بخاطر معاینه ها، من از اون آدمایی بودم که به شدت طرفدار زایمان طبیعی بودم، ولی بعد از تجربه ای گه داشتم واقعا‌حق میدم به‌کسایی که‌ دوس ندارن طبیعی زایمان‌کنن، خودمم اگه برگردم عقب از همون اولش سزارین رو انتخاب‌ میکنم با توجه به وضعیتی که داشتم، از بیمارستان هم بخوام بگم ولیعصر بیماستان خوب و تمیزیه، ولی از برخورد کادر و پرسنلش زیاد راضی نبودم، از حال الانمم بخوام بگم بعد از ۲ هفته خداروشکر دردام خیلی کمتر شده، فقط گهگاهی تو قسمت بخیه ها احساس سوزش دارم هنوز، این بود کل تجربه ی من، بازم سوالی بود بپرسین میام جواب میدم حتما❤️
مامان دایان 👼🏼💙 مامان دایان 👼🏼💙 ۳ ماهگی
تجربه زایمان من ( سزارین ) پارت چهار
که لحظه شیرینی بود و به همه مانانای باردا و همه کسایی که بچه دار نمیشن از ته قلبم آرزو میکنم ، و بچه رو دادن بیرون و منو بردن ریکاوری و چون هنوز بیحسی داشتم اومدن شکممو تمیز کردن که من به شدت نگران اینم بود زیاد نفهمیدم فقط چون از زیر دلم داشتن فشار میدادن اون اذیتم میکرد که از اونجا به بعد دردام شروع شد که با شیاف کاملا قابل کنترل بود سخت تمرین بخشش فقط راه رفتن و بلند شدن بود ولی تجربه من این بود که هر چقدر که میتونید راه برید چقدر بیشتر راه برید همون قدر زود بهتر میشد چون یه نفرم با من سزارین شده بود من با کلی درد راه میرفتم ولی بعد راه رفتن بهتر میشدم من چهار بار پیاده شده بودم اون فقط یه بار و تا صبح کلی درد کشید و این که منتظر شیاف نباشین که هر هشت ساعت یه بار بیمارستان بده خودتون هر کجا که دردتون گرفت یدونه استفاده کنید خیلی کمک بود و من متاسفانه همون سر دردی که تو اتاق داشتم بعد از سه روز بازم همچنان دارم و این به شدت اذیتم می‌کنه درسته همینقدر سخت بود ولی بازم خدارو شکر که بچمو تونستم صحیح و سالم بغل بگیرم و برای شما هم این حس رو آرزو میکنم
مامان دخملی ها🩷🩷 مامان دخملی ها🩷🩷 ۲ ماهگی
سلام مامان جونیا چقد تجربه ها از سزارین متفاوته
اونایی که از سزارین میترسین تاپیکمو بخونین
من چهارشنبه سزارین دوم شدم از چیزایی که اینجا خونده بودم فک کردم قراره دردای خیلی وحشتناکی رو تجربه کنم چون دومین سزارینم بود
ولی میتونم بگم امروز هیچ دردی ندارم دیگه اصلااااا
پمپ دردم نگرفته بودم فقط با شیاف دردا قابل تحمل بود چون جای عملم که اصلا درد نداشت فقط زمانی که میخواستم از جام بلند شم درد داشتم
دردای اذیت کننده فقط مثل درد پریودی بود که واسه جمع شدن رحم بود که با شیاف خیلی کم میشد
البته به نظرم درد جای عمل خیلی بستگی به حرفه ای بودن دکتر داره که بعد رفتن بیحسی درد نداشته باشی
من بیمارستان صارم با دکتر کرم نیا سزارین شدم که هم از بیمارستان هم ار دکترم خیلییییی راضی بودم
اینارو به اشتراک گذاشتم که بگم اینجوریام نیس که قرار باشه همه تو سزارین دردای وحشتناکی رو تحمل کنن
واسه همه سزارینی ها آرزو میکنم مثل من تجربه خوبی از سزارین داشته باشن
مامان مامان🌰💙 مامان مامان🌰💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان من🥰
من قراربود ۳۸هفته ۳روز سزارین بشم اما دکترم چون شیفت نبود قرارشد ۳۸هفته۱روز زایمان کنم
روزیکه قرار بود برم بیمارستان از ساعت ۴صبح درد طبیعی شروع شد و همینجوری به اوج خودش می‌رسید داداش تقریبا نزدیک به هم شده بود و ترشحاتم فوق العاده زیاد به رنگ صورتی در اومده بود
دیگه ساعت ۶ رفتم بیمارستان جلو در بیمارستان حس کردم داغ شدم و فهمیدم کیسه آبم پاره شد همینجوری آب داغ ازم میرفت زایشگاه معاینه کردن ۴سانت بودم خیلی درد داشتم شدید
دیگه دکترم اومد چون دیابتی بودم وترشح سبز کم داشتم واینکه کیسه ابمم پاره شد دکترم گفت سری ببرینش اتاق عمل بعدم سزارین اورژانسی شدم نمیتونم بگم درد طبیعی بیشتره یا سزارین ولی برای من طبیعی غیر قابل تحمل بود و سزارین هم سختیش بیشتر موقع بلند شدن از تخت سختم بود وماساژ رحمی دردناک بود و سوند یذره چندش بود😁
در کل سختی هاش به شیرینی اون لحظه که بچه رو میبینی یه دنیا می ارزه
ایشالله همتون زایمان راحتی داشته باشید❤️
مامان سادات کوچولو🧸 مامان سادات کوچولو🧸 ۴ ماهگی
🔴پارت چهارم-----تجربه زایمان سزارین🔴

📍شیاف دیکلوفناک
اصلن برا من موثر نبود حتی ی ذره هم فرق نمیکرد برام
📍دستشویی بعد از زایمان
تا شما شماره ۲ نرید ترخصتون نمیکنن ،مایعات و کمپوت گلابی و گیلاس زیاد مصرف کنید اگه فرقی به حالتون نکرد بهشون بگید که براتون شیاف مخصوص بذارن (البته برا من خودشون گذاشتن خیلی هم موثر بود بعد ۵ دیقه من رفتم)
📍 سردرد های بعد زایمان
اون ۶ ساعتی که میگن شما ،تو ریکاوری و بعد میارنتون اتاقتون هستین به هیچ وجه تکون نخورید اصللللن ،زیر سرتون هم بالشت نذارید،اطرافیانتونم رعایت کنن حرف نزنن که (من کل اون تایم ملاقاتی داشتم وچون دیگه درد و فشار روانی زایمان طبیعی رها شده بودم کل اون ۶ساعت روحرف میزدم از خوشحالی و نتیجه اش شد ۴ روز سردرد وحشناک ،نه شیاف موثر بود نه استامینوفن 🥲،الان که روز ۶ بعد از زایمانن هست خداروشکر خوبم دیگه درد ندارم)
📍برا کاهش سردرد های وحشناکم
از داروخانه طب سنتی««« سورن جان »»خریدم ،میگن نباید خورد و وزارت بهداشت ممنوع کرده ،من به کسی پیشنهاد نمیدم که بخوره یا نه به خودش مربوطه فقط دارم تجربم رو میگم که من ۴روز اول از شدت کمر درد و مخصوصا سر درد داشتم میمردم ۴ روز ،هر روز یدونه خوردم و خب خیلی دردام رو کاهش میداد و سر دردم رو کلا حذف میکرد ،الان که خوب شدم دیگه نمیخورم
.
ادامه در پارت بعدی....🚶🏻‍♀️
مامان نفس مامان نفس ۶ ماهگی
# پارت سوم
من استرس داشتم دکترم نیاد هی میگفتم دکترم اومد میادش؟دکتر رو عصرش دیدم اومد گفت نگران نباش موقع زایمانت میام واقعا استرس داشتم سر یک ربع خودشو رسوند بیمارستان رفتم اتاق عمل چون شام خورده بودم از کمر بیهوشم کردم پرسنل اتاق عمل و مسئول بیهوشی فوق العاده مهربون و خوش اخلاق بودن بعد چند دقیقه پاهام سنگین و بیحس شد بعدم صدای گریه نوزاد رو شنیدم واسه من که قبلش خیلی درد طبیعی کشیده بودم مثل بهشت بود داشت تو اتاق عمل خوابم میبرد فقط نفسم تنگی میکرد و حالت تهوع داشتم که گفتن طبیعیه ساعت ۱۲
و ۴۵ دقیقه دختر گلم به دنیا اومد هیچی درد نداشتم تا از ریکاوری بیام بیرون ساعت ۲ و نیم بودش همسرم و پرسنل بیمارستان گذاشتنم رو تخت چون پاهام سنگین بود ساعت ۸ صبح از بیحسی دراومدم درد بخیه هام قابل تحمل بود ولی چون قبلش سوزن فشار بهم زده بودن رحمم به شدت منقبض میشد چون شکمم بخیه بود دردش وحشتناک بود.دو تا شیاف و یک ساعت بعدش یک سوزن بهم زدن دردام اروم شد با کمک مامانم راه رفتم درداش بد بود ولی میشد تحمل کرد واقعا از انتخاب زایمان طبیعی پشیمون شدم بدن آدما با هم فرق داره ولی اگه الان میتونستم انتخاب کنم صد درصد از اول سزارین رو انتخاب میکردم من زیاد اصرار به طبیعی داشتم ولی الان میبینم واقعا سزارین واسه ی من بهتر بود.
مامان سادات کوچولو🧸 مامان سادات کوچولو🧸 ۴ ماهگی
-----#تجربه زایمان طبیعی که منجر به سز شد
🔴پارت دوم --------زایمان طبیعی🔴
📍من درد واقعی زایمان طبیعی رو تجربه نکردم دهانه ی رحمم بعد از ۲۷ساعت انقباضات رحمی بیشتر از ۳ـ۴سانت باز نشد ،تو دستگاه هم درصد انقباضات رحمی ب ۸۵اینا میرسید ولی برا من قابل تحمل بود
📍فوبیای معایینه داشتم تغریبا ۹بار معایینه شدم قبل و بعدش گریه میکردم از ترس و درد
📍درد هنگام معایینه اصلن با شل گرفتن حل نمیشد چون دهانه رحم من کج بود .
📍حتما حتماااا ماما همراه ماهر بگیرید که فقط اون بالا سرتون باشه و یک نفر معایینتون بکنه ،هرچقدر از اهمیت ماما همراه خوب و ماهر کنارتون بگم کم گفتم .
.(واسه من چون اتاق خصوصی بود برا هر اتاق ماما همراه میدادن ولی ایرادش این بود که شیفت عوض میکردن برا همین مامایی که باهات مهربون هست شیفتش عوض شد دیگه نمیموند حتی با پیشنهاد پول )
📍اگه شرایطش رو دارید تحت نظر پزشک معالجتون باشید تا لحظه ی آخر
.(منظورم از شرایط ،شرایط مالی هست چون الان همه زیر میزی میگیرن)
تحت نظر پزشکتون بودن باعث میشه ماما ها شرایطتون به پزشکتون گزارش بدن و بدون اجازه ی اون حق انجام هیچ کاری ندارن مثلا(آخرین مامایی که اومد بالا سر من ،میگفت باید کیسه آبت رو پاره کنیم تا بچه بیاد 🙄ولی دکترم اومد و بردنم سز
📍از اهمیت ماما همراه ماهر بگم براتون ،،خانوم محبی زاده ماما همراه من بود که مثلا به دوز داروی تزریق شده خیلی اهمیت میداد وقتی دید من خیلی میترسم از معاینه ،معاینه های الکی و اضافی رو حذف میکرد و تا لازم نبود معاینه نمیکرد و وقتی دید رحمم خسته شده دارو قطع کرد و ۶ ساعت بهم استراحت داد
اما شبفتش که عوض شد عبداللهی اومد و دمار از روزگار من درآورد🤧
ادامه در پارت سه.....🚶🏻‍♀️
اگه سوالی دارید بپرسید ج میکنم