واقعا راست میگن تا مادر نشی نمیفهمی یا بزار مادربشی توهم درک میکنی
امروز از ظهر درد سنگ کلیه گرفتم باردارهم هستم
به قدری وحشتناک بود از ده تا زایمان بدتر بود تو اون لحطات تو اون درد های شدید تو اون جیغ زدنهام گریه هام.فقط هر لحظه میگفتم بهار خوب بهار کجا بهار گریه نمیکنه برین پیشش تنها نباشه
دستشویی نداره
هی مامانم میگفت بابا هستن پیشش ولی دل من مگ اروم میگرفت طفلی منو تو درد وگریه یهویی دید تو خونه چقدر گریه کرد تا رفتم بیمارستان همش میگفت مامان نرو 🥺😭شوهرم بردش پارک ک یادش بره ولی مگ بچه یادش میره

شبم ک اومدم خونه همش بغلم بود بوسم میکرد چقدر دنیای بچه ها شیرین بی رنگ ساده مهربون🥰🥺🥺🥺

این حرفتو فقط مادرای شیر ب شیر درک میکنن؛منم وقتی برا پسرم زایمان میکردم همش فکرم پیش دخترم بود؛از قبلتر از زایمانم میگفتم اون یه روز چطور میگذره ینی؛اینقد فکر و خیال کردم ک زایمان پسرم یه روز نموندیم بیمارستان زودتر مرخص شدم خخخخ

خدا حفظت کنه برای جفت شون
فرشته هاتو هم حفظ کنه براتون

کاش یکی به مامان من حالی کنه دنیای بچه هارو انقدر با بچه من کلکل نکنه خودشو همسن بچم میدونه

میشه بگین هفته چندم هستین، ک دچار این درد وحشتناک شدین😥

الهی سایت همیشه بالای سر بچهات باشه عزیزم❤❤

واقعاااا،الهی سایه ات بالاسرش باشه