مامانا اومدم یکم درددل کنم
من موقع کوچیکی پسرم نمیدونم چرا اما اصلا حوصله نداشتم تقریبا هم تازه عروس بودم یعنی سالگرد عروسیمون من هفت ماهه حامله بودم
بعد حوصله کثیف کاری بچه رو نداشتم اینم بگم پسرم از اول بدقلق بود، خیلی دوسش دارما خیلی، اما حوصله بچه نداشتم چون کلا ادم بچه دوستی نبودم و نیستم الان فقط بچه های خودمو دوست دارم بچه بقیه رو نه
حالا ک برا دخترم سنم بیشتر شده و صبرم بیشتر
به زمان پسرم فکر میکنم خیلی عذاب وجدان میگیرم تا حدی خودمو کنترل میکردم ک مثلا کثیف کاری کنه اما اگر چیزی چپه میکرد یا لباساشو‌ خیلی کثیف میکرد عصبانی میشدم دعواش میکردم😢😢😢
همش با خودم میگم خداکنه بچم نفهمه این تفاوت رفتاری منو،، خداکنه یادش نمونه ک الان برای خواهرش بیشتر صبر دارم
(وروجکا رو‌ شکم کم طبقه ای خوابیدن)

سلام اتفاقا من بچه اولمه و خیلی برام مهمه و بهش اهمیت میدم
حتی وقتی ناراحته و گریع میکنه باش گریه میکنم🤭🤭😂😂

منم واسه بچه اولم خیلی بی مهری کردم اما الان می‌دونم چی به چیه

منم بچه اولم همینجوری بودم کمتر بهش توجه میکردم تا بچه دوم

عزیزم خدا حفظشون کنه
پسرت چند سالشه؟
نگران نباش یادش نمیاد اگرم بزرگ شد یه وقت چیزی گفت همینا رو روراست بهش بگو مطمئن باش قبول میکنه
ما سه تا بچه هستیم منو یکی از داداشام شیر به شیر بودیم تقریباً و خیلی مامانم ما رو دعوا میکرد و میزد اما برا سومی خیلی با حوصله تر بود الان خودش خیلی ناراحته میگه کم تجربه بودم قطعا ما هم درک میکنیم

فقط اون تخس بالایی

سلام از الان دیگه تفاوت نذار و حتی شده با گل پسرت بیشتر وقت بذار و هرروز بهش بگو که خیلییی دوستت دارم مامانی

خدا حفظشون کنه.چه پسر ماهی ماشاالله

همیشه بچه های اول همین قدر گناهی هستن😥 ...منم همین طوری بودم

بچه حافظه بلند مدتش زیاد کار نمیکنه خاطرت جمع چون بچه فک می‌کنه همه اینکارا برا خودشه. و باید همچین بشه بعدشم از حالا به بعد باهاش خوب رفتار کن مطمئن باش پناه هربچه ای فقط مادرشه به دل نمیگیره همین که سعی کنی دیگه تکرار نکنی خودش خوبه صبرت پایدار عزیزم