داشتم به همسرم میگفتم ما مامانای نسل جدید خیلی مظلوم واقع شدیم. هرکی به ما رسید یه دفتر و دکون باز کرد نسخه پیچید واسه ما
شیرخشک ندین فلانه ، شیرشب بچه رو فلان موقع قطع کنین ، جای خواب بچه رو فلان تایم جدا کنین ، روروئک نزارین ، با بچه فلان بازی های مناسب سنش رو انجام بدین ، فلان کار نکنین اضطراب جدایی میگیره ، هر مادری میتونه یه تایم برای رسیدگی خودش بزاره ، بچه رو بزار فلان جا برو باشگاه ، برو قهوه با دوستات بزن ، فلان کن بهمان کن
تموم فضا چه مجازی و چه اطرافیان پر شدن از اینکه حس ناکافی بودن به مادرهای نسل جدید بدن .
ما به اندازه ی کافی اضطراب داریم برای بزرگ کردن جیگرگوشه ‌مون
شما دیگه بدترش نکنین
یا حتی تو همین گهواره ، طرف نوشته ب بچه ۴ ماهش کمکی داده همه رفتن کامنت گذاشتن که چرااا شروع کردی زودده فلانه
لطفا فقط در موردی ک ازتون سوال میشه جواب بدین و تو باقی مسائل دخالت نکنین . بزاریم یه فضا برای مامان ها امن بمونه و بتونن راحت خودشون باشن

۵ پاسخ

👏👏👏

اره واقعا و منی که برای یه دورهمی میرم بیرون اما به محض گریه کردن بچه چهار پنج تا ادم همزمان می‌خوان توضیح بدن که بچه دلش درد می‌کنه اون یکی میگه نه گرسنه هست و ... در حالی که خودم می‌دونم فقط خوابش میاد خلاصه حتی از دورهمی هم ادمو پشیمون می‌کنن.

اندکی تفکر واقعاااااااااا مرسی🙏🙏🙏🙏🙏🙏

آخ گل گفتی یه سوال میپرسی همه نوع جوابی میدن به غیر از جواب سوال حالا اطرافمونم پر از اونایی که فکرمیکنن همه چی دانن

دقیقا همینه
ب شخصه آدمی بودم قبل بارداری اینقدر صبور بودم خیلی کم پیش می اومد عصبی شم
الان جوری شده با کوچیک ترین چیز ها بهم میریزم
بس هرکس رسیده ی نظری داره هرچقدر هم خودتو قانع کنی مهم نیس هرچی میخوان بگن بازم روت تاثیر داره

سوال های مرتبط

مامان پرنسس مامان پرنسس ۱۱ ماهگی
🌤🌤🌤


✨‌کودک شما شبیه هیچ کودک دیگری در دنیا نیست حتی خواهر یا بردار دوقلوش‼️

یه بچه ای از شش ماهگی خوابش کامل شده و طول شب بیدار نمیشه  یه بچه ی دیگه در ۴ ماهگی هست و با پستونک فقط بخواب میره ...

پس بچه ها با هم فرق دارن نمیشه بگی ۶ ماهگی باید بدون اذیت خوابش ببره چون فلان کتاب گفته، نه ماهگی باید با خودش بازی کنه چون فلان جا نوشته  ، یکسالگی نباید برای بغل خواستن گریه کنه بچه فلانی بغل نمیخواد  ،،

اگه چهارسالشه نباید غر بزنه و بدغذا باشه و ... برای بچه ها در هیچ سنی "باید" وجود نداره و برعکس ، شما "باید" قبول کنید که رفتارهای بچه ها درست مطابق گفته های کتابها و روانشناسها نیست ،
❣آنها قرار نیست شبیه هیچ فرد دیگری در جهان باشند
❣و یه شکل باهاشون رفتار بشه و بزرگ بشن ...

❣قرار یه شخصیت جدید و منحصر به فرد باشند .

شما به عنوان والد فقط وظیفه دارید امنیت و ارامشش را برقرار کنید و بهش عشق بدید و باقی رو بسپارید به خودش که زندگی کند .... ✨پس کتابت رو زمین بزار ، دست از مقایسه کردنش با دیگران بردار... 😍
مامان یاسین مامان یاسین ۸ ماهگی
امروز با همسرم درددل میکردم
گفتم نمیدونم واقعا مامان خوبیم یا نه 🥲 یه کارایی میکنم از نظر خودم خوبه ولی نمیدونم یاسین تو دلش چه حسی داره نسبت بهم .
تصویری که قبل از بدنیا اومدنش تو ذهنم بود در مورد رابطم با یاسین خیلی با الان فرق میکرد و بهتر بود . میخواستم یه مامان همه چی تموم باشم براش 🙂
الانم هرکاری میتونم براش میکنم ولی بازم از خودم راضی نیستم .
همسرم میگفت شما مامانای امروزی واقعا خیلی گناه دارین همه کاری برای بچه میکنین ولی اطرافیان یه ذره بین گرفتن دستشون و مدام ایراد میگیرن
میگه قدیمیا اگه یه صدم کاری که تو برای بچه میکنی برای بچه ها میکردن الان ما خیلی اوضاعمون بهتر بود ، اخه اون وقتا کی بچه داریشون این شکلی بوده ؟ به فکر باشن هرروز یه بازی متفاوت بکنن ، بگردم ببین چه بازی برای رشد و تکامل بچه خوبه ، لوسیون بزنن هرروز ماساژ بدن بچه رو . روزی سه چهار بار بشورنش ، برای غذا خوردنش حتی ساعت بزارن که با شیرش فاصله بیوفته ، بعد از ۶ ماه هنوز روز و شب بعد شیر بلندش کنن رفلاکسش بدتر نشه و …
دیدم واقعا راست میگه ما خیلی مامانای خوبی هستیم و خیلی کمال گرا
نمیدونم نسل بچه های ما بزرگ بشن چجوری میشن ولی صددرصد روحیات و حال و هوای بزرگیاشون خیلی بهتره . ما یه آگاهی هایی نسبت به مادرانمون داریم که از فضای مجازی و جاهای دیگه کسب کردیم و مادرای ازمون و خطا کردن نیستیم . هرروشی رو روی بچه هامون امتحان نکردیم و همین توجه و تمرکز روی بچه ها آدمای سالم تری ازشون میسازه 🥲 یعنی امیدوارم که همینطور باشه
مامان عدنان مامان عدنان ۱۰ ماهگی
مامان لیانا 🌱🍭💞 مامان لیانا 🌱🍭💞 ۱۱ ماهگی
🌱

چند شب پیش نشستم یه دل سیر گریه کردم
به مامانم گفتم ؛
فکر میکنم دیگه تا اخر عمر نمیتونم راحت ، عمیق و بی خیال دنیا بخوابم
دیگه قراره تا اخر عمر نگران و هوشیار بخوابم
که مبادا لیانا تو خواب گریه کنه من نشنوم
نکنه پتو بره رو صورتش ،دخترم نتونه نفس بکشه
نکنه اب دهنش بپره تو گلوش منم خواب باشم
و هزارو یک چیز دیگه که خودتون بهتر از من میدونین
انتظار داشتم مامانم بگه ؛دخترم فلان روز فلان ماه فلان سال این نگرانی ها تموم میشه و راحت میخوابی .فقط کافیه تا اون موقع تحمل کنی
ولی مامانم خیلی راحت بهم گفت ؛
دیگه تا عمر داری دلت اویزون بچته
گفت من هنوزم تو خونه نشستم فکر میکنم مبادا تو خواهرات سیب زمینی و رو با اب بریزید تو تابه اتیش بگیره 🥲
یه لحظه دلم سوخت
برای مادرم برای خودم برای همه مادرهای دلسوز
چهار ماه از اومدن دخترم به زندگیمون میگذره
و من هنوز درحال تجربه کردن احساساتی هستم که اسمشون هم بلد نیستم
نمیدونم دلتنگ شب هاییم که راحت میخوابیدم
یا خوشحال از اینکه چشممو باز میکنم یه فرشته کنارم میبینم ♥️
مادرشدن عجیب غریب ترین حسیه که شما میتونید تجربه کنید