۶ پاسخ

منم از صبح تا شب با دخترم درگیرم دیونم کرده ی جا آرومو قرار نداره

دختر منم همینه خیلی علاقه ب بیرون داره تصلنم عادت اینک ببرمش بیرون نداره ولی نمیدونم انگار تو خونه حوصلش سر میره 🫠

آره پسرمنم اینطوری میکنه اونقدرجیغ وگریه داره که حدنداره باخودم میگم الان همسایه هافکرمیکنن من مادربدی ام وبلدنیستم بچه نگه دارم عادتم ندادمش به اینکه بریم توکوچه وبگردیم وفلان ولی تازگیاانگار دوست داره بره بیرون ازخونه

آخخخخخ عین پسر من

اره پسر منم همین اینجا هم هوا سرد نمیدونم چیکار کنم

پسر منم همش میخواد بره ددر اسیر شدیم از دست این بچه ها

سوال های مرتبط

مامان delin مامان delin ۱ سالگی
صبح بخیر میکم چند وقتیه دلین خیلی گریه میکنه خیلی بی قراری میکنه الکی و بهونه میگیره دیشب بیرون بودیم تو ماشین خابید بعد همین حلو در خونه بیدارشدش تا ساعت دو و سه نصفه شب فقط بهونه میگرفت و گریه الکی میکرد هیچ حوره اروم نمیشد فقطم میگفت توبغلم کن هی ارومش میکروم باهم دراز میکشیدم تا میومد چشممش بسته بشه دوباره باز پا میشد به گریه منم خیلی حساسم به گریه اش خیلی ناراحت میشم که گریه میکنه از اون طرفم شوهرم که تو این ۱۸ مته همیشه همراهمون بوده همه جورا یهو عصبی شد سر دلین داد زد خیلی ناراحت شدم از دستش برا اولین بار پشتمو کردم بهش خابیدم گفت من به خاطر تو سر دلین داد زدم ناراحت شدم که مرتب تو گوش تو گریه میکنه جیغ میزنه گفتم به خاطر من دیگه از این لطفا نکن حق نداری بچمو از خودت ترسیده کنی که بچم از پدزش بترسه ت. باید رفیقش باشی اونقد باید باهات احساس دوستی کنه حس نکنه باباشی تا همه مشکلاتشو با ما بزاره در میون ن بره به غریبه بگه


یاد خودم افتادم من همیشه از پدرم میترسیدم با این که هر وقت هر چی میخاستم برام فراهم بود هر چی میخاستم یه ساعته جلوم بود ولی هیچ وقت باهم مثل دو تا دوست نبودیم حالا دلم نمیخاد دخترمم تجربه منو داشته باشه