۱۳ پاسخ

منم شوهرم از الان رو مخمه...ببین اونجوری ک باید آدمو درک نمیکنن ..نمی‌دونن مادر چ سختی های می‌کشه...

دختر ادا نده بچسب به شوهرت همین شوهر برات میمونه آخرش

خواهر کاش شوهر من حداقل یک ساعت باهام دعوا نکنه به خدا دیونه م کرده چه برسه به کمک و بوس کردن کمک کردن و محبت کردن بخوره توی سرش با غر زدن هاش افسردگیم بدتر کرده😭😭😭

عزیزم سعی کن مسائلتو با حرف زدن حل کنی مردا اصولا بلد نیست محبت کردن.کلا روش محبت کردنشون با ما فرق میکنه مردا بیشتر تو عمل نشون میدن محبت کردنو همین ک کنارته و تنهات نذاشته دنیا دنیا ارزش داره

بهش یاد بده خوب
من همش در حال آموزش این چیزام😂

منم ازش متنفرم

خواهره مممممن منو چی میگی استراحت مطلق هستم ولی پامیشم کارامو شاممو همچی رو خودم انجام میدم هررررر از گاهی غر میزنم شوهرم به املت درست میکنه که اونم بیشتر ظرفارو کثیف میکنه مجبورم بشورم.فقط بلده بگه کار نکن و عصبی بشه سر این موضوع ولی یکی نیس بگه باشه من کار نمیکنم لاقل خودت لباسای خودتو جمع کن مرد..شوهرت ۲۰روز تمام نرفته سرکار و کمکت کرده دیگه چه توقعی داری بخاطر زایمانتم هست یخورده حساس شدی زیاد گیر نده بهش همه مردا همینن شاید شوهرت بلد نیست با حرف بگه دوست داره ولی تو‌رفتارش کاملا میشه دید که چقدر دوستون داره عزیزم فکرای بد و منفی رو از خودت دور کن

من یکسال شوهرم نمیادطرفم هی میگه مترسک خدامیدونن اژچی محبت که بموند

خیلی از مردها با عمل نشون میدن و زبونی نمیتونن بیان کنن
ببین خوبی هایی ک داری ازش میگی بیشتر از بدی هاست
٢٠روز پیشته
کمکت کرده
هیچی کم نداشته......اینا یعنی عشق علاقه محبت
چی میشه مگه بهش بگی بگو دوست دارم بوسم کنی و اینجوری احساس بهتری دارم نذار تو دلت بمونه
ناشکری هم نکن

گلم چجوری بعد ۱۲ روز رابطه داشتید نمیشه که خونریزی داری خب

سعی کن اهنگ بذاری به خودت برسی ی تایمی بذار ک بهت خوش بگذره داری افسوردگی بعد از زایمان میگیری ها

عزیزم روحیتو شاد کن ب این فکر کن کنارت بوده همراهت بوده کمکت کرده ب چیزای بدفک نکن مثبت اندیش باش نکنه افسردگی بعد زایمان بگیری عزیزم

حساس شدی عزیزم..همینکه ۲۰ روز سرکار نرفته و کنارت بوده خودش یه دنیا ارزش داره کمتر کسی اینکارو میکنه..

سوال های مرتبط

مامان ماهلین🧚👶🫀 مامان ماهلین🧚👶🫀 ۴ ماهگی
خانوما من دخترم دیگه کاملا شیرخشکی شد و انقد سینمو نگرفت که شیرم خشک شد من همه تلاشمو کردم ولی نشد😞من خیلی حس بدی دارم حس میکنم من اصلا مامان خوبی براش نیستم حس ناکافی بودن تمام روانم بهم ریخته همین الان دارم با اشک مینویسم من اصلا حالم خوب نیست و افسردگی که تو بارداری داشتم بعد از زایمان بیشتر شده همش غمگینم رو بچم بشدت حساس شدم هی نفساشو چک میکنم هی میترسم بچم خدای نکرده چیزیش بشه اصلا حال و حوصله ی هیچی رو ندارم و فقط کارم شده گریه حتی حال ندارم برم دکتر با اینکه شوهرم خیلی خوبه خیلی هوامو داره خیلی دلداریم میده و همش داره سعی میکنه از این حال درم بیاره ولی بازم من حالم خوب نمیشه و حس میکنم ن میتونم مادری خوبی برای بچم باشم ن همسر خوبی واسه شوهرم و اینکه دیگران هی نظر میدن که چرا داری ب بچت شیرخشک میدی چرا تو اینجوری میکنی مگه فقط تو مادری و بچه اوردی و.... این درک نشدن از طرف دیگران هم بیشتر کلافه م میکنه و حس بوچی میکنم ولی بخدا که دست خودم نیست کاش یکی بود درکم میکرد😔